کلمه جو
صفحه اصلی

walk through


(در تمرین تئاتر ) تمرین روی صحنه (همراه با حرکات لازم)

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a preliminary or first rehearsal of a play, show, or the like, in which the actors first rehearse their movements on stage.

• superficial examination of a computer program before running it by reading the source code (program instructions); (television) general rehearsal without cameras; (theater) superficial rehearsal of a play

دیکشنری تخصصی

[سینما] اولین اجرا - تمرین نهایی
[کامپیوتر] جلسه بررسی که در آن یک مرحله از توسعه سیستم یا برنامه برای معرفی کردن خطاها مرور می شود

جملات نمونه

1. He conceded us the right to walk through his land.
[ترجمه ترگمان]اون حق راه رفتن به سرزمین خودش رو قبول کرد
[ترجمه گوگل]او به ما حق داد تا از طریق سرزمینش پیاده شود

2. The river is not deep; we can walk through it.
[ترجمه ترگمان]رودخانه عمیق نیست؛ می توانیم از آن عبور کنیم
[ترجمه گوگل]رودخانه عمیق نیست ما می توانیم از طریق آن راه برویم

3. It's eerie to walk through a dark wood at night.
[ترجمه ترگمان]ترسناک است که شب در یک جنگل تاریک قدم بزنیم
[ترجمه گوگل]عجیب است که در شب از طریق یک چوب تیره راه برویم

4. The forest was cool and fragrant, and the walk through it calmed my spirits.
[ترجمه ترگمان]جنگل خنک و خوشبو بود و راه عبور از میان آن ارواح را آرام کرد
[ترجمه گوگل]جنگل سرد و معطر بود و پیاده روی آن ارواح من را آرام کرد

5. You may want to embellish the walk through the woods and the dwarfs' house, and even name the dwarfs.
[ترجمه ترگمان]شاید دلت بخواهد از وسط جنگل و خانه کوتوله بروی و حتی اسم کوتوله را هم به زبان بیاوری
[ترجمه گوگل]شما ممکن است بخواهید پیاده روی را از طریق جنگل ها و خانه های کوتوله ها انجام دهید و حتی کوتوله ها را نیز نام ببرید

6. If Earnhardt must walk through the valley of the shadow of death, nobody is immune.
[ترجمه ترگمان]اگر Earnhardt باید در دره سایه مرگ راه برود، هیچ کس مصون نیست
[ترجمه گوگل]اگر ارناردت باید از دره سایه مرگ عبور کند، هیچ کس ایمنی ندارد

7. As you walk through the door, however, you see something that exists nowhere else: a secret garden.
[ترجمه ترگمان]وقتی از در وارد می شوید، چیزی می بینید که هیچ جای دیگر وجود ندارد: یک باغ مخفی
[ترجمه گوگل]با این حال، در حالی که از طریق درب می روید، چیزی را مشاهده می کنید که در آن هیچ باغ مخفی وجود ندارد

8. White Peak Way An 80 mile circular walk through the white peak area designed for walkers staying at youth hostels.
[ترجمه ترگمان]راه پیک وایت یک راه مدور ۸۰ مایلی در ناحیه پیک سفید طراحی شده برای روروئک است که در hostels جوان اقامت دارند
[ترجمه گوگل]White Peak Way 80 مایل راه دور را از طریق منطقه قله سفید طراحی شده برای واکرهای اقامت در خوابگاه های جوانان

9. I walk through deep snow down towards the lake.
[ترجمه ترگمان]از میان برف های سنگین به سوی دریاچه راه می روم
[ترجمه گوگل]من از طریق عمیق برف به سمت دریاچه میروم

10. Walk through any suburban neighborhood at dinner time on any weekend evening this time of year.
[ترجمه ترگمان]در هر شب آخر هفته در هر محله حومه شهر راه بروید
[ترجمه گوگل]در هر شبانه روز آخر این بار سال از طریق هر محله حومه ای در زمان شام بروی

11. Shiver as you walk through this animated museum depicting scenes from Stoker's spine-chiller.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در این موزه انیمیشن قدم می زنید و صحنه هایی از ستون فقراتم - chiller را به نمایش درمی آورد
[ترجمه گوگل]از طریق این موزه متحرک که صحنه هایی از ستون فقرات استوکر را نشان می دهد، دزدی می کنید

12. I took a last walk through the churchyard to the marshes.
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار در حیاط کلیسا قدم زدم
[ترجمه گوگل]من آخرین راه رفتن را از طریق کلیسای جامع به میله های چوبی بردم

13. Walk through the doors at the Slab and the just-out-of-the-oven aroma of fresh-baked cones assails the senses.
[ترجمه ترگمان]از میان درها در the راه بروید و عطر just میوه های تازه پخته، حواس را به هم متصل کنید
[ترجمه گوگل]از طریق درب در Slab بروید و عطر و بوی تازه از مخلوط تازه پخته شده، حس می کند

14. The jungle is so dense you cannot walk through it.
[ترجمه ترگمان]جنگل آنقدر متراکم است که نتوانید از آن عبور کنید
[ترجمه گوگل]جنگل خیلی متراکم است که نمی توانید از طریق آن راه بروید

15. It must be truly wonderful to walk through life guarded by such a shield.
[ترجمه ترگمان]این باید واقعا عالی باشه که با چنین پوششی زندگی کنیم
[ترجمه گوگل]باید حقیقتا شگفت انگیز باشد که از طریق زندگی محافظت شده توسط چنین سپر دست بکشد

16. Look for a walkthrough, or ask in Usenet.
[ترجمه ترگمان]یه محل بازرسی رو نگاه کن یا از \"Usenet\" بپرس
[ترجمه گوگل]به دنبال پیگیری یا از Usenet بپرسید

17. This is unpolished walkthrough so expect another refined version coming later.
[ترجمه ترگمان]این walkthrough unpolished نشده است، پس از آن یک نسخه اصلاح شده دیگر نیز انتظار می رود
[ترجمه گوگل]این نرم افزار از نظر نرم افزاری نازل شده است، بنابراین انتظار می رود که یک نسخه تصحیح شده بعدا به پایان برسد

18. For an example, see Walkthrough: Passing Collections Between Hosts and add-ins.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، Walkthrough را ببینید: عبور از مجموعه بین میزبان ها و add
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نگاه کنید به Walkthrough عبور مجموعه بین میزبان و افزودنی ها

19. For example code that demonstrates these behaviors, see Walkthrough: Using Client Application Services.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کد که این رفتارها را نشان می دهد، Walkthrough را ببینید: استفاده از خدمات کاربردی کلاینت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال کد ای که این رفتارها را نشان می دهد، به Walkthrough مراجعه کنید با استفاده از سرویس های Client Application Services

20. At the stage of walkthrough, the proposed algorithm can synthesize the global specular reflection in real time by G mapping while calculating the other intensity components of the environment.
[ترجمه ترگمان]در مرحله of، الگوریتم پیشنهادی می تواند انعکاس تصویر را در زمان واقعی با نگاشت G و محاسبه مولفه های شدت دیگر محیط، ترکیب کند
[ترجمه گوگل]در مرحله پیاده سازی، الگوریتم پیشنهاد شده می تواند انعکاس دگرسانی جهانی را در زمان واقعی توسط نقشه برداری G در حالی که محاسبات سایر اجزای شدت محیط را محاسبه می کند، ترکیب کند

21. For this little walkthrough, however, start by making a local, writable copy of the samples directory off the EDK CD-ROM.
[ترجمه ترگمان]برای این walkthrough کوچک، با ایجاد یک کپی محلی و قابل نوشتن از نمونه های دایرکتوری در سی دی EDK شروع کنید
[ترجمه گوگل]با این حال، برای این دنباله ی کوچک، با ایجاد یک کپی محلی قابل خواندن از دایرکتوری نمونه از CD-ROM EDK شروع کنید

22. For a more detailed explanation, Walkthrough: Writing a Visualizer in C #.
[ترجمه ترگمان]برای توضیح دقیق تر، Walkthrough: نوشتن یک Visualizer در C #
[ترجمه گوگل]Para uma explica��o mais detalhada, Walkthrough Escrevendo um Visualizador em C

23. Then, a heuristic breadth-first search is applied for path planning to find an optimal path from an original position to an aim, directing virtual human walkthrough in environments.
[ترجمه ترگمان]سپس، یک جستجوی breadth اول اکتشافی برای برنامه ریزی مسیر برای یافتن مسیر بهینه از موقعیت اصلی به هدف، هدایت walkthrough مجازی انسانی در محیط های بکار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]سپس، یک جستجوی اولویتی اکتشافی برای برنامه ریزی مسیر برای یافتن مسیر مطلوب از موقعیت اصلی به هدف اعمال می شود، و دستورالعمل بازنگری انسان مجازی در محیط ها را اعمال می کند

24. For guidance on end - to - end testing of client application services features, see Walkthrough: Using Client Application Services.
[ترجمه ترگمان]برای راهنمایی در مورد تست نهایی ویژگی های خدمات برنامه کاربردی مشتری، Walkthrough را ببینید: استفاده از خدمات برنامه کاربردی مشتری
[ترجمه گوگل]برای راهنمایی در مورد پایان دادن به پایان تست ویژگی های سرویس های کاربردی سرویس گیرنده، به Walkthrough مراجعه کنید با استفاده از خدمات برنامه های کاربردی Client

پیشنهاد کاربران

مرور

توضیح دادن، تشریح کردن، بیان کردن گام به گام
let me walk you through the tasks you will be doing when I am on vacation
بذار برات توضیح بدم که وقتی من مرخصی هستم، چه کارهایی باید بکنی.

بررسی همه جانبه

تمرین کردن ، برای مثال ، تمرین کردن یک اجرا علی الخصوص تئاتر بدون اینکه تماشاچی در سالن حضور داشته باشد
Let's walk through the scene one more again
walkthrough به معنی تمرین روی صحنه ( در نقش اسم noun )
walkthrough به معنی مجموعه ای از دستور العمل ها که نشان میدهد چگونه از چیزی استفاده کنم ، برای مثال برنامه ی کامپیوتری یا بازی


با دقت توصیف کردن، فهماندن، شرح دادن، تفسیر کردن، بازنمودن

طی کردن

پیگیری ونظارت بر اجرای سیستم بازدید های مشترک در کار یا پروژه

قدم گذاشتن در جایی ( مثلاً این دنیا )

از ابتدا تا انتهای ( جایی ) را طی کردن
از ابتدا تا انتهای ( جایی ) را قدم زدن
I walk through the cemetery.


اگه در رابطه با بازی های کامپیوتری استفاده بشه معنیش میشه گشت و گذار و بررسی قسمت های مختلف بازی. مثلا میگن
Cyberpunk 2077 walkthrough
Spider - man : miles Morales walkthrough
Ghost of tsushima walkthrough
Resident evil 3 remake walkthrough

راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی )
مجموعه ای از دستورالعمل ها که به شما نشان می دهد چگونه از چیزی مثلاً از نرم افزار جدید استفاده کنید
شخصی را با دقت در طی یک فرآیند راهنمایی کردن

قدم زدن

عمل انجام کاری یا بررسی کاری برای یافتن مشکلات احتمالی:

to walk someome through someghing
کسی را در جریان چیزی گذاشتن.

راه و چاه چیزی را به کسی یاد دادن

به سرعت و بدون انتظار کشیدن کاری را انجام دادن

تبیین کردن، تشریح کردن، راهنمایی توام با دقت نمودن


کلمات دیگر: