کلمه جو
صفحه اصلی

homologue


عضو متشابه، نظیر

انگلیسی به فارسی

همولوگ


انگلیسی به انگلیسی

• something which is identical, something which is equal

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] هومولوگ، نظیر، مانند یکی ازجفت کرومزوم موجودات زنده دیپلوئید یا یک ژن که در دو یا بیشتر گونه ها، دارای منشاء و کارکرد یکسانی باشد. در شیمی آلی،به یکسری ازترکیباتی که دارای ساختار مشابهی باشند گفته می شود. مثلاً متانول، اتانول و دیگر الکل ها یک سری هومولوگ از ترکیبات را نشان می دهند.

جملات نمونه

1. This suggests that the human homologue of the Oct-11a locus will reside on chromosome 1in the region of q2
[ترجمه ترگمان]این امر حاکی از آن است که the انسانی ۱۱ اکتبر، در کروموزوم ۱ در منطقه of قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که همولوگ لوپوس انسان از Oct-11a در کروموزوم 1 در منطقه q2 قرار دارد

2. Each chromosome pairs up with its homologue; each paternally derived chromosome pairs with its corresponding maternally derived chromosome.
[ترجمه ترگمان]هر کروموزوم با homologue جفت می شود؛ هر یک از آن ها جفت کروموزوم را با maternally مشتق شده از آن مشتق می کند
[ترجمه گوگل]هر جفت کروموزومی با همولوگ آن را می سازد؛ هر جفت کروموزومی که از نظر جسمی جدا شده است با کروموزوم مشتق شده از مادرش

3. What role might the homologue to Broca's area have in enabling a person to dance?
[ترجمه ترگمان]چه نقشی می تواند ناحیه بروکا را در توانمند ساختن یک فرد برای رقصیدن ایفا کند؟
[ترجمه گوگل]چه نقشی میتواند به همسو با منطقه بروکا در توانایی فرد در رقص بپردازد؟

4. Human angiotensin-converting enzyme 2(ACE, an only known homologue of human ACE, is a novel metallocarboxypeptidase with characteristics distinct from those of ACE.
[ترجمه ترگمان]آنزیم تبدیل آنژیوتانسین ۲ (ACE، که تنها homologue شناخته شده ACE انسانی است، یک metallocarboxypeptidase جدید با ویژگی های متمایز از نوع ACE است
[ترجمه گوگل]آنزیم تبدیل آنژیوتانسین انسانی 2 (ACE، همولوگ شناخته شده ای از ACE انسان، یک فلز فلوروکسیک پروپتیداز جدید با ویژگی های متمایز از ACE است

5. The homologue of monkey ESc - 61was cloned in rat by screening rat epididymis cDNA library.
[ترجمه ترگمان]The میمون ESc - ۶۱ با غربالگری کتابخانه موش صحرایی epididymis cDNA در موش شبیه سازی شد
[ترجمه گوگل]همکلاژ ESC-61 میمون در رت توسط غربالگری کتابخانه cDNA موشهای اپیدیدیم موشها کلون شد

6. CFL gene, a LFY homologue, was cloned from cucumber ( Cucumis sativus L. ).
[ترجمه ترگمان]ژن CFL، یک homologue LFY، از خیار cloned شد (Cucumis sativus L)
[ترجمه گوگل]ژن CFL، یک همولوگ لوفیا، از خیار (Cucumis sativus L ) کلون شد

7. Objective To treat atrophic rhinitis by implanting homologue of partly beantigenic dentinum (HPDD) instead of the autogenic bone implantation.
[ترجمه ترگمان]هدف برای درمان atrophic rhinitis، به جای کاشت استخوان autogenic، به implanting dentinum (partly)beantigenic partly (HPDD)تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هدف: برای درمان رینیت آتروفیک با استفاده از همولوگ دوپامین دیابتی ژنتیک (HPDD) به جای تکمیل استخوان اتوگنیک

8. Objective:To study the effects of benzene and its homologue on the menstruation and reproductive function of female workers.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات بنزن و homologue آن بر روی عملکرد قاعدگی و باروری کارگران زن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بنزن و همولوگ آن بر کارکرد قاعدگی و تولید مثل زنان کارگر

9. Effect of the coexistence of chlorobenzene homologue on the biodegradation of chlorobenzene for chlorobenzene acclimated sludge.
[ترجمه ترگمان]تاثیر هم زیستی کلروبنزن بر روی زیست تخریب کلروبنزن برای کلروبنزن با کلروبنزن به وجود آمد
[ترجمه گوگل]اثر همزیستی همولوگ بلورنزن بر تجزیه بیولوژیکی کلربرنزن برای لجن کلروبنزن متداول

10. The homologue Law in liquid chromatography was proved again from the new point of view of homologous displacer in mobile phase.
[ترجمه ترگمان]۲ ۲ قانون homologue در کروماتوگرافی مایع مجددا از نقطه نظر جدید در فاز متحرک، از نقطه نظر جدید ثابت شد
[ترجمه گوگل]قانون همولوگ در کروماتوگرافی مایع مجددا از دیدگاه جدیدی از آوارگان همولوگ در فاز متحرک ثابت شد

11. When they form bivalents, however, each chromosome is in close physical contact with its homologue.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که آن ها bivalents را شکل می دهند، هر کروموزوم در تماس فیزیکی نزدیک با homologue است
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که آنها دوبلنت را تشکیل می دهند، هر کروموزوم در تماس نزدیک فیزیکی با همولوگ آن قرار دارد

12. These results suggested that the developmental status of chloroplasts was positively correlated with the level of PPF1 or its Arabidopsis homologue, ALB
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از آن بودند که وضعیت رشد کلروپلاست ها به طور مثبتی با سطح PPF۱ یا Arabidopsis homologue مرتبط است
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که وضعیت رشد کلروپلاست ها با سطح PPF1 یا هموگلوب Arabidopsis آن، ALB

13. One system found on the basis of HPLC system, which was suit for high temperature. The temperature selectivity was studied through analyzing benzene homologue and aromatic hydrocarbons.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بر پایه سیستم HPLC، که برای دمای بالا مناسب بود، یافت شد انتخاب پذیری دما از طریق آنالیز homologue بنزن و هیدروکربن های آروماتیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یکی از سیستم های مبتنی بر سیستم HPLC، که برای درجه حرارت بالا مناسب بود، یافت شد Selectivity درجه حرارت از طریق تجزیه و تحلیل همولوگ بلوزین و هیدروکربن های معطر مورد بررسی قرار گرفت

14. To commit to working toward the elimination of PFOA, PFOA precursors, and related higher homologue chemicals from emissions and products by five years thereafter, or no later than20
[ترجمه ترگمان]برای متعهد شدن به کار در جهت حذف PFOA، مواد اولیه PFOA و مواد شیمیایی homologue بالاتر از تشعشعات و محصولات به مدت پنج سال بعد یا خیر
[ترجمه گوگل]برای متعهد کردن به کار کردن با حذف PFOA، پیش سازهای PFOA و مواد شیمیایی مرتبط با آن از انتشارات و محصولات تا پنج سال بعد و یا بعد از 20


کلمات دیگر: