کلمه جو
صفحه اصلی

aphelion


(در سنجش مدار سیارات و سنگ های آسمانی و غیره به دور خورشید) دورترین فاصله از خورشید، دورین گاه، اوج، منتهای اوج

انگلیسی به فارسی

(در سنجش مدار سیارات و سنگ‌های آسمانی و غیره به دور خورشید) دورترین فاصله از خورشید، دورینگاه، اوج


افلایون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: aphelia
مشتقات: aphelian (adj.)
• : تعریف: the point that is farthest from the sun in the orbit of a planet or comet.

• point at which an orbiting planet or satellite is farthest from the sun

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] اوج خورشیدی دورترین نقطه از خورشید در مدار سیاه یا فضاپیما.
[زمین شناسی] نقطه اوج، دورترین فاصله در حوالی یازدهم تیرماه (دوم ژوییه) زمین به نقطهای میرسد که دارای دورترین فاصله از خورشید است که نقطه اوج نام دارد.
[ریاضیات] نقطه ی اوج، دورترین فاصله، دورین
[آب و خاک] اوج خورشیدی

جملات نمونه

1. At their farthest point from the Sun, at aphelion, most NEAs find themselves deep in the heart of the belt.
[ترجمه ترگمان]در دورترین نقطه از خورشید، در aphelion، اغلب NEAs خود را در قلب کمربند می یابند
[ترجمه گوگل]در دورترین نقطه از خورشید، در فلیلی، اکثر NEA ها خود را در قلب کمربند می بینند

2. Their aphelion points are just a little outside of Jupiter's orbit.
[ترجمه ترگمان]نقاط aphelion آن ها کمی خارج از مدار مشتری قرار دارند
[ترجمه گوگل]نقاط اطمینان آنها فقط کمی بیرون از مدار مشتری است

3. W hen the Earth moves from perihelion to aphelion, its radiation belts are expansion, and aphelion to perihelion contraction.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زمین از perihelion تا aphelion حرکت می کند، کمربندهای تشعشع اش گسترش می یابند و aphelion به انقباض کلی می شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که زمین از پریئلیون به ابلیه حرکت می کند، کمربندهای تابشی آن گسترش و افلیون به انقباض پریحلیون است

4. Astronomers call this point aphelion, and, at aphelion we're about three million miles farther from the sun than we will be six months from now.
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان این موضوع را aphelion می نامند، و در aphelion ما حدود سه میلیون مایل دورتر از آن هستیم که شش ماه دیگر از آن فاصله خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان این نکته را فلیلیون می نامند و در فلیلی ما حدود سه میلیون مایل دورتر از خورشید است تا شش ماه بعد از آن

5. If capital M were the Sun, we would call that "aphelion" and "perihelion. "
[ترجمه ترگمان]اگر سرمایه M سان بود، ما آن را \"aphelion\" و \"perihelion\" می نامیم
[ترجمه گوگل]اگر سرمایه M خورشید بود، ما آن را 'aphelion' و 'perihelion' می نامیم '

6. A comet is at aphelion when it is farthest from the sun.
[ترجمه ترگمان]ستاره دنباله دار زمانی است که از خورشید بسیار دور است
[ترجمه گوگل]یک ستاره دنباله دار در زمانی که از خورشید دورترین فاصله است

7. The opposite deflections of MC body and shock aphelion in the MC-shock oblique collision occur simultaneously through the process of shock penetrating MC.
[ترجمه ترگمان]ترک های ناشی از خوردگی و شوک شوک در تصادم کج و شوک، به طور همزمان از طریق فرآیند برخورد ضربه با شوک ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]انحرافات متقابل بدن MC و ضربه شکافی در برخورد مکلیک شوک MC به طور همزمان از طریق فرآیند شوک نفوذ MC رخ می دهد

8. This total solar eclipse occurred near Aphelion, the point in Earth's elliptical orbit farthest from the Sun, and so the Sun was near its smallest apparent size.
[ترجمه ترگمان]این کسوف کامل در نزدیکی Aphelion رخ داد، نقطه ای که در مدار بیضوی کره زمین به دور از خورشید قرار دارد و بنابراین خورشید در نزدیکی کوچک ترین اندازه ظاهری آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]این کل خورشید گرفتگی نزدیک نزدیک Aphelion، نقطه ای در مدار بیضوی Earth کمترین فاصله از خورشید بود، بنابراین خورشید در نزدیکی کوچکترین اندازه ظاهری قرار داشت

9. Jezrael wondered how much worse it would have been if Mars were at aphelion.
[ترجمه ترگمان]Jezrael در این فکر بود که اگر مریخ در aphelion بود، چقدر بدتر می شد
[ترجمه گوگل]Jezrael تعجب کرد که چقدر بدتر از آن بود که اگر مریخ در فلیلی بود

10. A Mars launch window opened in November of 199 but with an unfavorable Mars arrival close to its aphelion distance.
[ترجمه ترگمان]پنجره پرتاب مریخ در ماه نوامبر ۱۹۹ راس بود اما با رسیدن مریخ نامطلوب به فاصله نزدیک به آن
[ترجمه گوگل]یک پنجره پرتاب مریخ در نوامبر سال 199 افتتاح شد، اما با ورود ممتاز مریخ نزدیک به فاصله کانونی آن بود

11. The large majority of all Amors reach out into the heart of the asteroid belt near aphelion.
[ترجمه ترگمان]اکثریت قریب به اتفاق all به قلب کمربند asteroid نزدیک aphelion می رسند
[ترجمه گوگل]اکثریت قریب به اتفاق همه Amors در قلب کمربند سیارکی در نزدیکی آپیلون قرار دارند

12. The point in the orbit nearest the sun is called perihelion, while the point farthest is called aphelion.
[ترجمه ترگمان]نقطه ای که در نزدیک ترین دور خورشید قرار دارد perihelion نامیده می شود در حالی که نقطه دورترین نقطه به نام aphelion است
[ترجمه گوگل]نقطه در مدار نزدیکترین خورشید به نام perihelion، در حالی که نقطه دورترین، aphelion نامیده می شود

13. The Q is - do you mean Pluto in its aphelion or perihelion ?
[ترجمه ترگمان]سوال این است که آیا منظورتان از پلوتو در aphelion یا سایت its است؟
[ترجمه گوگل]Q - آیا شما منظور پلوتو را در غلبه یا نفوذ خود دارید؟

14. This composite neatly compares two pictures of the Sun taken with the same telescope and camera on the dates of Perihelion (closest approach) and Aphelion in 200
[ترجمه ترگمان]این کامپوزیت با دقت دو عکس خورشید را با تلسکوپ و دوربین در تاریخ های of (نزدیک به نزدیک ترین رویکرد)و Aphelion در ۲۰۰ مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]این کامپوزیت منظمی دو عکس از خورشید گرفته شده با همان تلسکوپ و دوربین را در تاریخ Perihelion (نزدیک ترین روش) و Aphelion در 200 مقایسه

پیشنهاد کاربران

بیشینه مداری ، بیرون زدگی مداری

aphelion ( نجوم )
واژه مصوب: اوج خورشیدی
تعریف: موقعیتی در مدار زمین یا هر جِرم گردان دیگر به دور خورشید که در آن، جرم مورد نظر در دورترین فاصله از مرکز خورشید قرار گیرد|||متـ . اوج 2


کلمات دیگر: