کلمه جو
صفحه اصلی

had better


باید، بایست، بهتر است، (بدون to به کار می رود) بهتر است که، بهتر بود که

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: used to state or warn that something bad might happen if you do not do something; should.

- I'd better take an umbrella with me in case it rains.
[ترجمه سارا] بهتره من یه چتر بگیرم مبادا باران بیاد
[ترجمه پریا] بهتر است همراه خودم یک چتر ببرم، چون باران می بارد.
[ترجمه ترگمان] بهتر است اگر باران ببارد، یک چتر با خودم ببرم
[ترجمه گوگل] بهتر است در مورد باران، چتر را با من بیاورم
- You had better do what the teacher says.
[ترجمه سارگل] بهتر است آنچه معلم می گوید انجام دهید
[ترجمه Mansourfaisali] بهتر است که آنچه معلم میگوید انجام بدین
[ترجمه ترگمان] بهتر است کاری را که معلم می گوید انجام بدهی
[ترجمه گوگل] بهتر است آنچه را که معلم می گوید انجام دهید

• would rather, would prefer

جملات نمونه

1. You had better presume no such thing.
[ترجمه ترگمان]بهتر است چنین چیزی فرض نکنی
[ترجمه گوگل]شما بهتر از این چیزی را قبول ندارید

2. You had better brace yourself for some bad news.
[ترجمه ترگمان]بهتر است خودت را برای خبر بدی آماده کنی
[ترجمه گوگل]شما برای برخی خبرهای بد بهتر بودید

3. You had better go and speak to him in person.
[ترجمه ترگمان]بهتر است بروید و با او صحبت کنید
[ترجمه گوگل]شما بهتر بود بروید و با او صحبت کنید

4. You had better not touch those files.
[ترجمه ترگمان]بهتر بود به اون پرونده ها دست نزنی
[ترجمه گوگل]شما بهتر از این فایل ها را لمس نکردید

5. We had better fire up the furnace.
[ترجمه ترگمان]بهتر است بخاری را روشن کنیم
[ترجمه گوگل]ما بهتر از کوره بودیم

6. We had better to be inside in such bad weather.
[ترجمه ترگمان]بهتر است داخل این هوای بد باشیم
[ترجمه گوگل]ما بهتر بودیم که در چنین شرایط بدی قرار بگیریم

7. We had better call in a specialist at this critical moment.
[ترجمه ترگمان]ما باید در این لحظه حساس به یه متخصص زنگ بزنیم
[ترجمه گوگل]ما در این لحظه ی بحرانی با یک متخصص تماس گرفتیم

8. You had better refrigerate the beer before drinking it.
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از نوشیدن آبجو یخچال را خنک کنی
[ترجمه گوگل]شما قبل از نوشیدن آب بهتر از قبل بودید

9. You had better eat more fruit and vegetables.
[ترجمه ترگمان]بهتر است میوه و سبزی بخورید
[ترجمه گوگل]شما بهتر غذا خوردن بود میوه و سبزیجات بیشتر

10. You had better reckon without me,as I am not sure whether I shall be able to come.
[ترجمه ترگمان]بهتر است بدون من حساب کنید، چون مطمئن نیستم که بتوانم بیایم
[ترجمه گوگل]شما بهتر بود بدون من فکر کنید، زیرا مطمئن نیستم که آیا میتوانم بیافتم

11. You had better rinse the sandwich down with a glass of milk.
[ترجمه ترگمان]بهتر است ساندویچ را با یک لیوان شیر خشک کنی
[ترجمه گوگل]بهتر است ساندویچ را با یک لیوان شیر شستشو دهید

12. This point is really relevant and we had better move on.
[ترجمه ترگمان]این نکته واقعا مربوط است و بهتر است حرکت کنیم
[ترجمه گوگل]این نکته واقعا مرتبط است و ما باید حرکت بهتر داشته باشیم

13. You had better settle yourself down and start working.
[ترجمه ترگمان]بهتر است خودتان را جمع و جور کنید و کار را شروع کنید
[ترجمه گوگل]شما بهتر است خودتان را حل و فصل کنید و شروع به کار کنید

14. You had better set off at once.
[ترجمه ترگمان]بهتر است فورا دست به کار شوید
[ترجمه گوگل]شما بهتر از همیشه می توانید راه برود

پیشنهاد کاربران

باید . . . . از should و ought to قوی تره و حالت اصرار داره

It's used to express recommendation or advice

برای خودت بهتره که این کار رو بکنی

بهتر است، صلاح است، عاقلانه است


کلمات دیگر: