کلمه جو
صفحه اصلی

obligatorily

انگلیسی به فارسی

مشروط


انگلیسی به انگلیسی

• in an obligatory way

جملات نمونه

1. Due to limitation of pages, the "obligatorily read"content of the local newspapers is reduced and a few newspapers have to add pages, but the proportion of news is decreasing.
[ترجمه ترگمان]با توجه به محدودیت صفحات، محتوای خواندن روزنامه محلی کاهش می یابد و چند روزنامه باید صفحات را اضافه کنند، اما نسبت اخبار کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]با توجه به محدودیت صفحات، میزان محتوای مجاز به خواندن روزنامه های محلی کاهش می یابد و چند روزنامه مجبور است صفحات را اضافه کند، اما نسبت اخبار کاهش می یابد

2. And modern constitution as an instrument which obligatorily takes the responsibility of consolidating imperial power, mitigating foreign aggression and stopping civil strife.
[ترجمه ترگمان]و قانون اساسی جدید به عنوان ابزاری برای تحکیم قدرت امپراطوری، کاهش تهاجم خارجی و توقف نزاع مدنی است
[ترجمه گوگل]و قانون اساسی مدرن به عنوان وسیله ای است که به وضوح مسئولیت تقویت قدرت امپریالیستی، کاهش تجاوز خارجی و متوقف ساختن اختلافات داخلی را بر عهده می گیرد

3. The organizers must obligatorily use the brevet card of their own geographical area.
[ترجمه ترگمان]برگزارکنندگان باید از کارت brevet منطقه جغرافیایی خود استفاده کنند
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان بایستی از کارت Brevet از منطقه جغرافیایی خود استفاده کنند

4. This rule applies obligatorily.
[ترجمه ترگمان]این قانون obligatorily را اعمال می کند
[ترجمه گوگل]این قاعده مستحب است

5. Moreover, the use of "abstract" and "coda" categories seemed optional among Chinese college students, whereas the other four categories were used obligatorily.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده از مقوله های \"انتزاعی\" و \"پس درآمد\" در میان دانشجویان کالج چینی اختیاری به نظر می رسید، در حالی که چهار مقوله دیگر مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، استفاده از مقالات 'انتزاعی' و 'کدنویسی' به نظر می رسد از دانشجویان کالج چینی اختیاری بود، در حالی که چهار دسته دیگر مورد نیاز بود

6. For example: the book element is a composite of the authors or author elements and must be obligatorily followed by the elements title, publisher and optionally by the element isbn.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، عنصر کتاب مرکب از نویسندگان و عناصر نویسنده است و باید با عنوان عناصر، ناشر و به صورت اختیاری توسط عناصر isbn، دنبال شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: عنصر کتاب یک کامپوزیت از نویسندگان یا عناصر نویسنده است و باید به طور واضح توسط عناصر عنوان، ناشر و به صورت اختیاری توسط عنصر isbn دنبال شود

7. Human Demodex is a permanent parasitic mite that is obligatorily harbors in hair follicles and in pilosebaceous glands of human skin, especially human facial skin.
[ترجمه ترگمان]Demodex انسان یک mite انگلی است که در کیسه های ترشحی مو و در غدد لنفاوی پوست انسان، به ویژه پوست صورت انسان، وجود دارد
[ترجمه گوگل]Demodex انسانی یک عنصر انگلی دائمی است که به وضوح در فولیکول های مو و در غدد پیلوزباتی پوست انسان، بخصوص پوست صورت انسان قرار دارد

8. If displaced after the verb, the empty place must be obligatorily filled by location words.
[ترجمه ترگمان]اگر پس از فعل و انفعال فعل شود، مکان خالی باید با کلمات مکان پر شود
[ترجمه گوگل]اگر پس از فعل آواره شود، مکان خالی باید واجب الوجود باشد

9. If you indicate a location for the routing, that indicates that manufacture will obligatorily be done on this site.
[ترجمه ترگمان]اگر یک مکان برای مسیریابی را مشخص کنید، این نشان می دهد که تولید در این مکان انجام نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر شما یک مکان را برای مسیریابی مشخص کنید، این نشان می دهد که ساختن به طور واضح در این سایت انجام می شود


کلمات دیگر: