کلمه جو
صفحه اصلی

quark


(فیزیک) کوارک

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) کوارک


کوارک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several elementary particles believed to be components of protons, neutrons, and related particles.

• hadron, elementary subatomic particle, any of the particles that make up atomic particles (physics)
a quark is one of at least five particles, smaller than an atom, with an electrical charge of one third or two thirds of an electron; a technical term in physics.

جملات نمونه

1. Calculating the probability of the quark following this path from A to B involves integration, which is always difficult for computers.
[ترجمه ترگمان]محاسبه احتمال کوارک در پی این مسیر از A به B شامل یکپارچه سازی است، که همیشه برای کامپیوترها دشوار است
[ترجمه گوگل]محاسبه احتمال کوارک زیر این مسیر از A به B شامل ادغام است، که همیشه برای کامپیوترها دشوار است

2. Stir in the quark to thicken the sauce.
[ترجمه ترگمان]کوارک جهت سفت کردن the به هم بزنید
[ترجمه گوگل]کوارک را به سس اضافه کنید تا ضخیم شود

3. A proton contains two up quarks and one down quark; a neutron contains two down and one up.
[ترجمه ترگمان]یک پروتون شامل دو کوارک ها و یک کوارک است، یک نوترون دو قسمت پایین و یک up دارد
[ترجمه گوگل]یک پروتون حاوی دو کوارک و یک کوارک پایین است یک نوترون شامل دو تا پایین و یک تا بالا

4. Some fromagefrais and quark have a longer shelf life and may be kept for a week or ten days after purchase.
[ترجمه ترگمان]برخی fromagefrais و کوارک یک عمر طولانی تر دارند و ممکن است برای یک هفته یا ده روز پس از خرید نگهداری شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از آن ها و کوارک عمر مفیدتری دارند و ممکن است یک هفته یا ده روز پس از خرید نگهداری شوند

5. Even the Quark editors remark on a preponderance of work on either the cosmos or evolution, but little in between.
[ترجمه ترگمان]حتی ویراستاران Quark نیز به مزیت کار بر روی کیهان یا تکامل فکر می کنند، اما در بین آن ها کمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]حتی ویراستاران کوارک در مورد غلبه کار بر روی کیهان و یا تکامل سخن می گویند، اما کمی بین آنها

6. So the energetic quark quickly rips more quarks and antiquarks out of the vacuum of empty space, and they instantaneously form particles called mesons, each containing a quark and an antiquark.
[ترجمه ترگمان]بنابراین کوارک با انرژی به سرعت quarks را از خلا فضای خالی جدا می کند و آن ها به طور آنی ذرات به نام mesons را تشکیل می دهند که هر کدام دارای کوارک و an هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین کوارک پر انرژی کوارک ها و ضدقطعات بیشتری را از خلاء فضای خالی رها می کند و آنها فورا ذرات به نام مزون ها را تشکیل می دهند که هر کدام شامل یک کوارک و یک ضدقارق است

7. If the quark is one of the heavier, unstable types, it quickly transforms itself back into an ordinary quark, a process that often produces an additional lepton .
[ترجمه ترگمان]اگر کوارک یکی از انواع heavier و ناپایدار باشد، به سرعت خود را به یک کوارک معمولی تبدیل می کند، فرآیندی که در میان ذرات lepton بیشتر تولید می شود
[ترجمه گوگل]اگر کوارک یکی از انواع سنگین تر و ناپایدار باشد، آن را به سرعت تبدیل به یک کوارک معمولی می کند، فرآیندی که اغلب لپتون دیگری تولید می کند

8. Pulsars, neutron stars and quark stars are then created based on their mass.
[ترجمه ترگمان]ستاره های نوترونی و ستاره های کوارک براساس جرم خود ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]ستاره های پالسار، ستاره های نوترونی و ستاره کوارک پس از آن بر اساس جرم آنها ایجاد می شود

9. Quark confinement demonstrates the equivalence of mass and energy discovered by Einstein.
[ترجمه ترگمان]حبس ابد نشان دهنده تعادل جرم و انرژی کشف شده توسط انیشتین است
[ترجمه گوگل]محصور کوارک نشان می دهد که همسان سازی جرم و انرژی کشف شده توسط اینشتین

10. A quark - gluon plasma ( QGP ) is expected to appear in laboratories only through high energy heavy - ion collisions.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که یک پلاسمای کوارک - (QGP)تنها از طریق برخورد یونی با انرژی زیاد در آزمایشگاه ها ظاهر شود
[ترجمه گوگل]انتظار می رود یک پلاسمای کوارتز - گلوئون (QGP) در آزمایشگاه ها تنها از طریق برخورد های سنگین یونی با انرژی بالا ظاهر شود

11. A new quark potential model, called quark delocalization and color screening model, has been proposed.
[ترجمه ترگمان]یک مدل بالقوه کوارک، پراکندگی کوارک و مدل غربالگری رنگ را پیشنهاد کرده است
[ترجمه گوگل]مدل جدید بالقوه کوارک، که به نام کوارک تغییر مکان و مدل غربالگری رنگ شناخته شده است، پیشنهاد شده است

12. It's a lot like a regular quark, only heavier, meaning it's composed of an even more fundamental particle the standard model doesn't account for.
[ترجمه ترگمان]بسیار شبیه یک کوارک معمولی است، فقط سنگین تر است، به این معنی که از یک ذره اساسی تری تشکیل شده است که مدل استاندارد آن را توضیح نمی دهد
[ترجمه گوگل]این خیلی شبیه یک کوارک معمولی است، فقط سنگین تر است، به این معنی که از یک ذره بنیاد حتی بیشتر تشکیل شده است که مدل استاندارد برای آن حساب نمی شود

13. Using the parameterized quark propagator proposed by us in our previous publication, the quark vacuum condensates and tensor susceptibility of QCD vacuum have been calculated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از propagator parameterized parameterized که توسط ما در نشریه قبلی ما پیشنهاد شده، کوارک vacuum خلا و حساسیت tensor از خلا QCD محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از propagator پارامتریک کوارک پیشنهاد شده توسط ما در انتشار قبلی ما، مایع های خلاء کوارک و حساسیت تانسور از خلاء QCD محاسبه شده است

14. The charm quark is roughly one and a half times the mass of the proton.
[ترجمه ترگمان]کوارک یک جرم تقریبا یک و نیم برابر جرم پروتون است
[ترجمه گوگل]کوارتب جذاب تقریبا یک و نیم برابر توده پروتون است

پیشنهاد کاربران

کوارک - بخش کوچک سازنده یک ماده که پروتون و نوترون از اون ساخته شدن.

quark ( فیزیک )
واژه مصوب: کوارک
تعریف: بنیادیترین جزء سازندۀ هادرون ها


کلمات دیگر: