کلمه جو
صفحه اصلی

dresser


معنی : کمد، میز ارایش، میز کشودار واینه دار، میز یاقفسه اشپزخانه
معانی دیگر : (کسی که به روش به خصوصی لباس می پوشد) - پوش، (تئاتر و غیره) دستیار لباس، (کسی که چیزی را می آراید) ویترین آرا، زخم بند، دباغ، چرم پرداز، آماده ساز، آراینده، (قدیمی) رجوع شود به: sideboard، گنجه ی ظرف، گنجه ی آشپزخانه، کابینت، قفسه ی آشپزخانه، امر

انگلیسی به فارسی

میز یا قفسه آشپزخانه، (آمریکا) میز آرایش، کمد، میز کشودار و آینه‌دار


تختخواب، کمد، میز ارایش، میز کشودار واینه دار، میز یاقفسه اشپزخانه


انگلیسی به انگلیسی

• one that dresses; one that gets dressed; bureau, chest of drawers
a dresser is a piece of furniture with cupboards or drawers in the lower part and shelves in the top part.
in american english, a dresser is a chest of drawers, usually with a mirror on the top.
you also use dresser to refer to the kind of clothes that a person wears. for example, if you say that someone is a neat dresser, you mean that they dress neatly.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] میزآرایش

مترادف و متضاد

کمد (اسم)
commode, dresser

میز ارایش (اسم)
toilet, dresser, dressing table, toilette

میز کشودار واینه دار (اسم)
dresser

میز یاقفسه اشپزخانه (اسم)
dresser

chest of drawers


Synonyms: bureau, cabinet, chiffonier, closet, highboy, wardrobe


جملات نمونه

1. a conservative dresser
کسی که به طور محافظه کارانه لباس می پوشد.

2. a fancy dresser
آدم خوش پوش

3. a natty dresser
آدم شیک پوش

4. Elaine braced herself against the dresser and looked in the mirror.
[ترجمه ترگمان]الین خودش را در کمد جمع کرد و به آینه نگاه کرد
[ترجمه گوگل]ایلین خودش را در برابر لباس پوشید و در آینه نگاه کرد

5. He was the fanciest dresser in the room.
[ترجمه ترگمان]او زیباترین میز اتاق بود
[ترجمه گوگل]او عجیب ترین اتاق کنترلی بود

6. Todd is a really sharp dresser!
[ترجمه ترگمان]تاد لباس خیلی تیزی داره
[ترجمه گوگل]تاد یک صندلی بسیار تیز است!

7. Ivy leaves embellish the front of the dresser.
[ترجمه ترگمان]آوی تو اتاق آرایش کار می کنه
[ترجمه گوگل]برگهای آویو جلوی میز صندلی را تزیین می کند

8. He's a snappy dresser.
[ترجمه ترگمان]او یک لباس رسمی است
[ترجمه گوگل]او یک لباس پوشیدنی است

9. He's always been a natty dresser.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه میز قشنگ تر بود
[ترجمه گوگل]او همیشه یک آشپزخانه کوچک است

10. Rickman worked as a dresser to Nigel Hawthorne.
[ترجمه ترگمان]ریکمن به عنوان یک dresser برای نایجل Hawthorne کار کرد
[ترجمه گوگل]ریکمن به عنوان نیجر Hawthorne به عنوان لباس پوشید

11. Tony is a very sharp dresser.
[ترجمه ترگمان]تونی کمد خیلی تیزی است
[ترجمه گوگل]تونی یک لباس بسیار تیز است

12. He went to the beautiful old Welsh dresser that graced this homely room.
[ترجمه ترگمان]به طرف گنجه زیبا و زیبایی که این اتاق خودمانی را زینت می داد رفت
[ترجمه گوگل]او به سفال زیبا ویلز رفت که این اتاق آرام را تزیین کرد

13. When he reached into his dresser drawer that morning, Jeffrey Pyle says, all he wanted was a clean shirt.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن روز صبح رسید به کشوی میزش، جفری توانستم بگویم که تنها چیزی که می خواست یک پیراهن تمیز بود
[ترجمه گوگل]جفری پیل می گوید وقتی که او صبح به صندوق رختشوی خود رسیده بود، همه چیز را می خواست، یک پیراهن تمیز بود

14. The rector leant against the dresser and watched her as she fetched a vase and arranged the freesias.
[ترجمه ترگمان]کشیش کنار میز خم شد و او را تماشا کرد که گلدانی را می آورد و the را چیده بود
[ترجمه گوگل]رکتور در برابر لباس پوشیدنی و تماشای او را به عنوان او به دست آورد گلدان و ترتیب freesias

15. Arthur was, in fact, a highly respectable dresser.
[ترجمه ترگمان]در واقع ارتور میز بسیار محترمی بود
[ترجمه گوگل]در واقع، آرتور در واقع یک آشپزخانه بسیار محترم بود

a fancy dresser

آدم خوش‌پوش


A conservative dresser.

کسی که به‌طور محافظه‌کارانه لباس می‌پوشد.


پیشنهاد کاربران

کمد _ دراور

دراور - میز ارایش

دراور در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می شود و در این زمینه به این ترتیب که برای شما ارسال می

میز توالت ( آرایش )

کمد ؛ پوش

– a kitchen dresser
– She hid the letter in a dresser
– He is a conservative dresser
– She was always a very stylish dresser


کلمات دیگر: