کم است، کمیت را تعیین کردن، چندی بیان کردن، کیفیت چیزی را معلوم کردن
quantified
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• having a determined quantity; having an expressible quantity
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] سور دار، مسوّر، کمّی شده
پیشنهاد کاربران
بیان شده - ذکر شده - مطرح گردیده. . .
محاسبه شدن
کمی سازی، اندازه گیری
مشخص شدن
معلوم شدن
معلوم شدن
کلمات دیگر: