کلمه جو
صفحه اصلی

dateless


نامحدود، پایان ناپذیر، جاودانی، همیشگی، بدون تاریخ، بی تاریخ، بسیارقدیم، بی پایان

انگلیسی به فارسی

بدون تاریخ، بی‌تاریخ


نامحدود، پایان ناپذیر، جاودانی، همیشگی


کهن سال


بدون تاریخ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having no date.

(2) تعریف: of enduring importance or interest.
متضاد: ephemeral

(3) تعریف: endless.
متضاد: ephemeral

• without a date

جملات نمونه

1. the appeal of shakespeare's plays is dateless
جلوه نمایشنامه های شکسپیر همیشگی است.

2. Seal with a righteous kiss a dateless bargain to engrossing death!
[ترجمه ترگمان]با یه بوسه عادلانه یه معامله جاودانی با مرگ جذاب
[ترجمه گوگل]مهر و موم با یک بوسه عادلانه یک معامله بدون تاریخ به نفوذ مرگ!

3. But dateless doesn't mean desperate with 45 percent of women saying they wouldn't lower their standards for men just to find a husband.
[ترجمه ترگمان]اما dateless به این معنا نیست که ۴۵ درصد از زنان می گویند که استانداردهای خود را برای مردان کم تر می کنند تا شوهری پیدا کنند
[ترجمه گوگل]اما بی بی سی به این معنی نیست که 45 درصد از زنان نگران هستند و می گویند که آنها استانداردهای خود را برای مردان تنها برای یافتن یک شوهر پایین نمی برند

4. Being dateless on New Year's Eve is proof positive of a person's social and sexual undesirability.
[ترجمه ترگمان]dateless بودن در شب سال نو گواه مثبت بودن روابط اجتماعی و جنسی فرد است
[ترجمه گوگل]بودن در شب سال نو، بی عیب و نقص است و نشان دهنده ی عدم پذیرش اجتماعی و جنسی فرد است

5. A dateless bargain to engrossing death!
[ترجمه ترگمان]یه معامله جاودانی به مرگ جذاب
[ترجمه گوگل]معامله بدون تاریخ به نفع مرگ!

6. Few characters are so dateless as Hamlet.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از شخصیت های نمایشنامه به اندازه هاملت پر زرق و برق هستند
[ترجمه گوگل]چند کاراکتر به اندازه هملت، تاریخی نیستند

7. The Party' s revolutionary spirits are not outdated, but rather dateless with great spiritual values.
[ترجمه ترگمان]روحیه انقلابی حزب قدیمی نیست، بلکه دارای ارزش های معنوی بزرگ است
[ترجمه گوگل]روحیه انقلابی حزب قدیم نیست، بلکه با ارزشهای روحانی عجیب و غریب است

8. Will I set up my everlasting rest and shake the yoke of inauspicious stars from this world-wearied flesh?A dateless bargin to engrossong death!
[ترجمه ترگمان]آیا من rest ابدی خود را برپا خواهم ساخت و زیر یوغ inauspicious این جهان خسته و خسته خود را با آن زیر و رو می کنم؟ ! یه رویای جاودانی به مرگ \"engrossong\"
[ترجمه گوگل]آیا می توانم بقیه ابدیتان را تنظیم کنم و یک ستاره های ناخوشایند را از این گوشت جهان خسته کنار بکشم؟

The appeal of Shakespeare's plays is dateless.

جلوه نمایش‌نامه‌های شکسپیر همیشگی است.



کلمات دیگر: