کلمه جو
صفحه اصلی

quarried


دارای کان های سنگ، سنگ دار، ازکان کنده شده

انگلیسی به فارسی

خرد شده، اشکار کردن


انگلیسی به انگلیسی

• dug from quarry or pit; provided with prey

جملات نمونه

1. marble is quarried in several parts of iran
در چندین جای ایران مرمر استخراج می شود.


کلمات دیگر: