کلمه جو
صفحه اصلی

hacking


خطاى بدنى، بیلزدن معمارى : تیشه کارى سنگ ورزش : اسب سوارى تفریحى

انگلیسی به فارسی

هک کردن، بریدن، زخم زدن، بیل زدن، خرد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• illegal access into another party's computer or internet site carried out for malevolent or fraudulent purposes or to make unauthorised amendments or just for fun (computers); chopping hit done with the edge of the hand in massage
a hacking cough is a dry, painful cough with a harsh, unpleasant sound.
see also hack.

جملات نمونه

1. his hacking cough woke me up
تک سرفه های او مرا بیدار کرد.

2. We undertook the task of hacking our way through the jungle.
[ترجمه ترگمان]ما کار هک کردن راهمان را از میان جنگل به عهده گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما وظیفه هک کردن راه خود را از طریق جنگل انجام دادیم

3. You're hacking these days, you should go to see a doctor.
[ترجمه ترگمان]تو این روزا داری هکش می کنی باید بری دکتر رو ببینی
[ترجمه گوگل]شما این روزها هک می کنید، باید به دکتر مراجعه کنید

4. Computer hacking has become very widespread over the last decade.
[ترجمه ترگمان]هک کردن کامپیوتر در دهه گذشته بسیار گسترده شده است
[ترجمه گوگل]هک کامپیوتر در دهه گذشته بسیار گسترده شده است

5. I'm hacking the soft for netting.
[ترجمه ترگمان]دارم فضای نرم رو هک می کنم
[ترجمه گوگل]من هک نرم برای شبکه کردن

6. The patient with emphysema is hacking all day.
[ترجمه ترگمان]بیمار با emphysema در تمام روز هک می شود
[ترجمه گوگل]بیمار مبتلا به آمفیزم هک تمام روز است

7. I saw her hacking around the building.
[ترجمه ترگمان]من دیدم که اون داره ساختمون رو هک می کنه
[ترجمه گوگل]من هک کردنش را در اطراف ساختمان دیدم

8. Companies are increasingly worried by the threat of hacking and computer viruses.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها به طور فزاینده ای نگران تهدید هک کردن و ویروس های کامپیوتری هستند
[ترجمه گوگل]شرکت ها به طور فزاینده ای از تهدید هک و ویروس های کامپیوتری نگران هستند

9. Developers have destroyed the landscape by hacking down all the trees.
[ترجمه ترگمان]سازندگان این منظره را با هک کردن تمام درختان از بین برده اند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان با هک کردن تمام درختان، چشم انداز را نابود کرده اند

10. He was hacking with three other optometrists.
[ترجمه ترگمان]او با سه optometrists دیگر هم هک شده بود
[ترجمه گوگل]او با سه متخصص اپتومتری دیگر آشنا بود

11. Political hacking is starting to catch the imagination of the Left.
[ترجمه ترگمان]هک کردن سیاسی شروع به گرفتن تخیلات چپ می کند
[ترجمه گوگل]هک سیاسی شروع به گرفتن تخیل چپ می کند

12. She was suddenly convulsed by a hacking cough.
[ترجمه ترگمان]ناگهان دچار سرفه شدیدی شد
[ترجمه گوگل]او ناگهان سرفه هک شد

13. He picked up an axe and began hacking at the door.
[ترجمه ترگمان]تبر را برداشت و شروع به هک کردن در کرد
[ترجمه گوگل]او یک تبر را برداشت و شروع به هک کردن در درب کرد

14. This examines hacking and computer crime cases simply to gain experience and hopefully prevent future violations.
[ترجمه ترگمان]این موضوع هک کردن پرونده های جنایت کامپیوتری به سادگی برای کسب تجربه و امید به جلوگیری از تخلفات آینده را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مورد هک کردن و پرونده های جرم کامپیوتری به سادگی برای کسب تجربه و امیدواری به جلوگیری از نقض های آینده است

پیشنهاد کاربران

کامپیوتر : هک کردن، دستکاری کردن

خرد کننده . دردناک

hacking ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رخنه‏گری
تعریف: عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به داده‏ها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، به ویژه در شبکه‏ها


کلمات دیگر: