کلمه جو
صفحه اصلی

kanji


کانجی (بخشی از الفبای ژاپنی که از الفبای چینی گرفته شده است)

انگلیسی به فارسی

هریک از واتهای کانجی


کانجی (بخشی از الفبای ژاپنی که از الفبای چینی گرفته شده است)


کانجی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: kanji, kanjis
(1) تعریف: the part of the Japanese writing system that uses characters derived from Chinese ideographs. (Cf. kana.)

(2) تعریف: any character of this type.

• ideographic japanese writing system adopted from china; character used in kanji system of writing

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نگاه کنید به kana .

جملات نمونه

1. I write down new kanji announcing the names of stops we see in train and subway stations.
[ترجمه ترگمان]من kanji جدید را یادداشت می کنم و نام استاپ را که ما در ایستگاه های قطار و مترو می بینیم را اعلام می کنم
[ترجمه گوگل]من کانجی جدید را اعلام می کنم که نام ایستگاه های ایستگاه قطار و مترو را می بیند

2. With goon or kanon pronunciations, onyomi - kanji in Japanese form a large number of kango compounds.
[ترجمه ترگمان]با goon یا kanon pronunciations، onyomi - kanji در ژاپن تعداد زیادی از ترکیبات kango را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]با تلفظ گوون یا کانن، onyomi-kanji در ژاپن تعداد زیادی از ترکیبات کانگو را تشکیل می دهد

3. Reference point for kanji and song title translations are from the Utena Encyclopedia.
[ترجمه ترگمان]نقطه مرجع kanji و ترجمه عنوان ترانه ای از دانشنامه Utena است
[ترجمه گوگل]نقطه مرجع برای ترجمه کانجی و ترانه از دایره المعارف Utena است

4. Mr. Kanji Matsutani was appointed Representative Director and President.
[ترجمه ترگمان]آقای Kanji Matsutani به عنوان رئیس و رئیس منصوب شد
[ترجمه گوگل]آقای کانجی ماتسوتانی مدیر اجرایی و رئیس جمهور منصوب شد

5. The kanji are a complex ideographic writing system stolen from China.
[ترجمه ترگمان]The یک سیستم نوشتاری ideographic پیچیده ای هستند که از چین به سرقت رفته هستند
[ترجمه گوگل]کانجی یک سیستم نوشتن ایدئولوگ پیچیده از چین است

6. Kanji characters cannot be inputted with the current font.
[ترجمه ترگمان]حروف الفبای نمی توانند با قلم فعلی ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]شخصیت های کانجی را نمی توان با فونت فعلی وارد کرد

7. Example : A Chinese ideogram or a Japanese Kanji.
[ترجمه ترگمان]مثال: یک ideogram چینی یا یک الفبای ژاپنی
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: ایدئولوگ چینی یا کانجی ژاپنی

8. Keiko became green with envy when she saw kanji talking to Junko.
[ترجمه ترگمان]Keiko وقتی دید که kanji با Junko حرف می زند، رنگ سبز به خود گرفت
[ترجمه گوگل]وقتی که کانجی در حال صحبت کردن با جونکو بود، Keiko با حسادت سبز شد

9. When I get home at night, I bring out my kanji book and find the characters.
[ترجمه ترگمان]وقتی شب به خانه می رسم، کتاب kanji را بیرون می آورم و شخصیت ها را پیدا می کنم
[ترجمه گوگل]وقتی شبانه به خانه بر می گردم کتاب من کانجی را بیرون می آورم و شخصیت ها را پیدا می کنم

10. From his suit coat pocket he takes a Mont Blanc pen, leans forward, then draws two intricate kanji characters.
[ترجمه ترگمان]از جیب کت his، قلم Mont را می گیرد، به جلو خم می شود، و بعد دو شخصیت ظریف و ظریف را به خود می کشد
[ترجمه گوگل]از جیب کت و شلوار کت و شلوار او یک قلم مون بلان را می گیرد، به جلو می رود، سپس دو شخصیت کانجی پیچیده را می کشد

11. Okita fell on the bed, burying his face in one of these stuid outfits with "AKu" kanji drawn on them.
[ترجمه ترگمان]Okita روی تخت افتاد و صورتش را در یکی از این لباس ها دفن کرد و \" \"AKu\" روی آن ها کشیده شد
[ترجمه گوگل]ایکیتا روی تخت افتاد و صورت خود را در یکی از این لباس های ممتاز با کانجی 'AKu' کشیده شده بر روی آنها گذاشت

12. Three cases of specific agraphia were reported, which showed Kanji agraphia without showing Kana reading and writing disturbances.
[ترجمه ترگمان]سه مورد گزارش دهی خاص گزارش شد که به ترتیب Kanji بدون نشان دادن Kana خواندن و نوشتن اختلالات نشان داد
[ترجمه گوگل]سه مورد از آگراژی خاص گزارش شده است که نشان دهنده ی کانجی آگراژی بدون نشان دادن اختلالات خواندن و نوشتن کانا است

13. In a natural language, a graphic character that represents an object or a concept and associated sound elements. Example: A Chinese ideogram or a Japanese Kanji.
[ترجمه ترگمان]در یک زبان طبیعی، یک کاراکتر گرافیکی که یک شی یا یک مفهوم و عناصر صوتی مرتبط را نشان می دهد مثال: یک ideogram چینی یا یک الفبای ژاپنی
[ترجمه گوگل]در یک زبان طبیعی یک شخصیت گرافیکی است که یک شی یا مفهوم و عناصر صوتی مرتبط را نشان می دهد به عنوان مثال: ایدئولوگ چینی یا کانجی ژاپنی

پیشنهاد کاربران

اسم پسر، هندی


کلمات دیگر: