کلمه جو
صفحه اصلی

anticyclone


معنی : گردباد هوایی، واچرخه
معانی دیگر : (هواشناسی - بادهای چرخنده که ناحیه ی بزرگی را فرا گرفته و معمولا با فشار بارومتری همراه هستند) واچرخند

انگلیسی به فارسی

واچرخه، گردباد هوایی


ضد سکته مغزی، گردباد هوایی، واچرخه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: anticyclonic (adj.)
• : تعریف: a large system of winds that rotates around a center of high barometric pressure, moving clockwise in the Northern Hemisphere and counterclockwise in the Southern, and usu. producing cool, dry weather. (Cf. cyclone.)

• winds rotating around an area of high atmospheric pressure (meteorology)
an anticyclone is an area of high atmospheric pressure which causes settled weather conditions and, in summer, clear skies and high temperatures.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] واچرخه باد
[زمین شناسی] واچرخند منطقه ای که فشار جو آن نسبت به فشار جو مناطق مجاور زیادتر بوده و حداقل یک منحنی هم فشار بسته بوجود آورده باشد .
[آب و خاک] واچرخند، ضدچرخه، آنتی سیکلون

مترادف و متضاد

گردباد هوایی (اسم)
anticyclone

واچرخه (اسم)
anticyclone

جملات نمونه

1. Anticyclones cause cloudless blue skies and high temperatures in summer.
[ترجمه ترگمان]anticyclones باعث آسمان آبی بدون ابر و دمای بالا در تابستان می شوند
[ترجمه گوگل]Anticyclones باعث تابش آفتاب بدون ابر آبی و درجه حرارت بالا می شود

2. The anticyclone brought bright sunshine and calm conditions to most areas.
[ترجمه ترگمان]The نور خورشید و شرایط آرام را برای بسیاری از مناطق به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]آنتی سایکلون در بسیاری از مناطق به نور آفتابی و شرایط آرام تبدیل شده است

3. Only on the very last day did an anticyclone grace our shores.
[ترجمه ترگمان]فقط در آخرین روز، یک anticyclone از سواحل ما گذشت
[ترجمه گوگل]فقط در آخرین روز، یک ضد سکته، سواحل ما را فریب داد

4. The results show that Mongolia anticyclone is the main synoptic system impacting dust-storm .
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که مغولستان، اصلی ترین سیستم سینوپتیکی است که بر گرد و غبار تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که Anticyclone مغولستان سیستم اصلی سینوپتیک است که تحت تاثیر گرد و غبار قرار می گیرد

5. The left and right cyclone and anticyclone rotation of the bow echo on its forward way decides the direction of developing or decreasing of the future strong convection weather.
[ترجمه ترگمان]چرخش چپ و راست و چرخش anticyclone چرخش کمان در مسیر پیش رو، مسیر توسعه یا کاهش هوای هدایت قوی آینده را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]چرخه چپ و راست و چرخش انتی سایکلون از اکو برآمدگی در مسیر پیشین، مسیر جهت توسعه یا کاهش آب و هوای هوای قوی در آینده را تعیین می کند

6. In contrast, the aestival circulation shows the anticyclone pattern and its vertical structure has few changes in that season.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، گردش aestival الگوی anticyclone را نشان می دهد و ساختار عمودی آن در آن فصل تغییرات کمی دارد
[ترجمه گوگل]در مقابل، گردش aestival نشان دهنده الگوی ضد سکته است و ساختار عمودی آن تغییرات کمی در آن فصل دارد

7. The anticyclone weather situations are more favorable than the cyclonic ones.
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی anticyclone نسبت به ones cyclonic مطلوب تر هستند
[ترجمه گوگل]شرایط آب و هوایی ضد سایکل نسبت به سیکونیک ها مطلوب تر است

8. In the Southern Hemisphere an anticyclone circulates counterclockwise around the high-pressure center, as contrasted to the Northern Hemisphere.
[ترجمه ترگمان]در نیم کره جنوبی، anticyclone در خلاف نیم کره شمالی در جهت خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخد
[ترجمه گوگل]در نیمکره جنوبی، یک ضد سکته در برابر مرکز فشار بالا به سمت مقابل حرکت می کند، که در مقایسه با نیمکره شمالی است

9. There is a mesoscale anticyclone addy near Qingdao and Shidao.
[ترجمه ترگمان]a anticyclone در نزدیکی Qingdao و Shidao وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سنسور اکسیژن کوچک در نزدیکی چینگدائو و Shidao وجود دارد

10. Second is anticyclone this happens when winds form a wind system around a high.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، این اتفاق زمانی می افتد که باد یک سیستم بادی را حول یک ارتفاع بالا شکل می دهد
[ترجمه گوگل]دوم این است که آنتی سایکلون زمانی اتفاق می افتد که باد یک سیستم باد در اطراف یک سطح بالا ایجاد کند

11. A center of high atmospheric pressure ; an anticyclone.
[ترجمه ترگمان]مرکزی از فشار هوای بالا؛ an
[ترجمه گوگل]مرکز فشار بالای اتمسفر؛ یک ضد سکته

12. Subject to the anticyclone anchored in central China, 21W will move along its southeastern periphery in a SW to WSW direction in the next 72 hours.
[ترجمه ترگمان]با موضوع لنگر انداخته شده در چین مرکزی، ۲۱ W در امتداد جنوب شرقی خود در جنوب شرقی خود در a SW تا WSW در ۷۲ ساعت آینده حرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به انتی سایکلون که در مرکز مرکزی چین متصل است، 21 وات طی 72 ساعت آینده در امتداد جنوب شرقی خود در مسیر SW به WSW حرکت خواهد کرد

13. The Pacific subtropical anticyclone appears strong and large, its position leans toward south, and its ridge extends to west.
[ترجمه ترگمان]منطقه اقیانوس آرام به نظر قوی و بزرگ می رسد و موقعیت آن به سمت جنوب متمایل می شود و ridge به غرب کشیده می شود
[ترجمه گوگل]آنتی سایکوت سدیم اقیانوس آرام به نظر می رسد قوی و بزرگ است، موقعیت آن به سمت جنوب است و رگه آن به غرب می رسد

14. As interactions with JANGMI steering flow from the anticyclone in southern China and moves WNW.
[ترجمه ترگمان]به عنوان تعامل با جریان فرمان JANGMI از the در جنوب چین و moves حرکت می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان تعامل با جریان JANGMI از ضد سکته در جنوب چین و حرکت WNW

15. Unlike a low-pressure center, which may be composed of two or more air masses, an anticyclone usually consists of a single air mass.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف یک مرکز کم فشار که ممکن است متشکل از دو یا چند جرم هوایی باشد، an معمولا شامل یک جرم هوایی منفرد است
[ترجمه گوگل]بر خلاف یک مرکز فشار کم، که ممکن است شامل دو یا چند توده هوا باشد، یک ضد سکتوم معمولا شامل یک توده هوا است

پیشنهاد کاربران

واچرخند


کلمات دیگر: