صفت ( adjective )
• : تعریف: loved very much; treasured, cherished.
• مشابه: beloved
• مشابه: beloved
- This cat certainly appears to be a well-loved pet.
[ترجمه ترگمان] این گربه قطعا حیوان محبوب خوبی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل] این گربه قطعا به نظر می رسد یک حیوان خانگی دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل] این گربه قطعا به نظر می رسد یک حیوان خانگی دوست داشتنی است
- The writer Mark Twain is well-loved by Americans.
[ترجمه ترگمان] نویسنده مارک تواین را به خوبی دوست دارد
[ترجمه گوگل] نویسنده مارک تواین به خوبی آمریکایی ها را دوست دارد
[ترجمه گوگل] نویسنده مارک تواین به خوبی آمریکایی ها را دوست دارد