1. sonic altimeter
فرازسنج آوایی
2. The new aircraft creates a sonic boom.
[ترجمه ترگمان]این هواپیمای جدید یک صدای موسیقی صوتی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این هواپیما جدید یک رونق صوتی ایجاد می کند
3. A toy store has marked down the Sonic Hedgehog computer game.
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه اسباب بازی، بازی کامپیوتری شکوفه صوتی را مشخص کرده است
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه اسباب بازی با بازی کامپیوتری Sonic the Hedgehog مشخص شده است
4. We heard the sonic boom of a jet overhead.
[ترجمه ترگمان]صدای انفجار صوتی یک جت در فضا را شنیدیم
[ترجمه گوگل]شنیده ایم که رونق صوتی یک سربار جت
5. There is usually a sonic boom when an aircraft breaks the sound barrier.
[ترجمه ترگمان]معمولا هنگامی که یک هواپیما مانع صدا را می شکند، یک صدای موسیقی صوتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک هواپیما مانع صدا را از بین می برد، معمولا یک رونق صوتی وجود دارد
6. The visual and sonic similarities with Unique 3 are more than incidental.
[ترجمه ترگمان]شباهت های بصری و صوتی با مدل ۳ منحصر به فرد هستند
[ترجمه گوگل]شباهت های بصری و صوتی با Unique 3 بیشتر از موارد غیرمعمول است
7. Who could foresee the sonic boom when the needle finally hit the groove on my cheap record changer?
[ترجمه ترگمان]کی می تونه انفجار صوتی رو پیش بینی کنه وقتی که عقربه بالاخره به روی changer رکورد من ضربه زد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند رونق صوتی را پیش بینی کند زمانی که سوزن در نهایت به شیار من در جایگزین کردن جایگزین های ضعیف من ضربه می زند؟
8. A loud sonic boom was heard by observers on shore.
[ترجمه ترگمان]صدای بلند موسیقی به گوش ناظران در ساحل شنیده شد
[ترجمه گوگل]ناظران در ساحل یک رونق شنیدن صدای بلند را شنیدند
9. It is certainly verified experimentally that the sonic clicks produced are both highly structured and directional.
[ترجمه ترگمان]قطعا به طور تجربی تایید شده است که سیگنال های صوتی تولید شده به شدت ساختاریافته و جهت دار هستند
[ترجمه گوگل]مطمئنا ادعا شده است که کلیک های صوتی تولید شده هر دو به شدت ساختار یافته و جهت
10. Double-entendre lyrics run amok at this sonic strip club from hell.
[ترجمه ترگمان]اشعار دو - در این کلوپ شبانه از جهنم در حال جنون شدن
[ترجمه گوگل]اشعار دو طرفه در این نوار نوار صوتی از جهنم اجرا می شود
11. For sonic strange reason management did not share our insight.
[ترجمه ترگمان]برای مدیریت عقل عجیب ما بینش ما را به اشتراک نگذاشت
[ترجمه گوگل]برای مدیریت صحیح عجیب صوتی، بینش ما را به اشتراک نگذاشت
12. Reduced sonic logs have been superimposed at well locations.
[ترجمه ترگمان]قطع کردن log های صوتی در مکان های مناسب نیز مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ضایعات سیاهههای صوتی در مکانهای خوب قرار داده شده است
13. Besides its high sonic standards, Direct Stream Digital would serve as an all-purpose archival system.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر استانداردهای صوتی بالا، دیجیتال جریان مستقیم به عنوان یک سیستم تماما از بایگانی به کار می رود
[ترجمه گوگل]به علاوه استانداردهای صوتی بالا، Direct Stream Digital به عنوان یک سیستم بایگانی همه منظوره عمل می کند
14. Valery Gergiev stares unblinkingly into the sonic maelstrom that Tchaikovsky unleashes.
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن، بدون پلک زدن بدون پلک زدن به امواج صوتی که آزاد می شود خیره می شود
[ترجمه گوگل]والری Gergiev unblinkingly خیره به خشم صوتی که چیکووفسکی رها می کند