کلمه جو
صفحه اصلی

identifier


معین کننده هویت

انگلیسی به فارسی

معین کننده هویت


مشخص کننده، معین کننده هویت، علامت


انگلیسی به انگلیسی

• one who identifies; one who associates himself with a particular cause or idea

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] شناسه ؛ معرف - معرف، شناسه اسامی تعداد که در یک برنامه به ار می رود و توسط برنامه نویس تعریف می شود. بیشتر معرفها بیانگر متغیر ها هستند . ( نگاه کنید به variable ) با این حال برخی از زبانها امکان استفده از معرفها را به عنوان عناصر ثابت ایجاد می کنند تا در صورت نیاز بتوان با تغییر مقدار آن به مقدار ثابت دیگری در برنامه اشاره کرد . همچنین نگاه کنید به constant .
[برق و الکترونیک] شناسه
[ریاضیات] شناسه، شناساگر، تشخیص دهنده، شاخص
[آب و خاک] شناسائی کننده

جملات نمونه

1. This identifier was used whenever the zone to the left or to the right of the line segment being digitized was sea.
[ترجمه ترگمان]این شناسه در هر زمانی که منطقه سمت چپ یا سمت راست بخش خط دیجیتالی می شد استفاده می شد
[ترجمه گوگل]این شناسه هر وقت که منطقه به سمت چپ یا راست بخش دیجیتالی که در آن دیجیتال شده بود استفاده شد، دریا بود

2. This identifier should be noted and used to check the mail in the mail options 0. 0 - Mail System.
[ترجمه ترگمان]این شناسه باید مورد توجه قرار گیرد و برای بررسی نامه در گزینه های پست ۰ استفاده شود نوع ۰ - سیستم پست الکترونیکی
[ترجمه گوگل]این شناسه باید مورد توجه قرار گیرد و برای بررسی نامه در گزینه های ایمیل 0 استفاده می شود 0 - Mail System

3. The client identifier should be noted carefully and either the identifier or the title used in all further operations for this client.
[ترجمه ترگمان]شناسه مشتری باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات های بعدی برای این مشتری
[ترجمه گوگل]شناسه مشتری باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات بعدی برای این مشتری

4. A type identifier must be used in the definition of a pointer type.
[ترجمه ترگمان]شناسه نوع باید در تعریف نوع اشاره گر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]شناسه نوع باید در تعریف نوع اشاره گر مورد استفاده قرار گیرد

5. She unpacked a self-locating mine, punched in her identifier and gave it a simple verbal instruction.
[ترجمه ترگمان]او یک مین self را باز کرد، به شناسه او مشت زد و به آن یک دستور شفاهی ساده داد
[ترجمه گوگل]او یک معدن شخصی خود را بیرون کشید، در شناسه خود مشت زد و دستورالعمل ساده ای را به آن داد

6. The Product identifier is a numeric up to digits long.
[ترجمه ترگمان]شناسه محصول یک عددی به رقم طولانی است
[ترجمه گوگل]شناسه محصول عددی تا رقمی طولانی است

7. Enter an existing product identifier in the range 1000 - 99999
[ترجمه ترگمان]یک شناسه محصول موجود در محدوده ۱۰۰۰ - ۹۹۹۹۹ وارد کنید
[ترجمه گوگل]یک شناسه محصول موجود را در محدوده 1000 تا 99999 وارد کنید

8. The Client identifier is a numeric up to 6 digits long.
[ترجمه ترگمان]شناسه مشتری یک عددی تا ۶ رقمی است
[ترجمه گوگل]شناسه مشتری یک عدد تا 6 رقمی است

9. The product identifier should be noted carefully and either the identifier or the title used in all further operations for this product.
[ترجمه ترگمان]شناسه محصول باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات های بعدی برای این محصول
[ترجمه گوگل]شناسه محصول باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات بعدی برای این محصول

10. There is no unique identifier that allows you to accumulate and match data.
[ترجمه ترگمان]هیچ شناسه منحصر به فردی وجود ندارد که به شما اجازه جمع آوری و تطبیق داده را می دهد
[ترجمه گوگل]هیچ شناسهی منحصر به فردی وجود ندارد که به شما امکان جمعآوری و مطابقت دادهها را میدهد

11. The transaction identifier contains the identifier of the sending computer (first 16 bits) followed by a 4-byte transaction sequence number.
[ترجمه ترگمان]شناسه تراکنش حاوی شناسه ارسال کامپیوتر (۱۶ بیت اول)بعد از یک شماره ترتیب تراکنش ۴ بایتی است
[ترجمه گوگل]شناسه تراکنش حاوی شناسه رایانه ارسال کننده (16 بیت اول) است که به دنبال آن یک شماره پیگیری 4 بایت است

12. On peut identifier celles du centre comme des lys.
[ترجمه ترگمان]این identifier را به مثابه گل lys تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]در شناسایی علامت celles du center comme des lys

13. This model also defines the transaction identifier, the mechanism of locking and detecting conflict. At last, three sub-model processing is proposed.
[ترجمه ترگمان]این مدل معرف تبادل، مکانیزم قفل کردن و تشخیص تعارض را تعریف می کند در نهایت، سه فرآیند زیر مدل پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]این مدل همچنین شناسه تراکنش، مکانیزم قفل گذاری و تشخیص اختلاف را تعریف می کند در نهایت، سه پردازش زیر مدل ارائه شده است

14. This call includes the source security identifier (sid), the security class (constructed from the details of the requested operation), the particular socket call, and optional auxiliary audit data.
[ترجمه ترگمان]این فراخوانی شامل شناسه امنیتی منبع (sid)، کلاس امنیت (ساخته شده از جزییات عملیات درخواست شده)، تماس سوکت خاص، و داده های حسابرسی کمکی کمکی است
[ترجمه گوگل]این فراخوانی شامل شناسه امنیتی منبع (sid)، کلاس امنیتی (ساخته شده از جزئیات عملیات درخواست شده)، تماس سوکت خاص و اطلاعات حسابرسی کمکی اختیاری است

پیشنهاد کاربران

شناساگر

شناسه

identifier ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: شناسانه 1
تعریف: مجموعه‏ای از نویسه‏ها که برای شناسایی در پیام گنجانده می‏شود


کلمات دیگر: