1. to perforate a box top to give a captured butterfly air
در قوطی را سوراخ کردن و به پروانه ی اسیر هوا رساندن
2. beautiful fjords perforate the coastline
خلیج های زیبا ساحل را مضرس می کنند.
3. a stomach ulcer can perforate the stomach wall
زخم معده می تواند دیواره ی معده را سوراخ کند
4. He suffered from bruises and a perforated eardrum in the accident.
[ترجمه ترگمان]او از کبودی ها و پرده گوش دار در این حادثه رنج می برد
[ترجمه گوگل]او در اثر تصادف از کبودی و یک گوشه ی سوراخ سوراخ شده رنج می برد
5. I refused to wear headphones because they can perforate your eardrums.
[ترجمه ترگمان]از گذاشتن هدفون خودداری کردم چون آن ها می توانند پرده گوش شما را خفه کنند
[ترجمه گوگل]من از پوشیدن هدفون امتناع ورزیدم زیرا می توانند گوشواره های خود را سوراخ کنند
6. The nail perforated her coat and left an ugly rip.
[ترجمه ترگمان]میخ کتش را سوراخ کرد و پاره زشتی به جا گذاشت
[ترجمه گوگل]ناخن کت خود را سوراخ کرد و یک برش زشت را ترک کرد
7. The broken ribs perforated into his lung.
[ترجمه ترگمان]دنده های شکسته به ریه اش نفوذ کرده
[ترجمه گوگل]رگ های شکسته به ریه رحم می کنند
8. A broken rib had perforated her lung.
[ترجمه ترگمان]یه دنده شکسته ریه اش رو سوراخ کرده
[ترجمه گوگل]رباط شکسته ریه اش را سوراخ کرد
9. Keep good apples in perforated polythene bags.
[ترجمه ترگمان]سیب های خوبی در کیسه های polythene سوراخ دار نگه دارید
[ترجمه گوگل]سیب های خوب را در کیسه های پلی اتیلن سوراخ نگه دارید
10. In Sanchersville, she opened a storefront law office perforating the heart of the ghetto.
[ترجمه ترگمان]او در Sanchersville، یک دفتر قانون کار در قلب محله را افتتاح کرد
[ترجمه گوگل]در سنچرسویل، او یک دفتر حقوقی برای باز کردن قلب محله یهودی نشین افتتاح کرد
11. Abandoned mines perforate the hills and tell of short but acute prosperity.
[ترجمه ترگمان]مین ها را ترک می کنند و تپه ها را سوراخ می کنند و از یک موفقیت کوتاه و تیز چیزی می گویند
[ترجمه گوگل]معادن رها شده تپه ها را از بین می برند و از رونق کوتاه اما شدید سخن می گویند
12. A 72 year old woman died of a perforated colon 11 days after completing the trial, despite continuing prednisolone treatment.
[ترجمه ترگمان]یک زن ۷۲ ساله پس از تکمیل محاکمه علی رغم ادامه درمان prednisolone، ۱۱ روز پس از پایان محاکمه، فوت کرد
[ترجمه گوگل]یک روز پس از اتمام آزمایش، یک خانم 72 ساله از یک کولون سوراخ سوراخ شد، علیرغم ادامه درمان پردنیزولون
13. The explosion perforated his eardrum.
[ترجمه ترگمان]پرده گوش پرده گوش او را سوراخ کرد
[ترجمه گوگل]انفجار سر و صدای او را سوراخ کرد
14. The ulcer has perforated.
[ترجمه ترگمان]زخم سوراخ شده است
[ترجمه گوگل]زخم سوراخ شده است
15. The toe area is perforated, while the heel has a double collar for improved cushioning.
[ترجمه ترگمان]ناحیه پنجه دار در حال سوراخ کردن است در حالی که پاشنه کفش پاشنه دو برابر برای بهبود cushioning دارد
[ترجمه گوگل]ناحیه پا بر روی سوراخ سوراخ شده است، در حالی که پاشنه یقه دوتایی برای بهبود آسفالت را دارد