(فرانسه) چیز هنری، زیور هنری (معمولا اشیای کوچک هنری مانند گلدان یا سنجاق سینه)
objet d'art
(فرانسه) چیز هنری، زیور هنری (معمولا اشیای کوچک هنری مانند گلدان یا سنجاق سینه)
انگلیسی به فارسی
(فرانسه) چیز هنری، زیور هنری (بهطور معمول اشیای کوچک هنری مانند گلدان یا سنجاق سینه)
اقلام هنر
انگلیسی به انگلیسی
• work of art, piece of artwork
مترادف و متضاد
art object
Synonyms: artistic production, art work, collector's piece, composition, curio, design, knickknack, object of art, piece, piece of art, study, work of art
کلمات دیگر: