کلمه جو
صفحه اصلی

argon


آرگون (عنصر بیرنگ و بی بو که یک صدم هوای کره ی زمین را تشکیل می دهد و در چراغ های فلورسنت و لامپ رادیو و جوشکاری و غیره کاربرد دارد - نشان: ar، شماره ی اتمی: 18، نقطه ی گداز: -189/2c، نقطه ی جوش: -185/8c، وزن اتمی: 39/948)، نقطهی گداز: 189/2c، نقطهی جوش: 185/8c

انگلیسی به فارسی

آرگون (عنصر بی‌رنگ و بی‌بو که یک‌صدم هوای کره‌ی زمین را تشکیل‌ می‌دهد و در چراغ‌های فلورسنت و لامپ رادیو و جوشکاری و غیره کاربرد دارد - نشان: Ar، شماره‌ی اتمی: 18، نقطه‌ی گداز: -189/2c، نقطه‌ی جوش: -185/8c، وزن اتمی: 39/948)


آرگون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element of the inert gas group that has eighteen protons in each nucleus. (symbol: Ar)

• gaseous chemical element found in air and volcanic gases

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آرگون - عنصر بیرنگ و بی بو که یک صدم هواى کره ى زمین را تشکیل می دهد و در چراغ هاى فلورسنت و لامپ رادیو و جوشکارى وغیره کاربرد دارد و از گازهای بی اثر می باشد
[آب و خاک] آرگون

جملات نمونه

1. Some neon and argon is probably present as well.
[ترجمه ترگمان]بعضی از چراغ های نئون و آرگون نیز احتمالا در حال حاضر وجود دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از نئون ها و آرگون نیز احتمالا وجود دارد

2. If a planet remains very cold, the radiogenic argon remains trapped inside the potassium-bearing minerals in which it is formed.
[ترجمه ترگمان]اگر یک سیاره خیلی سرد باقی بماند، آرگون با مواد معدنی که در آن شکل می گیرد، به دام می افتد
[ترجمه گوگل]اگر یک سیاره بسیار سرد باقی بماند، آرگون رادیوگرافی در داخل مواد معدنی حاوی پتاسیم که در آن شکل گرفته است به دام افتاده است

3. They are the noble gases: neon, argon, krypton, xenon, and radon.
[ترجمه ترگمان]آن ها گازهای نجیب: نئون، آرگون، کریپتون، xenon و رادون هستند
[ترجمه گوگل]آنها گازهای نجیب هستند: نئون، آرگون، کریپتون، زنون و رادون

4. Volcanic rocks cool quickly, trap the argon, and so give good dates.
[ترجمه ترگمان]سنگ های آتشفشانی به سرعت خنک می شوند، آرگون را به دام می اندازند و تاریخ های خوبی می دهند
[ترجمه گوگل]سنگ های آتشفشانی به سرعت خنک می شوند، آرگون را به دام می اندازند، و به همین ترتیب تاریخ های خوبی می دهند

5. Potassium turns into argon, uranium into lead, rubidium into strontium.
[ترجمه ترگمان]پتاسیم به آرگون، اورانیوم در سرب، تبدیل به strontium تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]پتاسیم به آرگون، اورانیوم به سرب، روبیدیوم به استرانسیم تبدیل می شود

6. Even argon may condense on Uranus and Neptune to form a thin haze above the methane cloud layer.
[ترجمه ترگمان]حتی آرگون نیز ممکن است در اورانوس و نپتون یک مه رقیق را در بالای لایه ابری متان تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]حتی آرگون ممکن است در اورانوس و نپتون به شکل یک حادثه ناز بالاتر از لایه ابر متان تشکیل شود

7. Although the argon laser offered the best available treatment for a time, newer lasers have now superseded it.
[ترجمه ترگمان]با اینکه لیزر آرگون بهترین درمان در دسترس را برای مدتی ارایه کرده، اما در حال حاضر، لیزرها جایگزین آن شده اند
[ترجمه گوگل]گرچه لیزر آرگون برای یک زمان بهترین درمان در دسترس را ارائه می دهد، لیزرهای جدیدتر آن را جایگزین کرده اند

8. The inert gas argon is added to help to start the discharge because the vapour pressure of the mercury is very low.
[ترجمه ترگمان]گاز بی اثر گاز بی اثر برای کمک به شروع تخلیه به این دلیل اضافه می شود که فشار بخار جیوه بسیار پایین است
[ترجمه گوگل]گاز آرگون گاز بی اثر برای کمک به شروع تخلیه اضافه می شود زیرا فشار بخار جیوه بسیار کم است

9. Perutz froze the compound into an argon matrix, and irradiated the molecule with light.
[ترجمه ترگمان]Perutz ترکیب را در یک ماتریس آرگون خشک کرد و مولکول را با نور روشن کرد
[ترجمه گوگل]پروتز این ترکیب را به یک ماتریس آرگون مسدود کرده و مولکول را با نور تابش می کند

10. He termed the gas argon.
[ترجمه ترگمان]او آرگون گاز را گاز آرگون نامید
[ترجمه گوگل]او آرگون گاز را نام برد

11. But the argon plasma arc voltage, low enthalpy is not high, cutting ability is limited, and cut the air than the thickness of the cut about 25% lower.
[ترجمه ترگمان]اما ولتاژ آرگون، ولتاژ قوس کم، آنتالپی پایین کم است و توانایی برش محدود است و هوا را نسبت به ضخامت حدود ۲۵ درصد کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]اما ولتاژ قوس پلاسمایی آرگون، آنتالپی کم در حد بالا نیست، قابلیت برش محدود است و هوا را از ضخامت برش تقریبا 25٪ کمتر می کند

12. The pulsed argon laser thus obtained is used as a reconstruction light source for liquid surface acoustical holography, resulting in a greatly improved image qua. . .
[ترجمه ترگمان]از این رو لیزر آرگون pulsed به عنوان یک منبع نور بازسازی برای holography های سطح مایع به کار می رود، که منجر به یک qua تصویر بسیار بهبود یافته می شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب لیزر آرگون پالس به عنوان یک منبع نور بازسازی برای هولوگرافی صوتی سطح مایع استفاده می شود که در نتیجه تصویر به طور قابل توجهی بهبود یافته است

13. The study on the third continuum of argon pumped by the relativistic electron beam was made.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بر روی زنجیره سوم آرگون که به وسیله پرتوی الکترونی relativistic پمپ شده بود، انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعهی سومین حلقهی آرگون که توسط پرتو الکترون الکترونی نسبیتی انجام میشود، ساخته شد

14. AIM: To evaluate the efficacy and safety of Argon laser microsurgery for the treatment of recurrent trichiasis.
[ترجمه ترگمان]به منظور ارزیابی اثربخشی و ایمنی of لیزر Argon برای درمان of تکراری
[ترجمه گوگل]اهداف: برای ارزیابی اثربخشی و ایمنی لیزرهای لیزر آرگون برای درمان تریاییاز مکرر

15. There are also tiny traces of other noble gases besides argon, namely, neon, krypton, and xenon.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آرگون، مقادیر بسیار کمی از گازهای نجیب دیگری نیز وجود دارد که در آن گاز آرگون، نئون، کریپتون و xenon وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کنار آرگون، یعنی نئون، کریپتون و زنون، عناصری کوچک از گازهای نجیب دیگر نیز وجود دارد

پیشنهاد کاربران

تنبل به دلیل گرایش کم این عنصر به واکنش با سایر عناصر


به معنی تنبل هست
زیرا این عنصر واکنش پذیری ناچیز دارد


کلمات دیگر: