کلمه جو
صفحه اصلی

cable television

انگلیسی به فارسی

تلویزیون کابلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a form of television in which the sound and picture signals from distant stations are received by a master antenna and then delivered by electrical cable. Cable television typically provides clear reception, access to a large number of channels, and a relatively wide range of programming, whereas conventional television is limited to the reception of signals from local stations.

• tv system in which various antennas receive local and distant signals and transmit them by cable to subscribers' receivers
cable television is a television system in which signals are sent along wires, rather than by radio waves.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کابل تلویزیونی .
[برق و الکترونیک] تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واقع در نقاط مرتفع، آنها را روی کانالهای جداگانه تقویت می کند و مستقیماً از طریق کابلهای هم محور هوایی یا زیر زمینی به گیرنده های مشترکان ارسال می کند با استفاده از این سیستم می توان ایستگاههای بیشتری زا با کیفیت بالا دریافت کرد.

جملات نمونه

1. Cable television companies have launched major campaigns to increase their number of subscribers.
[ترجمه ترگمان]شرکت های تلویزیون کابلی فعالیت های اصلی خود را برای افزایش تعداد مشترکین خود آغاز کرده اند
[ترجمه گوگل]شرکت های تلویزیون کابلی اقدامات بزرگی را برای افزایش تعداد مشترکین خود راه اندازی کرده اند

2. Internet and cable television companies suffer from a high churn rate.
[ترجمه ترگمان]شرکت های تلویزیون کابلی و کابلی از نرخ بالایی برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]شرکت های اینترنتی و تلویزیون کابلی از نرخ چرخه بالا رنج می برند

3. Cable television has been around for some time now.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون کابلی حالا مدتی است که این طرف و آن طرف می رود
[ترجمه گوگل]تلویزیون کابلی برای مدتی در حال حاضر است

4. Regional telephone companies, long-distance carriers, and cable television operators are among the giants considering Internet forays.
[ترجمه ترگمان]شرکت های تلفن منطقه ای، ناوه ای بلند مدت، و اپراتورهای کابلی کابلی در میان غول های با توجه به تاخت و تاز اینترنتی هستند
[ترجمه گوگل]شرکت های مخابراتی منطقه ای، حامل های طولانی مدت و اپراتورهای تلویزیون کابلی از جمله غول های اینترنتی هستند

5. A coalition of cable television and long-distance carriers predicts it will take until next spring.
[ترجمه ترگمان]ائتلافی از تلویزیون کابلی و حامل های بلند مدت پیش بینی می کنند که تا بهار آینده طول خواهد کشید
[ترجمه گوگل]یک ائتلاف از تلویزیون کابلی و حامل های طولانی مدت پیش بینی می کند تا بهار آینده

6. Playing on the defense are telephone companies and cable television companies, providers that have enjoyed monopoly positions for decades.
[ترجمه ترگمان]بازی کردن بر روی دفاع، شرکت های تلفن و شرکت های تلویزیون کابلی است که ارایه دهندگان از موقعیت های انحصاری برای دهه ها برخوردار بوده اند
[ترجمه گوگل]بازی در دفاع از شرکت های تلفن و شرکت های کابلی تلویزیونی، ارائه دهندگان است که از موقعیت انحصاری برای دهه ها برخوردار بوده اند

7. Cable television providers are either upgrading their coaxial cable or installing fiber optic links.
[ترجمه ترگمان]ارائه دهندگان تلویزیون کابلی یا کابل coaxial خود را ارتقا داده یا به برقراری ارتباط با فیبر نوری نیاز دارند
[ترجمه گوگل]ارائه دهندگان تلویزیون های کابلی هم کابل کواکسیال خود را ارتقا می دهند و یا فیبر نوری را نصب می کنند

8. Regional telephone companies and cable television companies are also beginning to offer Internet service.
[ترجمه ترگمان]شرکت های تلفن منطقه ای و شرکت های تلویزیون کابلی نیز شروع به ارائه خدمات اینترنتی کرده اند
[ترجمه گوگل]شرکت های منطقه ای تلفن و شرکت های تلویزیون کابلی نیز خدمات اینترنت ارائه می دهند

9. Local governments have little power over cable television companies.
[ترجمه ترگمان]دولت های محلی قدرت کمی در شرکت های تلویزیون کابلی دارند
[ترجمه گوگل]دولت های محلی قدرت کمتری نسبت به شرکت های تلویزیون کابلی دارند

10. General Instrument dominates the cable television industry with its scrambling and de-scrambling technology.
[ترجمه ترگمان]ابزار عمومی بر صنعت تلویزیون کابلی با scrambling و فن آوری de مسلط است
[ترجمه گوگل]ابزار عمومی، صنعت فناوری کابلی را با تکنولوژی شبیه سازی و تقلید آن، غالب می کند

11. Telephone companies may also begin to provide cable television and other video services.
[ترجمه ترگمان]شرکت های تلفن نیز ممکن است شروع به تهیه تلویزیون کابلی و دیگر خدمات ویدئویی کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های تلفن همراه ممکن است شروع به ارائه خدمات کابلی و سایر خدمات ویدئویی کنند

12. Cable modems, which allow fast transmission over cable television lines, are still in the test stage.
[ترجمه ترگمان]مودم های کابلی که به انتقال سریع خطوط تلویزیون کابلی اجازه می دهند، هنوز در مرحله آزمایش هستند
[ترجمه گوگل]مودم های کابلی که امکان انتقال سریع خطوط تلویزیون کابلی را فراهم می کنند هنوز در مرحله آزمایش قرار دارند

13. The scheme using existing cable television network to deliver the various data of power user is advanced, reliable and with low cost.
[ترجمه ترگمان]این طرح با استفاده از شبکه تلویزیونی کابلی موجود برای تحویل داده های گوناگون کاربر، پیشرفته، قابل اعتماد و با هزینه پایین می باشد
[ترجمه گوگل]طرح با استفاده از شبکه تلویزیون کابلی موجود برای ارائه اطلاعات مختلف از کاربر قدرت پیشرفته، قابل اعتماد و با هزینه کم است

پیشنهاد کاربران

برنامه هایی که برای دیدنشان نیاز به کارتهای مخصوصی است که باید خریداری شوند.

تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واقع در نقاط مرتفع ، آنها را روی کانالهای جداگانه تقویت می کند و مستقیماً از طریق کابلهای هم محور هوایی یا زیر زمینی به گیرنده های مشترکان ارسال می کند با استفاده از این سیستم می توان ایستگاههای بیشتری را با کیفیت بالا دریافت کرد.

منبع:سایت لام تا کام

cable television ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: تلویزیون بافه ای
تعریف: سامانۀ پخش برنامه های تلویزیونی ازطریق بافه/ کابل برای مشترکان|||متـ . تلویزیون کابلی


کلمات دیگر: