کلمه جو
صفحه اصلی

recording


معنی : ضبط، ثبت، صفحه گرامافون، نگارش
معانی دیگر : صفحه (گرامافون)، نوار (صوتی یا تصویری)، ویژگی آوایی یا فرتوری (صوتی یا تصویری) صفحه یا نوار، هر چیزی که ثبت یا ضبط شده باشد، سند (و غیره)، ثبات، داگر، آگاشتگر

انگلیسی به فارسی

ضبط، ثبت، نگارش


ثبت، ضبط، صفحه گرامافون


ضبط، ثبت، نگارش، صفحه گرامافون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of making a record.

(2) تعریف: something that is recorded, esp. on a vinyl disk or magnetic tape.

• act of writing down; act of setting down onto a storage medium (such as tape, disk, video, etc.); something which has been recorded
keeping a record, inscribing, writing down
a recording of something is a record, tape, or video of it.
recording is the process of making records, tapes, or videos.
see also record.

دیکشنری تخصصی

[سینما] ضبط - ضبط تصویر
[برق و الکترونیک] ثبت - ضبط، ثبت 1. هر گونه فرایند نگحهداری سیگنالها ف صداها ف داده ها یا اطلاعات دیگر برای مراجعه یا باز تولید در آینده از قبیل ضبط صفحه، فکس، ضبط دیسک فشرده، ضبط نوار مغناطیسی یا سیمی و ضبط تصویری 2. محصول نهایی فرایند ضبط، از قبیل نوار مغناطیسی یا دیسک ضبط شده صوتی یا تصویری یا ورقه ثبت .
[ریاضیات] حفظ و نگهداری اطلاعات، ثبت اطلاعات، ثبت کردن

مترادف و متضاد

ضبط (اسم)
record, requisition, file, storage, confiscation, sequestration, recording, managing

ثبت (اسم)
entry, record, notation, roll, recording, inscription, registration, write-in

صفحه گرامافون (اسم)
record, recording, platter

نگارش (اسم)
publication, recording

جملات نمونه

1. a recording session
جرگه برای صفحه پر کردن (ضبط)

2. digital recording
ضبط صوت رقمی (دیجیتال)

3. a sound recording
ضبط صدا (صوت)

4. the old recording had a mushy sound
صفحه ی قدیمی (گرام) صدای ناصافی داشت.

5. Listening to the scratchy recording, I recognized Walt Whitman immediately.
[ترجمه ترگمان]به صدای ضبط شده گوش دادم من فورا \"والت ویتمن\" رو می شناختم
[ترجمه گوگل]گوش دادن به ضبط خشن، بلافاصله والت ویتمن را به رسمیت شناختم

6. I much prefer the orchestra's 1998 recording of the symphony.
[ترجمه ترگمان]من موسیقی موسیقی سال ۱۹۹۸ ارکستر را بیشتر ترجیح می دهم
[ترجمه گوگل]من در 1998 ضبط سمفونی ارکستر را بیشتر دوست دارم

7. Da Vinci was methodical in his research, carefully recording his observations and theories.
[ترجمه ترگمان]داوینچی در تحقیقات خود methodical بود و با دقت مشاهدات و تئوری ها را ضبط می کرد
[ترجمه گوگل]داوینچی روش تحقیق خود را با دقت مشاهدات و نظریه های خود را ضبط کرد

8. The recording deal is not necessarily exclusive. The band can record material for other companies as well.
[ترجمه ترگمان]قرارداد ضبط لزوما منحصر به فرد نیست گروه می تواند مواد برای سایر شرکت ها را نیز ضبط کند
[ترجمه گوگل]معامله ضبط لزوما منحصر به فرد نیست گروه می تواند مواد را برای شرکت های دیگر نیز ضبط کند

9. How long will the recording of the song take?
[ترجمه ترگمان]این آهنگ چقدر طول میکشه؟
[ترجمه گوگل]چه مدت آهنگ ضبط خواهد شد؟

10. They are recording a follow-up to their successful 1989 album.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال ضبط یک آهنگ پی گیری برای آلبوم موفق ۱۹۸۹ آن ها هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک پیگیری برای آلبوم موفق 1989 خود را ضبط می کنند

11. The electricians have performed wonders in recording these long dead voices from old wax onto modern plastic surfaces.
[ترجمه ترگمان]The در ضبط این صداهای مرده از موم قدیمی بر روی سطوح پلاستیکی مدرن، شگفتی انجام داده اند
[ترجمه گوگل]الکتریکان شگفتی ها را در ضبط این صداهای ماندگار از موم قدیمی به سطح پلاستیکی مدرن انجام داده اند

12. The principles of magnetic recording have been around for a long time.
[ترجمه ترگمان]اصول ضبط مغناطیسی برای مدتی طولانی دور هم جمع شده اند
[ترجمه گوگل]اصول ضبط مغناطیسی برای مدت زمان طولانی مدت بوده است

13. This was also the beginning of her recording career.
[ترجمه ترگمان]این نیز سرآغاز حرفه ثبت او بود
[ترجمه گوگل]این نیز آغاز کار ضبط او بود

14. The recording has been reissued to celebrate the conductor's 80th birthday.
[ترجمه ترگمان]این ثبت دوباره به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد این رهبر، دوباره منتشر شده است
[ترجمه گوگل]ضبط شده برای جشن 80 سالگی رهبر ارایه شده است

15. You ought to limit your activities to recording the facts.
[ترجمه ترگمان]شما باید فعالیت های خود را محدود کنید تا حقایق را ضبط کنند
[ترجمه گوگل]شما باید فعالیت های خود را برای ضبط واقعیت محدود کنید

16. Have you heard the new recording of Mozart's Requiem?
[ترجمه ترگمان]آهنگ جدید رکوئیم (موتزارت)را شنیدید؟
[ترجمه گوگل]آیا ضبط جدید رکیمو ماتسارت را شنیده اید؟

17. He works as a sound technician in a recording studio.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک تکنسین صوتی در یک استودیوی ضبط کار می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک تکنسین صدا در یک استودیوی ضبط کار می کند

پیشنهاد کاربران

( موسیقی و آلبوم و کنسرت و غیره ) اجرا، ارائه

ویدیو ، موسیقی، آهنگ و. . .

ثبت کردن

صدای ضبط شده

نگاشت

نوار ( صوتی، ویدیویی )


کلمات دیگر: