1. the persian contribution to world civilization
سهم ایران در تمدن جهانی
2. to make a contribution
اهدا کردن،دادن،بخشیدن
3. each member nation must make a contribution of at least one million dollars
هر کشور عضو باید لااقل یک میلیون دلار اهدا کند.
4. if everyone could make a big contribution to environmental protection, our home will become much more beautiful.
[ترجمه ترگمان]اگر همه بتوانند سهم بزرگی در حفاظت از محیط زیست داشته باشند، خانه ما بسیار زیباتر خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر همه بتوانند به حفاظت از محیط زیست کمک زیادی کنند، خانه ما بسیار زیباتر خواهد شد
5. Her contribution to the discussion was substantial.
[ترجمه ترگمان]سهم او در این بحث قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]سهم او در بحث بسیار مهم بود
6. Most art forms require a contribution from the observer.
[ترجمه محمد] اکثر فرم های هنری نیاز به همکاری از طرف ناظر دارند
[ترجمه ترگمان]اکثر اشکال هنری نیاز به کمک از طرف ناظر دارند
[ترجمه گوگل]اکثر فرم های هنری نیاز به کمک از ناظم دارند
7. The general slurred over his contribution to the campaign.
[ترجمه ترگمان]این ژنرال از کمک خود به این مبارزه ایراد می گیرد
[ترجمه گوگل]عمومیت بیش از سهم خود در مبارزات انتخاباتی است
8. This is a significant contribution to knowledge.
[ترجمه ترگمان]این یک کمک قابل توجه برای دانش است
[ترجمه گوگل]این سهم مهم در دانش است
9. Her contribution to our work is incalculable.
[ترجمه الهه بخشي] سهم او در کار ما محاسبه نشدنی است
[ترجمه میلاد سهرابی فر کارشناس آموزش زبان] کمک او به کار ما بسیار با ارزش است
[ترجمه ترگمان]سهم او در کار ما غیرقابل محاسبه است
[ترجمه گوگل]سهم او در کار ما غیر قابل شمارش است
10. He was awarded a prize for his contribution to world peace.
[ترجمه ترگمان]او جایزه ای به خاطر سهم خود در صلح جهانی دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او برای کمک به صلح جهانی اهدا شد
11. Marie Curie is famous for her contribution to science.
[ترجمه علی فتح اللهی] ماری کوری بخاطر دستاوردهای علمی اش مشهور است.
[ترجمه ترگمان]ماری کوری به خاطر کمک به علم مشهور است
[ترجمه گوگل]ماری کوری معروف است برای کمک به علم
12. I can make a great contribution to society.
[ترجمه ترگمان]من می توانم سهم بزرگی در جامعه داشته باشم
[ترجمه گوگل]من می توانم سهم بزرگی در جامعه ایجاد کنم
13. Einstein was awarded the Nobel Prize for his contribution to Quantum Theory.
[ترجمه ترگمان]انیشتین به خاطر کمک به نظریه کوانتوم برنده جایزه نوبل شد
[ترجمه گوگل]اینشتین جایزه نوبل را برای کمک به نظریه کوانتومی اهدا کرد
14. He made a major contribution to peace in the region.
[ترجمه یزدان] اوسهم بزرگی درایجادصلح درمنطقه دارد.
[ترجمه علیرضا فراهانی] او کمک بزرگی به صلح در منطقه کرد.
[ترجمه ترگمان]او کمک بزرگی به صلح در منطقه کرد
[ترجمه گوگل]او سهم بزرگی در صلح در منطقه ایجاد کرد