کلمه جو
صفحه اصلی

guanine


(شیمی) گوانین (c5h5n5o - باز پورین است و در اسید نوکلوئید کلیه ی بافت ها یافت می شود)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) گوانین (C5H5N5o - باز پورین است و در اسید نوکلوئید کلیه‌ی بافتها یافت می‌شود)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in biochemistry, a purine constituent of nucleic acids.

• chemical substance found in the liver and pancreas

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: C5H3(NH2)N4O

جملات نمونه

1. The central guanine residues are indicated by the arrows.
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های guanine مرکزی توسط فلش ها نشان داده می شوند
[ترجمه گوگل]باقی مانده های گوانین مرکزی با فلش نشان داده می شود

2. Hypoxanthine guanine Phosphoribosyl Transferase(HPRT) is a classical gene locus in the research of single gene mutation.
[ترجمه ترگمان]Hypoxanthine Phosphoribosyl transferase (HPRT)یک مکان ژن کلاسیک در پژوهش از نوع جهش ژنی است
[ترجمه گوگل]گافین هیپوکسانتین فسفریبوسییل انتقالاساز (HPRT) یک ژن کلاسیک در تحقیق از جهش تک ژنی است

3. It is a layer of guanine crystals which glow at night.
[ترجمه ترگمان]این لایه ای از کریستال های guanine است که در شب می درخشند
[ترجمه گوگل]این لایه ای از بلورهای گوانین است که در شب تاب می شود

4. The nucleoside guanosine triphosphate (GTP) is derived from guanine, and supplies energy for certain enzymecatlyzed metabolic reactions.
[ترجمه ترگمان]The guanosine تری فسفات (GTP)از guanine مشتق شده است و انرژی برای واکنش های متابولیکی و متابولیک خاص را تامین می کند
[ترجمه گوگل]گوانوزین تری فسفات نوکلئوزید (GTP) از گوانین مشتق شده و برای برخی از واکنش های متابولیک آنزیمکتازی شده انرژی فراهم می شود

5. Researchers at Purdue University used synthetic forms of guanine and cytosine.
[ترجمه ترگمان]محققان در دانشگاه پوردو از شکل های مصنوعی of و cytosine استفاده کردند
[ترجمه گوگل]محققان دانشگاه پوردو از اشکال مصنوعی گوانین و سیتوزین استفاده کردند

6. The present invention discloses a novel polypeptide, human guanine interconversion factor polynucleotides encoding this polypeptide and DNA recombination process to produce the polypeptide.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود نشان دهنده پلی پپتیدی جدید، guanine interconversion، کدگذاری دوباره این پلی پپتید و DNA - DNA برای تولید پلی پپتید است
[ترجمه گوگل]این اختراع جدید پلی پپتید، polynucleotides of the interconversion انسان گوانین را کدگذاری این پروتئین و پروتئین نوترکیب DNA برای تولید پلیپپتید را تشریح می کند

7. There are just four kinds: adenine, thymine, guanine and cytosine.
[ترجمه ترگمان]چهار نوع وجود دارد: adenine، thymine، guanine و cytosine
[ترجمه گوگل]فقط چهار نوع وجود دارد: آدنین، تیمین، گوانین و سیتوزین

8. It therefore seems that both DNA structure and hydrogen bonding to guanine contribute towards sequence recognition.
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد که هم ساختار DNA و هم پیوند هیدروژنی به guanine در جهت تشخیص توالی نقش دارند
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد که هر دو ساختار DNA و اتصال هیدروژنی به گوانین به تشخیص توالی کمک می کند

9. He uses zeroes and ones to represent the very first chemical building blocks of life (most likely compounds based on adenine, thymine, guanine, cytosine or uracil).
[ترجمه ترگمان]او از صفر و کسانی استفاده می کند که اولین بلوک های سازنده اولیه شیمیایی حیات (به احتمال زیاد ترکیبات براساس adenine، thymine، guanine، cytosine یا لهجه ای)را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او از صفر و صفر برای نشان دادن نخستین بلوک های زندگی شیمیایی شیمیایی استفاده می کند (به احتمال زیاد ترکیبات مبتنی بر آدنین، تیمین، گوانین، سیتوزین یا اوراسیل)

10. The DNA base composition is 3 6 - 3 1 mol % guanine plus cytosine.
[ترجمه ترگمان]ترکیب پایه DNA ۳ - ۳ mol % guanine به علاوه cytosine است
[ترجمه گوگل]ترکیب پایه DNA 3 6 - 3 1 mol٪ گوانین و سیتوزین است

11. The most abundant bases are cytosine, thiamine, and uracil ( pyrimidines ) and adenine and guanine ( purines ) .
[ترجمه ترگمان]The، cytosine، thiamine، and (pyrimidines)و adenine (purines)هستند
[ترجمه گوگل]شایع ترین پایگاه های سیتوزین، تیامین و اوراسیل (پیریمیدین ها) و آدنین و گوانین (پورین ها) هستند

12. It stores information as a sequence of chemical building blocks (nucleotides) we call A, C, T, and G (for adenine, cytosine, thymine, and guanine in DNA, and uracil replacing thymine in RNA).
[ترجمه ترگمان]این سیستم اطلاعات را به عنوان یک رشته از بلوک های سازنده مواد شیمیایی (nucleotides)ذخیره می کند (nucleotides)ما A، C، T و G (برای adenine، cytosine، thymine و guanine در DNA نامیده می شود و پذیرا جایگزینی thymine در RNA)است
[ترجمه گوگل]این اطلاعات را به عنوان دنباله ای از بلوک های شیمیایی ساختاری (نوکلئوتید) ما A، C، T، و G (برای آدنین، سیتوزین، تیمین و گوانین در DNA و Uracil جایگزین Thymine در RNA) ذخیره می کنند

13. The base ratio of 1:1 for the bases adenine and thymine and the bases cytosine and guanine was the first clue to the specificity of BASE PAIRING in the nucleic acids.
[ترجمه ترگمان]نسبت پایه ۱: ۱ برای the و thymine و the cytosine و guanine اولین سرنخ برای ویژگی of pairing در اسیده ای نوکلییک بودند
[ترجمه گوگل]نسبت پایه 1: 1 برای پایگاه های آدنین و تیمین و پایگاه های سیتوزین و گوانین اولین علامت مشخصه BASE PAIRING در اسیدهای نوکلئیک بود

14. Resembles thymine, but easily interconverts to tautomeric form that pairs with guanine.
[ترجمه ترگمان]thymine resembles (resembles thymine)، اما به راحتی با tautomeric جفت می شود که جفت with را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]شبیه Thymine است، اما به راحتی به شکل تاتومریک که جفت با Guanine است، تعامل می کند


کلمات دیگر: