کلمه جو
صفحه اصلی

isostasy


(وجود فشار برابر در همه ی جوانب) هم تنشی، هم فشاری، ایزوستازی، همسنگی

انگلیسی به فارسی

(وجود فشار برابر در همه‌ی جوانب) هم‌تنشی، هم فشاری، ایزوستازی


(زمین: توازن و هم فشاری بخش‌های بزرگی از پوسته‌ی کرهی زمین) هم ستادی، همسنگی


استقلال


انگلیسی به انگلیسی

• balance between the gravity which tends to depress and the buoyancy which tends to raise a given segment of the earth's crust (geology)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] هم ایستابی

جملات نمونه

1. Based on isostasy principle, this paper made out a correction method for the calculation of disconformity erosion amount.
[ترجمه ترگمان]براساس اصل isostasy، این مقاله یک روش تصحیح برای محاسبه میزان فرسایش disconformity انجام داد
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل ایزواسازی، این مقاله یک روش اصلاح برای محاسبه مقدار فرسایش دیسپنوماتیک است

2. In addition, gravity isostasy can play a part in the subsidence.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، isostasy گرانش می تواند نقشی در فرونشست داشته باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، irostasy gravity می تواند بخشی از فروپاشی را بازی کند

3. A new model of isostasy is introduced corresponding to a certain rotational regime of the earth.
[ترجمه ترگمان]یک مدل جدید از isostasy متناظر با یک رژیم دورانی خاص از زمین معرفی شده است
[ترجمه گوگل]یک مدل جدید از ایزوتاسیو مطابق یک رژیم چرخشی خاص زمین معرفی شده است

4. The conception of crustal isostasy produces a great effect to the geo-scientific research; especially take an important role in the studies of Geodesy and Geodynamics.
[ترجمه ترگمان]مفهوم crustal isostasy تاثیر زیادی بر تحقیقات geo دارد؛ به ویژه نقش مهمی در مطالعات of و Geodynamics ایفا می کند
[ترجمه گوگل]مفهوم ایزوستازی پوسته اثر بزرگی برای تحقیقات ژئودینامیک دارد؛ به ویژه نقش مهمی در مطالعات ژئودزی و ژئودینامیک دارد

5. Some classical models of isostasy are discussed.
[ترجمه ترگمان]برخی از مدل های کلاسیک of مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]برخی از مدل های کلاسیک ایزوتاسیو مورد بحث قرار گرفته است

6. As the change in density is the result of a change in temperature this kind of isostatic adjustment is termed thermal isostasy.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تغییر چگالی، نتیجه یک تغییر در دما است، این نوع تنظیم isostatic، isostasy حرارتی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که تغییر تراکم ناشی از تغییر دما است، این نوع تنظیم اصطلاح به نام ایزوستازی حرارتی نامیده می شود

7. But if the lithosphere along the margin has sufficient rigidity the resulting imbalance in load will be accommodated through flexural isostasy.
[ترجمه ترگمان]اما اگر the در امتداد حاشیه به حد کافی استحکام داشته باشد، عدم تعادل در بار نیز از طریق isostasy خمشی تامین خواهد شد
[ترجمه گوگل]اما اگر لیتوسفر در امتداد حاشیه، استحکام کافی داشته باشد، عدم تعادل در بار، از طریق استحکام خمشی تنظیم می شود

8. Moreover, using the regional heat flow dataset, we discussed the gravity and thermal effect in the isostasy mechanism on the present topography.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با استفاده از مجموعه داده حرارتی منطقه ای، ما در مورد جاذبه و تاثیر گرمایی در مکانیزم isostasy در توپوگرافی فعلی بحث نمودیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، با استفاده از مجموعه داده های جریان حرارت منطقه ای، ما در مورد اثر گرانش و حرارتی در مکانیزم ایزوتاسیو در توپوگرافی کنونی بحث کردیم

9. Using the isostatie response function technique, we have investigated the isostasy and crustal density structure of Panzhihua- Xichang region, which was supposed to contain a continental rift valley.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک تابع واکنش isostatie، ساختار تراکم isostasy و crustal منطقه Panzhihua - Xichang را مورد بررسی قرار دادیم که قرار بود شامل یک دره شکاف قاره ای باشد
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک تابع پاسخ انشعاب، ما بررسی ساختار چگالی و چگالی پوسته منطقه Panzhihua-Xichang که قرار بود حاوی دره ریختگی قاره باشد مورد بررسی قرار دادیم

10. A comparison of the magnetotelluric data with gravity data shows that both gravity lows and negative isostasy gravity anomalies correspond to all the main electrical gradient zones.
[ترجمه ترگمان]مقایسه داده های magnetotelluric با داده های جاذبه نشان می دهد که هم lows جاذبه و هم anomalies جاذبه منفی isostasy مربوط به تمامی قسمت های اصلی گرادیان الکتریکی هستند
[ترجمه گوگل]مقایسه داده های مغناطیسی تلوریک با داده های جاذبه نشان می دهد که هر دو حد گرانش و ناهنجاری های گرانشی منفی منفی، با تمام مناطق شیب اصلی برق مطابقت دارند

11. The calculation shows that the increase of heat gradient, over the depth of isostasy, will cause the negative gravity anomaly.
[ترجمه ترگمان]این محاسبه نشان می دهد که افزایش گرادیان حرارت، در عمق of، باعث ناهنجاری جاذبه منفی خواهد شد
[ترجمه گوگل]محاسبه نشان می دهد که افزایش گرادیان گرما بیش از عمق استحصال باعث انحراف گرانش منفی می شود

12. Meanwhile, it used the economic analysis method of local isostasy to theoretically analyze the economic effect of TBT on Guizhou pharmaceutical imports and exports trades.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، از روش تحلیل اقتصادی of محلی برای تحلیل تئوری تاثیر اقتصادی of بر واردات دارویی Guizhou و تجارت صادرات استفاده کرد
[ترجمه گوگل]در همین حال، از روش تحلیل اقتصادی ایزوتاسیس محلی به منظور تحلیل نظریات اقتصادی اثر اقتصادی TBT در صادرات و واردات داروئی گویژو استفاده شد

13. The crust in western China is in the state of isostasy.
[ترجمه ترگمان]پوسته در غرب چین در ایالت isostasy قرار دارد
[ترجمه گوگل]پوسته در غرب چین در حالت استثمار است

14. This paper attempts to illus-rate the influence and significance of hypothesis to surveying science with examples of oblate Earth Theory, Isostasy Theo-y and Least -square Method.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند تا تاثیر و اهمیت فرضیه را برای بررسی علم با نمونه هایی از نظریه زمین oblate، تیو - y و روش حداقل مربع، بررسی کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تلاش می کند تا تأثیر و اهمیت فرضیه ها را در زمینه ارزیابی علم با نمونه هایی از نظریه اکتشافی زمین، ایزوستی Theo-y و روش نازلترین مربع، درک کند

اصطلاحات

isostatic settling

نشست هم‌فشار


پیشنهاد کاربران

isostasy ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: هم‏ایستایی
تعریف: شرایط توازن تقریبی میان سنگ‏کُره و سست‏کُره برای جبران اثر گرانشی جِرم های بالای زمینوار و کمبود چگالی در آب های اقیانوس


کلمات دیگر: