کلمه جو
صفحه اصلی

haemophilia

انگلیسی به انگلیسی

• hereditary disorder characterized by a failure of the blood to clot normally
haemophilia is a disease in which a person's blood does not clot properly, so that they bleed for a long time if they are injured.

جملات نمونه

1. Haemophilia is a condition that affects mostly males.
[ترجمه ترگمان]haemophilia شرایطی است که اغلب مردان را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]هموفیلی یک بیماری است که اغلب مردان را تحت تاثیر قرار می دهد

2. Experience with the treatment of haemophilia in this country has shown this approach can be highly effective.
[ترجمه ترگمان]تجربه با رفتار of در این کشور نشان داده است که این رویکرد می تواند بسیار موثر باشد
[ترجمه گوگل]تجربه درمان با هموفیلی در این کشور نشان داده است که این روش می تواند بسیار موثر باشد

3. Haemophilia is a condition found only in males.
[ترجمه ترگمان]haemophilia یک شرط است که تنها در مردان یافت می شود
[ترجمه گوگل]هموفیلی وضعیتی است که تنها در مردان یافت می شود

4. Haemophilia is a sex-linked disease.
[ترجمه ترگمان]haemophilia یک بیماری مرتبط با سکس است
[ترجمه گوگل]هموفیلی یک بیماری مرتبط با جنس است

5. A haemophilia tsar cannot be far away.
[ترجمه ترگمان]تزار روسیه نمی تواند از اینجا دور باشد
[ترجمه گوگل]هموفیلی تزار نمیتواند دور باشد

6. Geographical environment and other: such as haemophilia, such as amyloid disease.
[ترجمه ترگمان]محیط جغرافیایی و موارد دیگر: مانند haemophilia، مانند بیماری amyloid
[ترجمه گوگل]محیط جغرافیایی و غیره: مانند هموفیلی، مانند بیماری آمیلوئید

7. Foreign material in nose, Haemophilia, Ratsak Poisoning, Ruptured nasal tumors, Car Accident or direct injury.
[ترجمه ترگمان]مواد خارجی در بینی، haemophilia، مسمومیت Ratsak، تومور بینی، حمله تصادفی و یا آسیب مستقیم
[ترجمه گوگل]مواد خارجی در بینی، هموفیلی، مسمومیت راتساک، تومورهای شکستگی بینی، حادثه یا آسیب مستقیم

8. This review focused on Haemophilia Bs mechanism and the new development of retrovirus vector used in the gene therapy of Haemophilis B.
[ترجمه ترگمان]این بررسی بر مکانیسم Bs haemophilia و توسعه جدید بردار retrovirus بکاررفته در درمان ژن of B تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]این بررسی متمرکز بر مکانیزم هموفیلی B و توسعه جدید بردار رتروویروس است که در ژن درمان هموفیل B مورد استفاده قرار می گیرد

9. These are genetic disorders that only affect males normally. They are things like muscular dystrophy and haemophilia.
[ترجمه ترگمان]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول بر مردان تاثیر می گذارند آن ها چیزهایی شبیه فساد عضلانی و haemophilia هستند
[ترجمه گوگل]این اختلالات ژنتیکی است که به طور معمول بر مردان تاثیر می گذارد آنها چیزهایی مانند دیستروفی عضلانی و هموفیلی هستند

10. The promised cures to such illnesses as cystic fibrosis and haemophilia are still some time away.
[ترجمه ترگمان]درمان با چنین بیماری هایی که به عنوان fibrosis cystic و haemophilia هنوز مدتی از آن دور است
[ترجمه گوگل]درمان وعده داده شده به بیماری هایی مانند فیبروز کیستیک و هموفیلی هنوز هم مدتی طول می کشد

11. Some diseases prominent within the European population that could see numbers drop as mixed-race grow are cystic fibrosis, coeliac disease, muscular dystrophy and haemophilia.
[ترجمه ترگمان]برخی بیماری ها در میان جمعیت اروپایی برجسته هستند که ممکن است شاهد کاهش تعداد افرادی باشند که رشد مختلط دارند، عبارتند از فیبروز کیستی، بیماری coeliac، فساد عضلانی و haemophilia
[ترجمه گوگل]بعضی از بیماری های برجسته در میان جمعیت اروپایی که می تواند تعداد قطره را به عنوان رشد مخلوط نژاد رشد می کنند، فیبروز کیستیک، بیماری سلیاک، دیستروفی عضلانی و هموفیلی است

12. Some hospitals, like Great Ormond Street, already use them to help detect male babies that could have haemophilia.
[ترجمه ترگمان]بعضی از بیمارستان ها، مانند خیابان Ormond بزرگ، از آن ها برای کمک به شناسایی نوزادان مرد استفاده می کنند که ممکن است haemophilia داشته باشند
[ترجمه گوگل]بعضی از بیمارستان ها مانند خیابان بزرگ Ormond Street از آنها برای کمک به تشخیص نوزادان پسر که می توانند از هموفیلی برخوردار باشند استفاده می کنند

13. Some couples may have family history of genetic diseases like Albinism, Haemophilia, G6PD deficiency or Colour blindness. Tests on genetics may therefore be performed.
[ترجمه ترگمان]بعضی از زوج ها ممکن است دارای سابقه خانوادگی بیماری های ژنتیکی مثل Albinism، haemophilia، فقر G۶PD یا blindness رنگی باشند بنابراین آزمایش ها بر روی ژنتیک ممکن است انجام شوند
[ترجمه گوگل]برخی از زوجها ممکن است سابقه خانوادگی بیماریهای ژنتیکی مانند آلبینیسم، هموفیلی، کمبود G6PD یا کوری را داشته باشند بنابراین تست های ژنتیکی ممکن است انجام شود


کلمات دیگر: