کلمه جو
صفحه اصلی

gainfully


سودمندانه

انگلیسی به فارسی

سودمند


انگلیسی به انگلیسی

• profitably, in a lucrative manner

جملات نمونه

1. Those not gainfully employed are dependent on their savings.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که استخدام نمی شوند به پس انداز خود وابسته هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که به طور مشاغل سودآور وابسته به پس انداز خود نیستند

2. His estate continues to keep lawyers gainfully employed even seven years after his death.
[ترجمه ترگمان]ملک او همچنان که هفت سال پس از مرگش به کار گرفته شد، همچنان به کار خود ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]املاک او همچنان ادامه دارد وکلای حقوق و دستمزد حتی هفت سال پس از مرگ او به کار خود ادامه می دهند

3. Both parents were gainfully employed.
[ترجمه ترگمان]هر دو پدر و مادر شاغل بودند
[ترجمه گوگل]هر دوی والدین به طور مشاغلی استخدام شده اند

4. Did I feel guilty about not being gainfully employed when I was qualified and capable?
[ترجمه ترگمان]آیا من احساس گناه کردم که موفق نشده ام وقتی که واجد شرایط بودم و توانایی چنین کاری را داشتم؟
[ترجمه گوگل]آیا احساس گناه داشتم که وقتی مشغول به کار و توانمندی نبودم، مشغول به کار شدم؟

5. They are already gainfully employed, and they know what good Rotary does in the world.
[ترجمه ترگمان]آن ها قبلا استخدام شده اند و آن ها می دانند که روتاری خوب در جهان چه کار می کند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر مشغول به کار هستند و می دانند چه چیزی روتاری خوب در جهان می کند

6. He is gainfully employed.
[ترجمه ترگمان] موفق شده
[ترجمه گوگل]او به طور شایسته کار می کند

7. Are you gainfully employed now?
[ترجمه ترگمان]موفق شدی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در حال حاضر مشغول به کار هستید؟

8. J stands for Johnstone, the family name behind a company which keeps six members of the family gainfully employed.
[ترجمه ترگمان]جی او جانستون، نام خانوادگی پشت یک شرکت است که شش عضو خانواده gainfully را استخدام می کند
[ترجمه گوگل]J نام Johnstone، نام خانوادگی پشت یک شرکت است که شش نفر از اعضای خانواده را به طور مشاغلی استخدام می کند

9. Everything fine and dandy as long as she was gainfully occupied.
[ترجمه ترگمان]هر قدر هم که موفق شده بود، همه چیز مرتب و آراسته بود
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب و صاف تا زمانی که او به طور مشاغل مشغول به کار است

10. Second, the typical dependency ratio assumes that all those aged 16 - 64 are gainfully employed.
[ترجمه ترگمان]دوم، نسبت وابستگی معمول فرض می کند که تمام افراد ۱۶ تا ۶۴ ساله به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]دوم، نسبت وابستگی معمولی فرض می شود که همه کسانی که در سن 16 تا 64 سالگی به طور مشاغل درآمد کسب می کنند

11. After the interview, the business examination according to individual teaching situation, gainfully employed.
[ترجمه ترگمان]پس از مصاحبه، بررسی کسب وکار با توجه به وضعیت آموزش فردی به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]پس از مصاحبه، آزمون کسب و کار با توجه به وضعیت آموزش فردی، به طور مشاغل مشاغل

12. After consulting with Lakers team internist Dr. John Moe, I feel confident that I can gainfully pursue an NBA season with another long playoff postseason.
[ترجمه ترگمان]بعد از مشورت با تیم فوتبال لیکرز، دکتر جان مو، من احساس اطمینان می کنم که نمی توانم فصل NBA را با پلی آف باز طولانی دیگر دنبال کنم
[ترجمه گوگل]پس از مشاوره با دکتر جان م مامورین تیم لیکرز، من احساس اعتماد به نفس می کنم که می توانم یک فصل NBA را با یک پیروزی طولانی دیگر پیگیری کنم


کلمات دیگر: