1. Goals are not only absolutely necessary to motivate us. They are essential to really keep us alive. Robert H. Schuller
[ترجمه ترگمان]اهداف نه تنها برای انگیزه دادن به ما ضروری هستند آن ها برای اینکه ما را زنده نگاه دارند ضروری هستند رابرت ایچ Schuller
[ترجمه گوگل]اهداف نه تنها برای ایجاد انگیزه ما ضروری هستند آنها واقعا برای زنده نگه داشتن ما ضروری هستند رابرت H Schuller
2. The plan is designed to motivate employees to work more efficiently.
[ترجمه Mr hash] این طرح برای تشویق کارمندان با کارامدی بیشتر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای انگیزه دادن به کارمندان برای کار کارآمدتر طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این طرح برای انگیزه دادن به کارکنان برای کارآمدتر طراحی شده است
3. The ability to motivate people is a priceless asset.
[ترجمه ترگمان]توانایی انگیزه دادن به مردم یک دارایی ارزشمند است
[ترجمه گوگل]توانایی انگیزش مردم یک دارایی بی ارزش است
4. Our challenge is to motivate those voters and inspire them to join our cause.
[ترجمه ترگمان]چالش ما انگیزه دادن به آن رای دهندگان و الهام بخشیدن به آن ها برای پیوستن به نهضت ما است
[ترجمه گوگل]چالش ما این است که انگیزه دادن آن رای دهندگان و الهام بخشیدن به آنها برای پیوستن به علت ما باشد
5. You have first got to motivate the children and then to teach them.
[ترجمه ترگمان]شما اول باید به کودکان انگیزه دهید و سپس آن ها را آموزش دهید
[ترجمه گوگل]شما ابتدا باید بچه ها را انگیزه دهید و سپس آنها را آموزش دهید
6. She's got some funny ideas about how to motivate staff.
[ترجمه ترگمان]او ایده هایی جالب در مورد نحوه ایجاد انگیزه برای کارکنان دارد
[ترجمه گوگل]او برخی از ایده های خنده دار را در مورد چگونگی انگیزش کارکنان به دست آورده است
7. A good teacher has to be able to motivate her students.
[ترجمه ترگمان]یک معلم خوب باید بتواند به دانش آموزان خود انگیزه ببخشد
[ترجمه گوگل]یک معلم خوب باید بتواند دانش آموزانش را تشویق کند
8. Examinations do not motivate a student to seek more knowledge.
[ترجمه ترگمان]آزمون ها به دانش آموزان انگیزه نمی دهند که اطلاعات بیشتری کسب کنند
[ترجمه گوگل]امتحانات یک دانش آموز را به دنبال دانش بیشتر نیست
9. The use of drama can motivate students by allowing them to share a common experience.
[ترجمه ترگمان]استفاده از درام می تواند به دانش آموزان کمک کند با اجازه دادن به آن ها یک تجربه مشترک را به اشتراک بگذارند
[ترجمه گوگل]استفاده از درام می تواند دانش آموزان را با اجازه دادن به آنها برای به اشتراک گذاشتن یک تجربه مشترک، انگیزه دهد
10. The profit-sharing plan is designed to motivate the staff to work hard.
[ترجمه ترگمان]برنامه اشتراک سود برای تشویق کارکنان به کار سخت طراحی شده است
[ترجمه گوگل]طرح به اشتراک گذاری سود طراحی شده است تا انگیزه کارکنان برای کار سخت
11. The program aims to motivate teenage mothers to stay in school.
[ترجمه ترگمان]هدف از این برنامه تشویق مادران نوجوان برای ماندن در مدرسه است
[ترجمه گوگل]هدف این برنامه، ایجاد انگیزه مادران نوجوان برای اقامت در مدرسه است
12. What can we do to motivate the players?
[ترجمه ترگمان]چه کاری می توانیم برای تحریک بازیگران انجام دهیم؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم انگیزه بازیکنان را انجام دهیم؟
13. It's often more difficult to motivate boys than girls.
[ترجمه ترگمان]اغلب تحریک کردن پسران نسبت به دختران دشوار است
[ترجمه گوگل]اغلب دشوار است که پسران را نسبت به دختران انگیزه دهیم
14. What seems to motivate Congress is self-preservation - a desire to get re-elected.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به نظر می رسد به کنگره انگیزه می دهد، صیانت نفس است - تمایل به انتخاب مجدد
[ترجمه گوگل]آنچه به نظر می رسد انگیزه کنگره حفظ خود است - تمایل به انتخاب مجدد