1. backup plans
نقشه های ثانوی (کمکی)
2. a backup pilot
خلبان احتیاطی
3. we need backup forces
نیاز به نیروهای پشتیبان داریم.
4. the space capsule has a backup computer
کپسول فضایی دارای یک کامپیوتر زاپاس است.
5. The hospital has a backup generator in case there is a power failure.
[ترجمه رامین] سیگنال های رادیویی دریافتی از مرکز کهکشان، تئوری سیاهچاله را تایید میکنند.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ژنراتور پشتیبان دارد که در آن یک شکست قدرت وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیمارستان ژنراتوری پشتیبان را در صورت خرابی قدرت وجود دارد
6. We're going to need some professional backup for this project.
[ترجمه ترگمان]ما به یک پشتیبان حرفه ای برای این پروژه نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما برای تهیه نسخه پشتیبان از این پروژه نیاز داریم
7. A backup copy of a computer program does not infringe copyright.
[ترجمه ترگمان]نسخه پشتیبان یک برنامه کامپیوتری، کپی رایت را نقض نمی کند
[ترجمه گوگل]کپی پشتیبان یک برنامه کامپیوتری کپی رایت را نقض نمی کند
8. Always have a backup plan.
[ترجمه ترگمان]همیشه یه نقشه جایگزین داشته باش
[ترجمه گوگل]همیشه یک برنامه پشتیبان داشته باشید
9. Every part of the system has a backup.
[ترجمه ترگمان]هر قسمت از سیستم، یه نیروی کمکی داره
[ترجمه گوگل]هر بخشی از سیستم یک پشتیبان دارد
10. We had no computer backup and had to rely on old paper files to reconstruct the records.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ نیروی کمکی نداشتیم و مجبور بودیم به پرونده های قدیمی کاغذهای قدیمی اعتماد کنیم و اسناد را بازسازی کنیم
[ترجمه گوگل]ما پشتیبان کامپیوتر نداشتیم و مجبور بودیم فایل های کاغذی قدیمی را برای بازسازی سوابق تکیه کنیم
11. I always keep a backup copy on disk.
[ترجمه ترگمان]من همیشه یه نسخه پشتیبان رو روی دیسک نگه می دارم
[ترجمه گوگل]من همیشه یک کپی پشتیبان روی دیسک نگه دارم
12. Remember, your colleagues are your backup system when things go wrong.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که همکاران شما در زمانی که اوضاع خراب می شود، پشتیبان شما هستند
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که همکاران شما سیستم پشتیبان خود را هنگامی که همه چیز به اشتباه است
13. She once sang backup for Madonna.
[ترجمه ترگمان] یه بار برای \"مدونا\" یه نیروی کمکی رو اجرا کرد
[ترجمه گوگل]او یک بار تهیه پشتیبان برای مدونا انجام داد
14. He's a backup for the Dallas Cowboys.
[ترجمه ترگمان]او پشتیبان دالاس Cowboys است
[ترجمه گوگل]او یک پشتیبان برای کابوی دالاس است
15. Six marksmen were chosen, one as a backup.
[ترجمه ترگمان]شش نفر از آن ها را به عنوان یک نیروی پشتیبانی انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]شش ژیمناستیک انتخاب شدند، یکی به عنوان پشتیبان
16. The traffic is starting to back up on the M2
[ترجمه ترگمان]رفت و آمد در ایالت شروع می شود
[ترجمه گوگل]ترافیک شروع به پشت کردن در M2 می کند
17. Radio signals received from the galaxy's centre back up the black hole theory.
[ترجمه ترگمان]سیگنال های رادیویی دریافتی از مرکز کهکشان، تئوری سیاه چاله را باز می کنند
[ترجمه گوگل]سیگنال های رادیویی که از مرکز کهکشان دریافت می کنند، از نظر تئوری سیاهچاله است
18. Make sure you back up your files.
[ترجمه ترگمان]حواست رو جمع کن که پرونده هات رو باز کنی
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که فایل های خود را پشتیبان گیری کنید
19. The bus had to back up and turn round.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس دوباره بالا رفت و برگشت
[ترجمه گوگل]اتوبوس باید پشت سر گذاشته شود و دور شود
20. We trudged back up the hill.
[ترجمه ترگمان]با زحمت از تپه بالا رفتیم
[ترجمه گوگل]ما به تپه بالا رفتیم
21. The bus had to back up and turn around.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس مجبور شد برگردد و برگردد
[ترجمه گوگل]اتوبوس باید پشت سر گذاشت و چرخید
22. She looked back up the grassy slope.
[ترجمه ترگمان]از سراشیبی چمن به عقب نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او پشت شیب چمنی نگاه کرد
23. Back up a bit so that everyone can see.
[ترجمه ترگمان]عقب عقب، به طوری که همه ببینند
[ترجمه گوگل]کمی بپایید تا همه بتوانند ببینند
24. It's a good idea to back up your files onto floppy disk.
[ترجمه ترگمان]ایده خوبی است که فایل های خود را بر روی دیسک نرم باز کنید
[ترجمه گوگل]ایده خوبی است که فایل های خود را روی فلاپی دیسک پشتیبان بگیرید
25. The boat is pulling away,back up there!
[ترجمه ترگمان]قایق داره از اینجا می ره، اون بالا!
[ترجمه گوگل]قایق در حال کشیدن است، پشت سر هم آنجا!
26. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
27. He booted the ball 40 yards back up field.
[ترجمه ترگمان] اون توپ رو ۴۰ متر به زمین زد
[ترجمه گوگل]او توپ را 40 متری پشت سر برد
28. The writer doesn't back up his opinions with examples.
[ترجمه ترگمان]نویسنده نظرات خود را با مثال مطرح نمی کند
[ترجمه گوگل]نویسندگان نظرات خود را با نمونه هایی پشت سر گذاشته اند
29. You'll have to back up and turn around.
[ترجمه ترگمان]باید برگردی و برگردی
[ترجمه گوگل]شما باید پشتیبان بگیرید و به اطراف بچرخید
30. Make sure you back up every day.
[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که هر روز برگردی
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که هر روز به عقب برگردید