1. a gap appeared in the ranks of the enemy's army
در صفوف قشون دشمن شکاف پیدا شد.
2. the gap between exports and imports
تفاوت (یا عدم توازن) بین صادرات و واردات
3. the gap between his two front teeth
فاصله ی میان دو دندان جلو او
4. a yawning gap
شکاف پهناور
5. the generation gap
شکاف بین نسل ها
6. the wide gap between intrinsic feelings and the way they are expressed
شکاف عمیق میان احساسات درونی و چگونگی بیان آنها
7. bridge a gap
فاصله ای را پر کردن،نیازی را برآوردن
8. there is a gap between the two words
بین دو لغت جای خالی وجود دارد.
9. to lessen the gap between the poor and the rich
کم کردن فاصله ی بین فقرا و ثروتمندان
10. The children squeezed through a gap in the wall.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از شکاف دیوار فشرده شدند
[ترجمه گوگل]بچه ها از طریق یک شکاف در دیوار فشرده بودند
11. I went around the world in my gap year.
[ترجمه ترگمان]من سال گذشته دور دنیا رفتم
[ترجمه گوگل]من سالها در سراسر دنیا سفر کرده ام
12. A ray of sunshine shone through a gap in the clouds.
[ترجمه ترگمان]شعاعی از نور خورشید در میان ابرها می درخشید
[ترجمه گوگل]یک پرتو آفتاب از طریق یک شکاف در ابرها شنیده می شود
13. There should be a six-inch gap at the bottom.
[ترجمه ترگمان]باید یک شکاف ۶ اینچی در پایین وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]شکاف شانزدهم در پایین باید وجود داشته باشد
14. I stood waiting for a gap in the oncoming traffic.
[ترجمه ترگمان]منتظر یک شکاف در ترافیک بود
[ترجمه گوگل]من منتظر یک شکاف در ترافیک در حال وقوع بودم
15. The neighbors' dog got in through a gap in the hedge.
[ترجمه ترگمان]سگ همسایه از شکاف پرچین عبور کرد
[ترجمه گوگل]سگ همسایگان از طریق یک شکاف در حوضچه وارد شد
16. She spent her gap year hitchhiking around the world.
[ترجمه ترگمان]او سال her را در سراسر جهان سپری کرد
[ترجمه گوگل]او در سالهای متمادی به سر می برد
17. The gap between rich and poor has widened considerably.
[ترجمه ترگمان]شکاف بین فقرا و فقرا به طور قابل توجهی گسترش پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]شکاف میان غنی و فقیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
18. The road goes through a gap in/between the hills.
[ترجمه ترگمان]جاده از شکافی در \/ بین تپه ها عبور می کند
[ترجمه گوگل]جاده در فاصله بین تپه ها قرار دارد
19. The gap in the fence was just wide enough for the sheep to get through.
[ترجمه ترگمان]شکاف دیوار به قدری عریض بود که گوسفندها از آن عبور کنند
[ترجمه گوگل]شکاف در حصار به اندازه کافی گسترده بود تا گوسفندان از آن عبور کنند
20. The sheep got into the field through a gap in the hedge.
[ترجمه ترگمان]گوسفندها از شکافی در حصار وارد شدند
[ترجمه گوگل]گوسفند از طریق یک شکاف در حیاط به زمین می رسد
21. There was only a narrow gap between the bed and the wall.
[ترجمه ترگمان]فقط یک شکاف باریک بین تخت و دیوار وجود داشت
[ترجمه گوگل]تنها فاصله ای بین تخت و دیوار وجود داشت
22. Leave a gap between your car and the next.
[ترجمه ترگمان]فاصله بین خودروی خود و بعدی را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]یک فاصله بین ماشین و بعد را ترک کنید