کلمه جو
صفحه اصلی

continental


معنی : قارهای، اقلیمی
معانی دیگر : کشخری، قاره مانند، (گاهی c بزرگ) اروپایی (ولی نه انگلیسی - به ویژه در مورد مردم و کشورهای اروپای مرکزی و جنوبی به کار می رود)، (c بزرگ) وابسته به ایالت های امریکا در طول جنگ های استقلال و کمی پس از آن، (c بزرگ - در جنگ های استقلال امریکا) سرباز امریکایی، (در جنگ های استقلال امریکا) اسکناس (که ارزش کمی داشت)، (هواشناسی) وابسته به آب و هوای اقلیمی (آب و هوای نسبتا خشک)

انگلیسی به فارسی

اقلیمی، قاره‌ای


قاره، قارهای، اقلیمی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a continent.

- The railroad made continental travel far less difficult and time-consuming.
[ترجمه ترگمان] این راه اهن سفره ای قاره ای را بسیار کم تر از زمان می برد و زمان بر هم می برد
[ترجمه گوگل] راه آهن سفرهای قاره ای را به مراتب سخت تر و وقت گیر تر ساخته است

(2) تعریف: (usu. cap.) of, related to, or similar to the mainland European culture, customs, or the like.

(3) تعریف: (cap.) of or related to the thirteen American colonies in or about the time of the Revolutionary War.
اسم ( noun )
مشتقات: continentally (adv.)
(1) تعریف: (usu. cap.) a resident of the European mainland.

(2) تعریف: (cap.) a soldier in the American Revolutionary forces.

(3) تعریف: a piece of paper money issued by the Continental Congress.

• resident of europe, native european; soldier in the continental army (during the american revolution)
of or pertaining to europe or europeans; of the 13 original american colonies (during the time of the american revolution)
of or pertaining to a continent
continental is used to refer to something that belongs to or relates to a continent.
in britain, continental is used to refer to things situated on or relating to the mainland of europe, especially central and southern europe.
in britain, people sometimes refer to people who come from the mainland of europe, especially from central or southern europe, as continentals; an informal use.
in the united states, continental is used to refer to things situated in or relating to the mainland of north america.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] اقلیمی، قاره ای
[آب و خاک] قاره ای

مترادف و متضاد

قاره ای (صفت)
continental

اقلیمی (صفت)
continental

جملات نمونه

1. continental shelf
فلات قاره،دریا شیب

2. continental slope
(زمین شناسی) دامنه ی دشتاب،دامنه ی خشکی (سطح شیب دار دشتاب که به جاهای ژرف تر دریا منتهی می شود)

3. not worth a continental
(امریکا) ارزش یک پول سیاه را نداشتن،یک غاز نیرزیدن

4. china's population and australia's continental size
جمعیت چین و وسعت قاره مانند استرالیا

5. trade between britain and continental europe
تجارت بین انگلستان و (بقیه ی) اروپا

6. not care (or give) a continental
(امریکا) اصلا اهمیت ندادن،خم به ابرو نیاوردن

7. The climate here is typically continental.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای اینجا معمولا قاره ای است
[ترجمه گوگل]آب و هوا در اینجا قاره ای است

8. She preferred the continental way of life.
[ترجمه ترگمان] اون زندگی قاره ای رو ترجیح می داد
[ترجمه گوگل]او راه زندگی قاره ای را ترجیح داد

9. The most ancient parts of the continental crust are 4000 million years old.
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین بخش های این قاره، ۴۰۰۰ میلیون سال قدمت دارند
[ترجمه گوگل]بیشترین قسمت های قاره پوسته قاره 4000 میلیون سال است

10. Lowered sea levels exposed the shallow continental shelf beneath the Bering Sea.
[ترجمه ترگمان]پایین آوردن سطح دریا، سطح کم عمق قاره ای را در زیر دریای برینگ در معرض دید قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سطح دریا کاهش یافته و قفسه های کم عمق زیر دریای برینگ را در معرض دید قرار داد

11. Continental lithosphere stands higher than oceanic lithosphere because continental crust is both of greater thickness and lower density than oceanic crust.
[ترجمه ترگمان]lithosphere اروپایی بلندتر از lithosphere اقیانوسی است، زیرا پوسته قاره ای هر دو دارای ضخامت بیشتر و چگالی پایین تری نسبت به پوسته اقیانوسی است
[ترجمه گوگل]لیتوسفر قاره ای بالاتر از لیتوسفر اقیانوسی است زیرا پوسته قاره هر دو ضخامت بیشتر و چگالی کمتری نسبت به پوسته اقیانوسی دارد

12. But you will find it easier using the Continental metric system of measures.
[ترجمه ترگمان]اما با استفاده از سیستم متریک در قاره اروپا می توانید آن را ساده تر کنید
[ترجمه گوگل]اما شما با استفاده از سیستم متریک قاره ای اقدامات آسان تر خواهید بود

13. Thus Britain was isolated from Continental thought and evolved national characteristics in architecture as in other fields.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بریتانیا از تفکر اروپایی جدا شد و ویژگی های ملی را در معماری به مانند سایر زمینه ها تغییر داد
[ترجمه گوگل]بنابراین بریتانیا از تفکر قاره ای جدا شد و ویژگی های ملی در معماری به عنوان در زمینه های دیگر تکامل یافته است

14. Yet a walk into any delicatessen or a continental charcuterie will prove the enormous potential of this vastly underrated animal.
[ترجمه ترگمان]با این حال، راه رفتن به هر delicatessen یا a، پتانسیل عظیم این حیوان بسیار دست کم گرفته را اثبات خواهد کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، راه رفتن به هر غذای آماده یا غذای قاره ای، پتانسیل بسیار بالایی این حیوان به شدت زیر دستان را ثابت می کند

15. The hardy pioneers were prospectors, crossing the rugged Continental Divide in their search for gold.
[ترجمه ترگمان]پیشگامان آن جویندگان الماس بودند که از قسمت های ناهموار قاره اروپا به دنبال طلا می گشتند
[ترجمه گوگل]پیشگامان هاردی کشف شد، که از تقسیم قدرتمند قاره در جستجوی طلا بودند

16. But the deepening recession in most continental countries is hitting sales across the Channel.
[ترجمه ترگمان]اما رکود اقتصادی فزاینده در بسیاری از کشورهای قاره اروپا، به فروش در سرتاسر کانال می پردازد
[ترجمه گوگل]اما رکود عمیق در بیشتر کشورهای قاره، فروش را در سراسر کانال به فروش می رساند

China's population and Australia's continental size

جمعیت چین و وسعت قاره مانند استرالیا


trade between Britain and continental Europe

تجارت بین انگلستان و (بقیه‌ی) اروپا


the Continental army

ارتش استقلال‌طلبان امریکا


Two of the Continentals were killed.

دو تن از سربازان استقلال‌طلب امریکایی کشته شدند.


اصطلاحات

not care (or give) a continental

(امریکا) اصلاً اهمیت ندادن، خم به ابرو نیاوردن


not worth a continental

(امریکا) ارزش یک پول سیاه را نداشتن، یک غاز نیرزیدن


پیشنهاد کاربران

قاره ای


کلمات دیگر: