کلمه جو
صفحه اصلی

haggling

انگلیسی به فارسی

مشاجره کردن، چانه زدن، بریدن، اصرار کردن


انگلیسی به انگلیسی

• bargaining; intense arguing

جملات نمونه

1. he prejudiced his chances of being hired by haggling over salary
با چانه زدن سر حقوق به احتمال استخدام خود لطمه زد.

2. We are not used to haggling over price.
[ترجمه آزاده] ما عادت نداریم در مورد قیمت چانه بزنیم.
[ترجمه ترگمان]ما عادت نداریم با چانه زدن بر سر قیمت چانه بزنیم
[ترجمه گوگل]ما برای مقابله با قیمت استفاده نمی کنیم

3. They spent hours haggling over the price.
[ترجمه ترگمان]ساعت ها با چانه زدن پول خرج می کردند
[ترجمه گوگل]آنها ساعت ها را صرف قیمت گذاری کردند

4. We spent a long time haggling with the authorities over our visas.
[ترجمه ترگمان]ما مدت زیادی را صرف چک کردن با مقامات بالای روادید کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای مدت طولانی ویزای خود با مقامات مذاکره کردیم

5. Ted was haggling with the street vendors.
[ترجمه ترگمان]تد با فروشندگان دوره گرد مشغول چانه زدن بود
[ترجمه گوگل]تد با فروشندگان خیابانی مخالفت کرد

6. I left him in the market haggling over the price of a shirt.
[ترجمه ترگمان]من او را در بازار به خاطر قیمت یک پیراهن جا گذاشتم
[ترجمه گوگل]من او را در بازار گذاشتم تا قیمت یک پیراهن را تغییر دهم

7. It's not worth haggling over a few pence.
[ترجمه ترگمان]ارزش چک کردن چند پنس ارزش ندارد
[ترجمه گوگل]ارزش چندین انسانی را نمی توان به آن داد

8. There was no haggling over price and no salesman to deal with.
[ترجمه ترگمان]هیچ چانه و فروشنده نداشت که بتواند با آن معامله کند
[ترجمه گوگل]هیچ مشکلی با قیمت وجود نداشت و هیچ فروشندهی با آن برخورد نکرد

9. It was the kind of haggling that sometimes was punctuated by gunfire.
[ترجمه ترگمان]این نوع چانه زدن بود که گاهی با شلیک گلوله قطع می شد
[ترجمه گوگل]این نوع بازجویی بود که گاهی اوقات با استفاده از تیراندازی متوقف شد

10. But it is still haggling over details.
[ترجمه ترگمان]اما هنوز در حال چانه زدن بر سر جزئیات است
[ترجمه گوگل]اما هنوز هم درباره جزئیات بحث است

11. The haggling among scientists continued, and seeing the project in disarray, Congress eventually cut off financing for the Mohole Project.
[ترجمه ترگمان]چانه زدن در میان دانشمندان ادامه یافت و با دیدن پروژه در بی نظمی، کنگره در نهایت تامین مالی پروژه Mohole را قطع کرد
[ترجمه گوگل]درگیری ها در میان دانشمندان ادامه یافت و پروژه را در نگرانی دید، کنگره در نهایت منعقد ساختن پروژه مولو را قطع کرد

12. They argue that unseemly haggling with Congress will allow the momentum of the referendum victory to seep away.
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که چانه زدن نامناسب با کنگره اجازه می دهد که پیروزی رفراندوم از بین برود
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که مخالفت غیرقابل قبولی با کنگره باعث می شود تا پیروزی رفراندوم موجب خفه شدن شود

13. But this man wasn't haggling with him.
[ترجمه ترگمان]اما این مرد با او چانه نزده بود
[ترجمه گوگل]اما این مرد با او مخالفت نکرد

14. My mother used to spend hours haggling with the market traders.
[ترجمه ترگمان]مادرم ساعت ها با چانه زدن با تجار بازار کار می کرد
[ترجمه گوگل]مادرم برای خرج کردن ساعت ها با معامله گران بازار، وقت داشت

15. But delegates ran into difficulties in informal haggling over how to share the cuts.
[ترجمه ترگمان]اما نمایندگان با چانه زدن غیر رسمی بر سر این که چگونه این کاهش را به اشتراک بگذارند، با مشکلات مواجه شدند
[ترجمه گوگل]اما نمایندگان در مواجهه غیررسمی با چگونگی به اشتراک گذاشتن کاهش ها مشکلی داشتند

پیشنهاد کاربران

با مشاجره تخفیف گرفتن

چانه زدن سر قیمت

چانه زدن


کلمات دیگر: