کلمه جو
صفحه اصلی

cambodia


کشور کامبوج (کامپوچیا - پایتخت آن شهر پنوم پن)

انگلیسی به فارسی

کشور کامبوج (کامپوچیا - پایتخت آن شهر پنوم پن)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a Southeast Asian country between Vietnam and Thailand; Kampuchea.

• kingdom of cambodia, constitutional monarchy in southeast asia (between thailand, vietnam and laos); kampuchea
the state of cambodia is a country in south-east asia. it became part of french indochina in the 19th century and was occupied by japan from 1940 until 1945. in 1953 prince norodom sihanouk became the ruler of cambodia, when it became independent from france. he was overthrown in 1970. the khmer rouge established a communist government in 1975 and pol pot was prime minister from 1976 until 1978. during the period of the khmer rouge, an estimated one million people died of starvation or were killed. vietnam invaded cambodia in 1978 and established the people's republic of kampuchea in 1979, which since 1989 has been called the state of cambodia. most un members did not recognize the government established by vietnam's invasion, but rather a rival government, led in exile by prince sihanouk in alliance with the khmers rouges. a peace treaty was signed in 1991 in paris, and the un administered the country until elections in 1993. they were won by the royalist party funcinpec (united national front for an independent, neutral, peaceful and co-operative cambodia). it formed a coalition government with the cambodian people's party (ccp). prince sihanouk became king and his son, prince norodom ranariddh, became prime minister with cpp leader, hun sen. fighting against khmer rouge forces continued. cambodia exports gems, rubber and timber. the civil war has substantially destroyed its economy.

جملات نمونه

1. Cambodia is very rich in natural resources.
[ترجمه ترگمان]کامبوج از منابع طبیعی بسیار غنی است
[ترجمه گوگل]کامبوج در منابع طبیعی بسیار غنی است

2. The Pol Pot regime ruled Cambodia from 1974 to 197
[ترجمه ترگمان]رژیم پل پات از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷ بر کامبوج حکمرانی کرد
[ترجمه گوگل]از سال 1974 تا 1977، رژیم پال پات کامبوج را رد کرد

3. Cambodia has long been a victim of power politics.
[ترجمه ترگمان]کامبوج از دیرباز قربانی سیاست قدرت بوده است
[ترجمه گوگل]کامبوج مدتهاست که قربانی سیاست قدرت است

4. Other ASEAN members include Cambodia, Laos, the Philippines, Singapore, Vietnam, and Brunei.
[ترجمه ترگمان]کشورهای دیگر آسه آن شامل کامبوج، لائوس، فیلیپین، سنگاپور، ویتنام و برونئی می باشد
[ترجمه گوگل]سایر اعضای ASEAN شامل کامبوج، لائوس، فیلیپین، سنگاپور، ویتنام و برونئی هستند

5. Leaders of the Khmer Rouge in Cambodia that claimed over 1 million in the 1970 s.
[ترجمه ترگمان]رهبران خمره ای سرخ در کامبوج بیش از ۱ میلیون نفر را در دهه ۷۰ ادعا کردند
[ترجمه گوگل]رهبران خمر روژ در کامبوج که بیش از یک میلیون نفر را در دهه 1970 ادعا کردند

6. As for Cambodia, the media's themes were familiar.
[ترجمه ترگمان]در مورد کامبوج، موضوعات رسانه ها آشنا بودند
[ترجمه گوگل]در مورد کامبوج، موضوعات رسانه ای آشنا بودند

7. Article 17: Investors in the Kingdom of Cambodia shall be free to hire Cambodian nationals and foreign nationals of their choosing in compliance with the labor and immigration law.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۷: سرمایه گذاران در پادشاهی کامبوج باید آزاد باشند تا اتباع کامبوج و اتباع خارجی را از انتخاب خود با پیروی از قانون کار و مهاجرت استخدام کنند
[ترجمه گوگل]ماده 17 سرمایه گذاران در پادشاهی کامبوج، آزاد هستند که به اتباع کامبوجی و اتباع خارجی انتخاب شوند که در راستای قانون کار و مهاجرت باشند

8. North Korea, Cambodia and China are the only Communist regimes left in the Eastern Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی، کامبوج و چین تنها رژیم های کمونیست باقی مانده در نیم کره شرقی هستند
[ترجمه گوگل]کره شمالی، کامبوج و چین تنها رژیم های کمونیستی در نیمکره شرقی هستند

9. He had been run out of Cambodia for the same business.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین کار از کامبوج فرار کرده بود
[ترجمه گوگل]او برای کسب و کار مشابهی از کامبوج خارج شده است

10. Living standards range from wealthy Singapore to impoverished Cambodia.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای زندگی از سنگاپور ثروتمند تا مناطق فقیر کامبوج افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]استانداردهای زندگی از سنگاپور ثروتمند به کامبوج دچار فقر می شود

11. A group called American Assistance for Cambodia organized the project.
[ترجمه ترگمان]گروهی به نام کمک آمریکا برای کامبوج پروژه را سازماندهی کردند
[ترجمه گوگل]گروهی به نام کمک آمریکایی برای کامبوج این پروژه را سازماندهی کردند

12. When Japan attacked Korea, Chinawent to protect Korea, which then resulted in the First Sino-Japanese War. When Vietnam invaded Cambodia, the Chinese intervened.
[ترجمه ترگمان]وقتی ژاپن به کره حمله کرد، Chinawent برای حفاظت از کره، که در آن زمان منجر به جنگ اول چین و ژاپن شد وقتی ویتنام به کامبوج حمله کرد، چینی ها مداخله کردند
[ترجمه گوگل]وقتی ژاپن به کره حمله کرد، Chinawent برای محافظت از کره، که پس از آن به اولین جنگ چین و ژاپن منجر شد زمانی که ویتنام به کامبوج حمله کرد، چینی ها وارد عمل شدند

13. Later he describes events in Indochina as "a quadripartite game of wei qi", just at the time when genocide was under way in Cambodia.
[ترجمه ترگمان]بعدها او وقایع هندوچین را به عنوان \"بازی quadripartite وی\" توصیف کرد، درست در زمانی که نسل کشی در کامبوج در جریان بود
[ترجمه گوگل]بعدا او رویدادهای Indochina را 'یک بازی چهار جانبه از Wei qi'، فقط در زمانی که نسل کشی در کامبوج بود، توصیف می کند

14. Based on the principle of market operation and mutual benefit, Yunnan-based enterprises with competence and credibility are encouraged to invest in Cambodia.
[ترجمه ترگمان]براساس اصل عملکرد بازار و سود متقابل، شرکت های مستقر در Yunnan با صلاحیت و اعتبار به سرمایه گذاری در کامبوج تشویق می شوند
[ترجمه گوگل]بر اساس اصول عملیات بازار و سود متقابل، شرکت های یوننان با صلاحیت و اعتبار، تشویق به سرمایه گذاری در کامبوج می شوند

15. This is what American workers now must compete against: in China a garment worker makes approximately 86 cents an hour and in Cambodia a garment worker makes approximately 22 cents an hour.
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که کارگران آمریکایی باید با آن رقابت کنند: در چین یک کارگر پوشاک حدود ۸۶ سنت در ساعت و در کامبوج یک کارگر پوشاک تقریبا ۲۲ سنت در ساعت می سازد
[ترجمه گوگل]این چیزی است که کارگران آمریکایی اکنون باید در برابر آن در چین رقابت کنند، یک کارگر پوشاک حدود 86 سنت در ساعت و در کامبوج یک کارگر پوشاک حدود 22 سنت را در ساعت می کند


کلمات دیگر: