کلمه جو
صفحه اصلی

overlie


روی چیزی قرار گرفتن یا خوابیدن

انگلیسی به فارسی

روی چیزی قرار گرفتن یا خوابیدن


(با خوابیدن روی هر چیز جاندار آن را) خفه کردن


کلاهبرداری


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overlies, overlying, overlain, overlay
• : تعریف: to lie upon or over.

• be laid upon; cover; smother (an infant or animal) by lying on top of

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] روی چیزی قرار گرفتن واقع شدن بر روی یا اشغال کردن موقعیتی بالاتر یا مرتفعتر. عنوان مزبور، معمولاً برای سنگهای معینی (معمولاً رسوبی یا آذرین) به کار می رود که بر روی سنگهایی پیرتر، قرار گرفته اند. متضاد: underlie.

جملات نمونه

1. Clay overlies chalk in the southern mountains.
[ترجمه ترگمان]گچ overlies در کوهستان های جنوبی به رنگ گچ درآمده است
[ترجمه گوگل]گچ در کوه های جنوبی قرار دارد

2. An overlay of wood covers the brick wall.
[ترجمه ترگمان]یک روکش چوب، دیوار آجری را پوشانده است
[ترجمه گوگل]یک پوشش از چوب، دیوار آجری را پوشش می دهد

3. The granite overlies the older rocks.
[ترجمه ترگمان]گرانیت سنگ های قدیمی را باز می کند
[ترجمه گوگل]گرانیت سنگ های قدیمی تر را پوشانده است

4. An overlay showing population can be placed on top of the map.
[ترجمه ترگمان]پوششی که جمعیت را نشان می دهد را می توان بر روی نقشه قرار داد
[ترجمه گوگل]یک پوشش نشان دادن جمعیت را می توان در بالای نقشه قرار داد

5. Moreover, surveys reveal that the process committee overlay to the traditionally managed organization is winning limited employee acceptance at best.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بررسی ها نشان می دهند که همپوشانی زمانی کمیته فرآیند به سازمان مدیریت شده سنتی، پذیرش محدود کارکنان را در بهترین حالت بدست می آورد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نظرسنجی ها نشان می دهد که کمیته فرایند به سازمان های به طور سنتی مدیریت می شود، در بهترین حالت پذیرش کارکنان محدود را به دست می آورد

6. All the associated grave goods belonged to the fourth century, the cemetery itself overlying earlier field boundaries and enclosures.
[ترجمه ترگمان]تمام کالاهای مرتبط با قبر متعلق به قرن چهارم بودند، که خود قبرستان از مرزه ای زمینه ای قبل و محوطه های میدان پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]تمام کالاهای قبر مربوط به قرن چهارم، گورستان خود را بر سر مرزها و محوطه های پیشین قرار می گرفت

7. The organizational theorists who have championed the matrixing approach candidly label it an organizational overlay.
[ترجمه ترگمان]نظریه پردازان سازمانی که از رویکرد matrixing دفاع کرده اند، صراحتا آن را جای سازمانی قرار می دهند
[ترجمه گوگل]نظریهپردازان سازمانی که از رویکرد ماتریسیس حمایت کردهاند، به طور انحصاری به آن اشاره میکنند

8. Overlay a transparent sheet used in the preparation of multi-colour artwork showing the colour breakdown.
[ترجمه ترگمان]Overlay یک برگه شفاف که در آماده سازی آثار هنری چند رنگی به کار می رود و تفکیک رنگ ها را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پوشش یک ورق شفاف که در تهیه آثار هنری چند رنگی نشان داده شده است را نشان می دهد

9. The existing ceiling joists must also be fire-protected with an overlay of glass fibre insulation, and new joists installed.
[ترجمه ترگمان]تیره ای سقف موجود نیز باید با روکش عایق الیاف شیشه ای و joists های جدید نصب شوند
[ترجمه گوگل]تیرهای موجود در سقف نیز باید با پوششی از عایقهای فیبر شیشه ای محافظت شوند و باند های جدید نصب شده اند

10. Unfortunately, that process committee overlay adds even more complexity to organizational relationships that are already too complex.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این روکش کمیته فرآیند حتی پیچیدگی بیشتری را به روابط سازمانی اضافه می کند که در حال حاضر بسیار پیچیده هستند
[ترجمه گوگل]متأسفانه، پوشش این کمیته فرآیند، روابط سازمانی را که در حال حاضر بیش از حد پیچیده است، حتی پیچیده تر می کند

11. It's generally impossible to compress such files - the program sees each overlay as corrupt data.
[ترجمه ترگمان]فشرده کردن چنین پرونده هایی معمولا غیر ممکن است - برنامه هر جای همپوشانی را به عنوان داده های فاسد می بیند
[ترجمه گوگل]به طور کلی غیرممکن است فشرده سازی چنین فایل ها - برنامه هر لایه را به عنوان اطلاعات فاسد مشاهده می کند

12. The company prefers the overlay option because it provides more flexibility, a spokesman argued.
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی استدلال می کند که این شرکت گزینه اورلی را ترجیح می دهد چون انعطاف پذیری بیشتری را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی استدلال می کند که شرکت گزینه گزینه روکش را ترجیح می دهد، زیرا انعطاف پذیری بیشتری را ارائه می دهد

13. Heaven knows we need never be ashamed of our tears, for they are rain upon the blinding dust of earth, overlying our hard hearts. Charles Dickens
[ترجمه ترگمان]خدا می داند که ما هرگز از اشک های ما شرمنده نخواهیم شد زیرا بر روی خاک کور و کور زمین باران می بارد \" چارلز دیکنز \"
[ترجمه گوگل]بهشت می داند که ما هرگز نباید از اشک های ما شرمسار باشیم؛ زیرا بر گرد و غبار خیره کننده ی زمین باران می کشد و قلب های سخت ما را می شکند چارلز دیکنز

14. He spoke in a barely audible, husky growl - but it overlay the rumble of a harshly controlled anger.
[ترجمه ترگمان]او با صدای ضعیف و گرفته ای شروع به صحبت کرد - اما صدای غرشی خشن و مهار نشدنی او را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]او در صدای سخت و قابل شنیدن، شلخته سخن می گفت - اما آن را غافلگیرانه از خشم شدید کنترل شده است

پیشنهاد کاربران

احاطه داشتن برچیزی . پوشش دادن . استتار.

بالا بودن


کلمات دیگر: