کلمه جو
صفحه اصلی

haemophiliac

انگلیسی به انگلیسی

• one suffering from haemophilia (hereditary disorder characterized by a failure of the blood to clot normally)
pertaining to or affected with haemophilia (hereditary disorder characterized by a failure of the blood to clot normally)
a haemophiliac is a person who suffers from haemophilia.

جملات نمونه

1. A haemophiliac 's blood will not clot properly.
[ترجمه ترگمان]خون haemophiliac به درستی لخته نمی شه
[ترجمه گوگل]یک خون hemophiliac به درستی لخته نخواهد شد

2. It should be possible to identify every haemophiliac who received clotting factors from the donated plasma.
[ترجمه ترگمان]شناسایی هر فردی که لخته شدن عوامل لخته کننده را از پلاسمای اهدا کننده دریافت می کند، امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]باید شناسایی هر hemophiliac که فاکتورهای لخته شدن از پلاسمای اهدا شده را داشته باشد

3. His brother Roy, who is also a haemophiliac, was accused earlier this year of deliberately infecting women with the virus.
[ترجمه ترگمان]برادرش روی، که همچنین a است، در اوایل سال جاری متهم به آلوده کردن زنان به ویروس شد
[ترجمه گوگل]برادرش روی، که همچنین یک هموفیلیا است، در اوایل سال جاری متهم به آلودگی عمدی ویروس ها شد

4. One of these AIDS victims was a haemophiliac who probably contracted the disease through infected blood products.
[ترجمه ترگمان]یکی از این قربانیان ایدز، haemophiliac بود که احتمالا از طریق محصولات خونی آلوده به این بیماری مبتلا شده بود
[ترجمه گوگل]یکی از این قربانیان ایدز یک هموفیلوس بود که احتمالا از طریق داروهای آلوده به وی بیماری را گرفت

5. Last week it was confirmed that one haemophiliac with vCJD from contaminated blood had died, although not from the disease.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته تایید شد که یک haemophiliac با vCJD از خون آلوده مرده است، اگرچه از این بیماری نمرده است
[ترجمه گوگل]هفته گذشته تایید شد که یک hemophiliac با vCJD از خون آلوده، اگرچه نه از بیماری، فوت کرده است

6. At court, Rasputin's influence grew after his beneficial intervention in the treatment of their haemophiliac son.
[ترجمه ترگمان]در دادگاه، تاثیر Rasputin پس از مداخله beneficial در درمان پسر haemophiliac افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در دادگاه، نفوذ Rasputin پس از مداخلات مفیدی در درمان پسران هموفیلیاش افزایش یافت


کلمات دیگر: