کلمه جو
صفحه اصلی

quantum leap

انگلیسی به فارسی

جهش کوانتومی


انگلیسی به انگلیسی

• huge leap, enormous jump
a quantum leap or a quantum jump is a very great change, increase, or advance.

جملات نمونه

1. There has been a quantum leap in the range of the wines sold in the UK.
[ترجمه ترگمان]یک جهش کوانتومی در طیف وسیعی از شرابه ای فروخته شده در انگلستان وجود دارد
[ترجمه گوگل]جهش کوانتومی در محدوده شراب فروش شده در انگلستان بوده است

2. The quantum leap in writing technology came with the introduction of personal computers.
[ترجمه ترگمان]جهش کوانتومی در تکنولوژی نوشتاری با معرفی کامپیوترهای شخصی به وجود آمد
[ترجمه گوگل]جهش کوانتومی در تکنولوژی نوشتن با معرفی رایانه های شخصی بود

3. This discovery marks a quantum leap forward in the fight against cancer.
[ترجمه زهرا] این کشف پیشرفت چشمگیری را در مبارزه با سرطان ایجاد میکند
[ترجمه ترگمان]این کشف، جهش کوانتومی در مبارزه با سرطان را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این کشف یک جهش کوانتومی در مبارزه با سرطان را نشان می دهد

4. This latest research represents a quantum leap in our understanding of the universe.
[ترجمه ترگمان]این آخرین تحقیقات نشان دهنده یک جهش کوانتومی در درک ما از جهان است
[ترجمه گوگل]این آخرین تحقیق نشان دهنده یک جهش کوانتومی در درک ما از جهان است

5. The treatment of breast cancer has taken a quantum leap forward.
[ترجمه ترگمان]درمان سرطان پستان جهشی کوانتومی داشته است
[ترجمه گوگل]درمان سرطان سینه یک جهش کوانتومی به جلو است

6. The vaccine represents a quantum leap in healthcare.
[ترجمه ترگمان]این واکسن نشان دهنده یک جهش کوانتومی در مراقبت های بهداشتی است
[ترجمه گوگل]واکسن نشان دهنده جهش کوانتومی در مراقبت های بهداشتی است

7. The appointment of a female director is a quantum leap for women's equality.
[ترجمه ترگمان]انتصاب یک کارگردان زن جهش کوانتومی برای برابری زنان است
[ترجمه گوگل]انتصاب یک مدیر زن یک جهش کوانتومی برای برابری زنان است

8. The quantum leap expressed itself partly in population levels.
[ترجمه ترگمان]جهش کوانتومی خود را تا حدودی در سطح جمعیت بیان کرد
[ترجمه گوگل]جهش کوانتومی خود بخشی از سطح جمعیت است

9. The orchestra's performance took a quantum leap forward.
[ترجمه ترگمان]عملکرد ارکستر یک جهش کوانتومی را در پیش گرفت
[ترجمه گوگل]عملکرد ارکستر یک جهش کوانتومی به جلو پیش رفت

10. The scale of migration took a quantum leap in the early 1970s.
[ترجمه ترگمان]مقیاس مهاجرت جهشی کوانتومی در اوایل دهه ۱۹۷۰ داشته است
[ترجمه گوگل]مقیاس مهاجرت در اوایل دهه 1970 یک جهش کوانتومی بود

11. By placing Franco in overall command, the Nationalists made a quantum leap forward in their efforts to secure victory.
[ترجمه ترگمان]ملی گرایان با قرار دادن فرانکو در فرماندهی کلی، جهشی کوانتومی در تلاش هایشان برای تضمین پیروزی کردند
[ترجمه گوگل]با قرار دادن فرانکو در فرماندهی کلی، ملی گرایان در تلاش های خود در جهت پیروزی به جلو حرکت کردند

12. I think that there are two aspects to the question of a quantum leap in nuclear weapons.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که دو جنبه برای مساله جهش کوانتومی در سلاح های هسته ای وجود دارد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که دو جنبه به سوال یک جهش کوانتومی در سلاح های هسته ای وجود دارد

13. Meanwhile, recent advances in high-definition television (HDTV) have brought a quantum leap forward in picture and sound quality.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشرفت های اخیر در تلویزیون تعریف بالا (HDTV)جهشی کوانتومی در تصویر و کیفیت صدا به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]در همین حال، پیشرفت های اخیر در تلویزیون های با کیفیت بالا (HDTV) یک جهش کوانتومی به جلو در کیفیت تصویر و صدا آورده است

14. The pulse function arbitrary noise generator supports the engineer through each development phase, and the patented noise generator gives engineers a quantum leap in productivity.
[ترجمه ترگمان]تابع پالس تصادفی مولد نویز به مهندسی از طریق هر فاز توسعه پشتیبانی می کند و مولد نویز انحصاری به مهندسین یک جهش کوانتومی در بهره وری می دهد
[ترجمه گوگل]تابع تولید پالس سر و صدا صوتی مستقل از مهندسین در هر فاز توسعه پشتیبانی می کند و تولید کننده نویز اختراع شده به مهندسان یک جهش کوانتومی در بهره وری می دهد

پیشنهاد کاربران

حلقه کوانتوم

پیشرفت چشمگیر


کلمات دیگر: