کلمه جو
صفحه اصلی

wiggly


پرپیچ و خم، پر انحنا، جنبان، جنبنده، در حال تکان خوردن، پر انحنا a wiggly road راه پر پیچ و خم

انگلیسی به فارسی

جنبان، جنبنده، در حال تکان خوردن


پرپیچ و خم، پر انحنا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: wigglier, wiggliest
(1) تعریف: jerking or twisting from side to side, or apt to do so.

- a wiggly worm
[ترجمه ترگمان] یک کرم کوچک
[ترجمه گوگل] یک کرم شگفت انگیز
- a wiggly chair leg
[ترجمه ترگمان] یک پای کوچک
[ترجمه گوگل] یک پای صندلی شگفت انگیز

(2) تعریف: of a line or surface, wiggling up and down or sideways; wavy.

• wavy, twisted; wiggling

جملات نمونه

1. a wiggly road
راه پر پیچ و خم

2. She wrote with large wiggly letters.
[ترجمه ترگمان] اون با چند تا نامه مفصل نوشته
[ترجمه گوگل]او با نامه های بزرگ وحشی نوشت

3. And you see those wiggly lines on the top?
[ترجمه ترگمان]و اون خطوطی که روی سقف هست رو می بینی؟
[ترجمه گوگل]و این خطوط شگفت انگیز را در بالای صفحه ببینید؟

4. For a wiggly - line trace, the beam is focused on the scope face at a point.
[ترجمه ترگمان]برای ردیابی خط wiggly، پرتو بر روی سطح دامنه در یک نقطه متمرکز است
[ترجمه گوگل]برای یک ردیابی خطی شگفت انگیز، پرتو بر روی یک چهره در یک نقطه متمرکز است

5. You'll feel wiggly free and fresh!
[ترجمه ترگمان]یک خرده استراحت و تازه خواهید داشت
[ترجمه گوگل]شما احساس شگفت انگیزی آزاد و تازه خواهید داشت!

6. Tadpole lamps, inspired by the cute wiggly creatures can be played around with to change the look of the place.
[ترجمه ترگمان]چراغ های Tadpole که از موجودات زیبا و بامزه الهام گرفته شده، می توانند در اطراف آن بازی کنند تا ظاهر محل را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]لامپ های Tadpole، با الهام از موجودات شگفت انگیز ناز را می توان در اطراف بازی کرد تا تغییر ظاهر محل را تغییر دهد

7. Tadpole lamp, inspired by the cute wiggly creatures can be played around with to change the look of the place.
[ترجمه ترگمان]چراغ Tadpole که از موجودات زیبا و بامزه الهام گرفته شده، می توانند در اطراف آن بازی کنند تا ظاهر محل را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]لامپ Tadpole، با الهام از موجودات شگفت انگیز ناز را می توان با اطراف بازی کرد تا تغییر ظاهر محل را تغییر دهد

8. Driving your Ferrari to the Piggly Wiggly and want to avoid shopping - cart dents?
[ترجمه ترگمان]با رانندگی از اتومبیل فراری خود به the Wiggly و می خواهید از dents خرید اجتناب کنید؟
[ترجمه گوگل]فراری را به Piggly Wiggly رانندگی می کنید و می خواهی از خرید دزدی کنی؟

9. That apple is crawling with wiggly worms.
[ترجمه ترگمان]این سیب دارد پر از کرم می شود
[ترجمه گوگل]این سیب با کرم های شگفت انگیزی خزنده می شود

10. Our investigations showed that wiggly lines produce stronger watercolor spreading than straight ones do, probably because the undulating borders engage more neurons responsive to orientation.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات ما نشان داد که خطوط wiggly باعث گسترش watercolor قوی تر نسبت به خطوط مستقیم می شوند، احتمالا به این دلیل که مرزه ای موج دار، نورون های بیشتری را در واکنش به جهت گیری درگیر می کنند
[ترجمه گوگل]تحقیقات ما نشان داد که خطوط پرچرب باعث تولید آبی رنگی قوی تر از آنهایی که مستطیلی دارند، احتمالا به این دلیل است که مرزهای آهنی با نورونهای بیشتری پاسخگوی جهت گیری هستند

11. The first supermarket, King Piggly Wiggly in Memphis, Tennessee, guided the shoppers of 1916 through a maze of chicken-wire aisles until they had passed every available item and reached the checkout.
[ترجمه ترگمان]اولین سوپر مارکت، کینگ Piggly Wiggly در ممفیس، تنسی، خریداران سال ۱۹۱۶ را از میان هزارتوی راهروها پر از مرغ هدایت کرد تا زمانی که هر یک از موارد موجود را رد کرده و به صندوق پرداخت
[ترجمه گوگل]اولین سوپرمارکت، پادشاه Piggly Wiggly در ممفیس، تنسی، مشتریان سال 1916 را از طریق پیچ و خم مودم های مرغ هدایت کرد تا زمانی که همه آیتم های موجود را گذراندند و به خرید پرداختند

12. These wiggly creatures love food scraps and are always eager to eat.
[ترجمه ترگمان]این wiggly کوچک غذا را دوست می دارند و همیشه مشتاق خوردن هستند
[ترجمه گوگل]این موجودات شگفت انگیز عطرهای غذایی را دوست دارند و همیشه مشتاق غذا هستند

13. Let dry and add wiggly eyes and one nose to the face.
[ترجمه ترگمان]بگذارید خشک شود و چشم ها و یک بینی را به صورت خود اضافه کند
[ترجمه گوگل]بگذارید خشک شود و چشمها و چشمها را روی صورت بگذارید

14. Driving your Ferrari to the Piggly Wiggly and want to avoid shopping-cart dents? Park far, far away.
[ترجمه ترگمان]با رانندگی از اتومبیل فراری خود به the Wiggly و می خواهید از dents خرید اجتناب کنید؟ دور، دور، دور
[ترجمه گوگل]فراری را به Piggly Wiggly رانندگی می کنید و می خواهید از دنده های خرید خرید جلوگیری کنید؟ پارک دور، دور

a wiggly road

راه پر پیچ و خم


پیشنهاد کاربران

ماکارونی پیچ پیچی


کلمات دیگر: