کلمه جو
صفحه اصلی

blizzard


معنی : کولاک، کولاک شدید، باد شدید توام با برف
معانی دیگر : بوران (برف و باد شدید)، توفان برف، برف توفان، دمه

انگلیسی به فارسی

باد شدید همراه با برف، کولاک


کولاک، کولاک شدید، باد شدید توام با برف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a heavy and widespread snowstorm of lengthy duration.
مشابه: hailstorm, snow, snowstorm, storm

- There was no school for a week because of the blizzard.
[ترجمه 💟💟💟] به دلیل کولاک شدید، برای یک هفته هیچ مدرسه ای باز نبود.
[ترجمه محسن] به دلیل کولاک مدارس یک هفته تعطیل بود
[ترجمه Thor] بخاطر کولاک شدید به مدت یک هفته مدرسه ای باز نبود
[ترجمه Eilia.S] به علت کولاک شدید به مدت یک هفته هیچ مدرسه ای باز نبود
[ترجمه ترگمان] یک هفته بود که دیگر مدرسه در کار نبود
[ترجمه گوگل] برای یک هفته هیچ مدرسه ای وجود نداشت به دلیل حصیری
- I can't believe you were able to drive home in that blizzard.
[ترجمه بیتا] من نمیتوانم باور کنم توتوانستی در آن کولاک به طرف خانه رانندگی کنی
[ترجمه ترگمان] باورم نمی شه که تونستی تو اون طوفان رانندگی کنی
[ترجمه گوگل] من نمی توانم باور شما قادر خواهید بود برای رانندگی خانه که کولاک بود

(2) تعریف: a violent, intensely cold windstorm, producing heavy snowfall and ice.
مشابه: gale, hailstorm, squall, storm, tempest, windstorm

- The blizzard shut down the whole city and did great damage.
[ترجمه بیتا] کولاک شدید کل شهر را نابود کرد و خسارت زیادی به جا گذاشت
[ترجمه ترگمان] باد تمام شهر را بست و صدمات زیادی وارد کرد
[ترجمه گوگل] حشره کشیدن کل شهر را خاموش کرد و باعث خسارت زیادی شد

• severe snowstorm
a blizzard is a storm in which snow falls heavily and there are strong winds.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بوران
[زمین شناسی] طوفان برف، بوران طوفانی از برف گرد آلود، گاهی همراه با بلورهای کوچک یخ، که به وسیله باد فوق العاده شدیدی رانده شده و عملا قدرت دید را به صفر میرساند
[] دمه، بوران
[آب و خاک] بوران، کولاک

مترادف و متضاد

کولاک (اسم)
storm, blizzard, ice storm

کولاک شدید (اسم)
blizzard

باد شدید توام با برف (اسم)
blizzard

snow storm


Synonyms: blast, gale, precipitation, snowfall, squall, tempest, whiteout


جملات نمونه

1. we began our hike in a blinding blizzard
در بوران کورکننده ای پیاده روی خود را آغاز کردیم.

2. We once got stuck in a blizzard for six hours.
[ترجمه شیوا] ما یکبار برای شش ساعت در کولاک گیر کردیم
[ترجمه Yalda] ما یک بار به مدت ۶ ساعت در کولاک برف گیرافتادیم
[ترجمه red.x] ما برای ۶ ساعت در کولاک گیر کردیم
[ترجمه ترگمان] ما یه بار ۶ ساعت توی طوفان گیر افتادیم
[ترجمه گوگل]ما یک بار در شش ساعت در یک حباب گیر کردیم

3. We got stuck in a howling blizzard.
[ترجمه Amirali] ما در یک کولاک بزرگ گیر کرده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما توی طوفان زوزه کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما در یک زلزله زرد گیر کرده ایم

4. A blizzard was raging but the boy and girl were all bundled up.
[ترجمه ترگمان]باد شدیدی وزید، اما پسر و دختر همگی خود را جمع و جور کردند
[ترجمه گوگل]حشره کشنده خشمگین بود اما پسر و دختر همه همراه بودند

5. We're going to have a blizzard.
[ترجمه ترگمان]قرا ره کولاک کنیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم یک حشرهکش داشته باشیم

6. The blizzard was still raging outside.
[ترجمه شیوا] بیرون هنوز کولاک شدید بود
[ترجمه ترگمان]هوا هنوز در هوا موج می زد
[ترجمه گوگل]حشره کش هنوز در بیرون خیز بود

7. Mountaineering in a blizzard needs a lot of grit.
[ترجمه شیوا] کوهنوردی در کولاک به دل و جرات زیادی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برف در برف به مقدار زیادی خاکستر نیاز دارد
[ترجمه گوگل]کوهنوردی در یک کوه نورد نیاز به بسیاری از شن و ماسه دارد

8. A blizzard was blasting great drifts of snow across the lake.
[ترجمه ترگمان]برف زیادی در میان دریاچه دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک حشره کشیدن رانش بزرگی از برف در سراسر دریاچه بود

9. You'll have to stay here until the blizzard blows itself off.
[ترجمه ترگمان]تو باید اینجا بمونی تا اینکه طوفان خودش رو به باد بده
[ترجمه گوگل]شما باید در اینجا بمانید تا زمانی که خس خس خاموش شود

10. Eleanor arrived in the midst of a blizzard.
[ترجمه ترگمان]الی نور در میان طوفان به راه افتاد
[ترجمه گوگل]Eleanor در میانه یک گلوله قرار گرفت

11. The blizzard struck the north-east yesterday, causing serious damage.
[ترجمه ترگمان]طوفان دیروز شمال شرق را لرزاند و خسارات جدی به بار آورد
[ترجمه گوگل]زلزله روز گذشته به شمال شرق آسیب زد

12. He fought his way through the blizzard.
[ترجمه ترگمان]او از میان طوفان به راه خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]او راه خود را از طریق زلزله زد

13. The blizzard forced them to delay their summit bid.
[ترجمه ترگمان]کولاک آن ها را وادار به به تعویق انداختن پیشنهاد اجلاس خود کرد
[ترجمه گوگل]حواس پرتی آنها را مجبور کرد تا پیشنهاد اجلاس سران خود را به تعویق انداخت

14. We got stuck in a blizzard.
[ترجمه ترگمان] تو کولاک گیر افتادیم
[ترجمه گوگل]ما در یک فریزر گیر کرده ایم

We began our hike in a blinding blizzard.

در بوران کورکننده‌ای پیاده‌روی خود را آغاز کردیم.


پیشنهاد کاربران

کولاک با بارش بسیار برف و باران


باد و طوفان شدید کولاک

باد شدید همراه برف

کولاک بسیار شدید


a very bad storm with a lot of snow

کولاک با بد های شدید و باران

باد شدید به همراه برف و باران=به زبان عامیانه برف و بوران

A very bad storm with a lot of snow
کولاک
Reach 3


طوفان برف

کولاک، ، ، ، برف بسیار سنگین ، ، ، ، یخبندان

برف شدید

a very bad storm with snow and strong winds

n ) Blizzard )
Lots of snow and wend
A big blizzard in the country

Snow storm whith heavy and strong winds

کولاک. باد شدید همراه با برف

در reach 3 به معنای : کولاک یا باد شدید و برف هست

کولاک شدید همراه با برف

برف بسیار شدید

حجم انبوه

ما یک بار ب مدت شیش ساعت توی کولاک گیر کردیم😪

A Snow storm with very strong winds
کولاک شدید، بارش برف بسیار

ورود سازماندهی نشده مقدار زیادی از چیزی
کولاک

[Bad Weather]
[Collocation]
a ( blinding/​snow ) blizzard hits/​strikes/​blows/​rages

blizzard ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: کولاک
تعریف: وضعیت جوّی نامساعد ناشی از ریزش برف شدید و وزش باد در دماهای بسیار پایین که به برخاستن و پراکنده شدن برف از سطح زمین و کاهش دید منجر می شود

طوفان شدید همراه با برف زیاد


کلمات دیگر: