کلمه جو
صفحه اصلی

keying


الکترونیک : قطع متناوب

انگلیسی به فارسی

کلید زدن، کلید کردن، کلید بستن، کوک کردن، با اچار بستن


انگلیسی به انگلیسی

• act of entering data by typing on a keyboard (computers); special effects process wherein an image or text is inserted into another image (television & movie business)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کلید زنی - 1- تایپ کردن ؛ وارد سازی اطلاعات به کامپیوتر از طریق صفحه کلید. 2- فرایند ترکیب دیجیتالی تصاویر ویدیویی با استفاده از زمینه ی کاهشی . نگاه کنید به chroma-keying .
[برق و الکترونیک] کلید زنی تشکیل سیگنالها از طریق مدوله سازی « دی سی» یا حاملی دیگر بین دو مقدار گسسته . نمونه ی کاربرد آن در ارسال تلگراف است .
[ریاضیات] قطع متناوب، جازدن، قطع و وصل کردن، درگیر کردن، زخمی کردن

جملات نمونه

1. This piano wants keying up.
[ترجمه ترگمان]این پیانو میخواد که تو رو ناراحت کنه
[ترجمه گوگل]این پیانو می خواهد کلید زدن باشد

2. If you make a keying error, just delete it and start over.
[ترجمه ترگمان]اگر یک خطای کلیدزنی را ایجاد کنید، فقط آن را حذف کرده و شروع کنید
[ترجمه گوگل]اگر یک خطای کلیدگذاری ایجاد کنید، فقط آن را پاک کنید و دوباره شروع کنید

3. But it is also possible that they were keying into an actual human possibility.
[ترجمه ترگمان]اما این امکان وجود دارد که آن ها وارد یک احتمال واقعی انسان شوند
[ترجمه گوگل]اما همچنین ممکن است که آنها به یک امکان واقعی انسان وارد شده است

4. Additionally, FSO systems employing on-off keying (OOK) and pulse-position modulation (PPM) in rain and fog conditions are discussed.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیستم های FSO با استفاده از کلیدزنی خاموش (ook)و مدولاسیون موقعیت پالس (PPM)در شرایط باران و مه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم های FSO با استفاده از کلید خاموش کردن (OOK) و مدولاسیون موقعیت پالس (PPM) در شرایط باران و مه را مورد بحث قرار می دهد

5. Called complementary code keying (CCK) the technique works only in conjunction with the DSSS technology specified in the original standard.
[ترجمه ترگمان]این تکنیک با کلیدزنی کد مکمل (CCK)که تنها در ارتباط با فن آوری DSSS مشخص شده در استاندارد اصلی کار می کند، کار می کند
[ترجمه گوگل]کلید کوئتینگ مکمل کد (CCK) نامیده می شود که این تکنیک فقط در رابطه با تکنولوژی DSSS که در استاندارد اصلی مشخص شده است، کار می کند

6. By using 32 bit Cyclic Code Shift Keying(CCSK) code-word S0 to establish spread spectrum space, the tamed spread spectrum was completed.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ۳۲ بیت کد تغییر کد Keying (CCSK)- کلمه S۰ برای ایجاد فضای طیفی گسترده، طیف گسترش اهلی تکمیل شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از کلمه رمز S0 کلید رمزگذاری سیگنال سیگنال (CCSK) برای ایجاد فضای طیف گسترده ای، طیف گسترش طمع تکمیل شد

7. Chaotic on-off keying (COOK) and differential chaos-shift keying (DCSK) are two simple modulation schemes.
[ترجمه ترگمان]کلیدزنی در حالت خاموش (COOK)و کلیدزنی خازنی - جابجایی تفاضلی (DCSK)دو روش مدولاسیون ساده هستند
[ترجمه گوگل]هرچند در حالت خاموش کردن کلید (COOK) و کلید دیجیتال اختلال افسارگی (DCSK) دو طرح مدولاسیون ساده هستند

8. Employing the modulation scheme Non-coherent Frequency Shift Keying(NFSK), the existence of the optimal transmission strategy is proved, and a repeated dynamic game is proposed.
[ترجمه ترگمان]با کارگیری طرح مدولاسیون فرکانس Shift فرکانس Non (NFSK)، وجود استراتژی ارسال بهینه اثبات شده است، و یک بازی پویا تکراری پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از مدولاسیون شیوه تغییر فرکانس غیر انسجام (NFSK)، وجود استراتژی انتقال مطلوب ثابت شده است و یک بازی پویا تکراری پیشنهاد شده است

9. For ZPW-2000A non-insulated frequency-shift keying signal, this paper describes how to collect the data from ZPW-2000A non-insulated frequency-shift keying track circuit.
[ترجمه ترگمان]برای ZPW - ۲۰۰۰ یک سیگنال اصلی کلیدزنی فرکانس non، این مقاله توضیح می دهد که چگونه داده های مربوط به جریان اصلی کلیدزنی فرکانس non - ۲۰۰۰ را جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]این مقاله برای ZPW-2000A سیگنال غیرفعال کردن فرکانس تغییر شکل، این مقاله نحوه جمع آوری داده ها از مدار مسیر پیاده سازی فرکانس غیر ایزوله غیر ایزوله ZPW-2000A را توصیف می کند

10. The utility model discloses a minimum frequency shift keying (MSK) modulator, and is applied to a digital information transmission system.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی، یک مدولاتور تغییر فرکانس حداقل فرکانس (MSK)را نشان می دهد و به سیستم انتقال اطلاعات دیجیتال اعمال می شود
[ترجمه گوگل]مدل ابزار افشای مدولاتور حداقل تغییر فرکانس تغییر (MSK) و به یک سیستم انتقال اطلاعات دیجیتال اعمال می شود

11. TFM belongs to Correlative Phase Shift Keying.
[ترجمه ترگمان]TFM به تحول فاز correlative Keying تعلق دارد
[ترجمه گوگل]TFM متعلق به Keying Shift Fase همبستگی است

12. I'm afraid it's fairly mindless work - opening mail and keying data into a computer.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این کار نسبتا بدون توجه به کار، پست کردن پست و وارد کردن داده های اصلی کلیدزنی به کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]من می ترسم این کار بی نظیر است - باز کردن ایمیل و وارد کردن داده ها به یک کامپیوتر

13. Breaking it, if it can be found, produces the effect of keying out the engram.
[ترجمه ترگمان]شکستن آن، اگر بتوان آن را یافت، اثر وارد کردن مواد اصلی کلیدزنی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]شکستن آن، اگر می توان یافت، تأثیر آن را بر عهده می گیرد

14. The mouse allows you to click the notes into position on the stave and saves a lot of keying time.
[ترجمه ترگمان]موش به شما این امکان را می دهد که روی یادداشت روی the کلیک کرده و مواد اصلی کلیدزنی را ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]این ماوس به شما اجازه می دهد تا روی یادداشت ها به موقعیت روی پاکت کلیک کنید و زمان زیادی را صرفه جویی کنید

پیشنهاد کاربران

keying ( رمزشناسی )
واژه مصوب: کلیدگذاری
تعریف: نصب کلید در یک ابزار رمزنگاری


کلمات دیگر: