کلمه جو
صفحه اصلی

vertical integration

انگلیسی به فارسی

ادغام عمودی


انگلیسی به انگلیسی

• merger of companies that have a similar range of activity in marketing and production in order to gain more control in that range

جملات نمونه

1. This can involve both forward vertical integration and backward vertical integration.
[ترجمه ترگمان]این می تواند هم ادغام عمودی جلو و هم ادغام عمودی عقب را شامل شود
[ترجمه گوگل]این می تواند شامل هر دو ادغام عمودی رو به جلو و ادغام عمودی به عقب باشد

2. Vertical integration of media conglomerates adds pressure to the marketplace and the creative process.
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی رسانه های گروهی، فشار را به بازار و فرآیند خلاق اضافه می کند
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی کنگلومراتهای رسانه ای به بازار و روند خلاقانه فشار می آورد

3. Vertical integration has caused a crop of disasters.
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی باعث بروز یک محصول از فجایع شده است
[ترجمه گوگل]یکپارچگی عمودی موجب بروز بلایای طبیعی شده است

4. Too often, vertical integration brought with it standardization.
[ترجمه ترگمان]اغلب، ادغام عمودی با آن استانداردسازی آورده می شود
[ترجمه گوگل]اغلب ادغام عمودی با آن استاندارد سازی را به ارمغان آورد

5. A new meaning for vertical integration.
[ترجمه ترگمان]معنای جدیدی برای ادغام عمودی
[ترجمه گوگل]یک معنای جدید برای ادغام عمودی

6. But when there are advantages from vertical integration, as in aluminium, the multinationals can defeat government policy.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی مزایای یکپارچگی عمودی وجود دارد مانند آلومینیوم، شرکت های چندملیتی می توانند سیاست دولت را شکست دهند
[ترجمه گوگل]اما وقتی که از ادغام عمودی، مانند آلومینیوم، مزایای وجود دارد، شرکت های چند ملیتی می توانند سیاست دولت را شکست دهند

7. Fragmentation is rampant in the entertainment business. Vertical integration of media conglomerates adds pressure to the marketplace and the creative process.
[ترجمه ترگمان]Fragmentation در صنعت سرگرمی شایع است ادغام عمودی رسانه های گروهی، فشار را به بازار و فرآیند خلاق اضافه می کند
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی در کسب و کار سرگرمی شایع است ادغام عمودی کنگلومراتهای رسانه ای به بازار و روند خلاقانه فشار می آورد

8. Integration consists of vertical integration and horizontal integration .
[ترجمه ترگمان]ادغام شامل ادغام عمودی و انتگرال گیری افقی است
[ترجمه گوگل]ادغام شامل ادغام عمودی و ادغام افقی است

9. The US newspaper industry vertical integration of organizational structure start off.
[ترجمه ترگمان]ادغام عمودی صنعت روزنامه آمریکا از ساختار سازمانی شروع می شود
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی ادغام ساختار سازمانی روزنامه های ایالات متحده آغاز می شود

10. Expanding production capability with vertical integration achieves possible shortest lead - time and most ompetitive price.
[ترجمه ترگمان]توسعه قابلیت تولید با ادغام عمودی کوتاه ترین زمان ممکن و most قیمت ممکن را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]گسترش قابلیت تولید با ادغام عمودی امکان کمترین زمان هدایت و بیشترین قیمت را فراهم می کند

11. The vertical integration of port logistics is the integration among the roles in port supply chain.
[ترجمه ترگمان]یکپارچه سازی عمودی تدارکات بندر، یکپارچه سازی نقش های در زنجیره تامین بندر است
[ترجمه گوگل]ادغام عمودی تدارکات بندر، ادغام در میان نقش ها در زنجیره تامین بندر است

12. In the perspective of the vertical integration of operational process in emergency management, emergency materials can be classified into responsive materials and recovery materials.
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه یکپارچه سازی عمودی فرآیند عملیاتی در مدیریت اورژانسی، مواد اورژانسی می توانند به مواد واکنشی و مواد بازیابی طبقه بندی شوند
[ترجمه گوگل]از منظر ادغام عمودی پروسه عملیاتی در مدیریت اضطراری، مواد اضطراری را می توان به مواد پاسخگو و مواد بازیافت طبقه بندی کرد

13. Fifth, opportunism can be reduced by vertical integration and long - term contract.
[ترجمه ترگمان]پنجم، فرصت طلبی را می توان با انتگرال گیری عمودی و قرارداد بلند مدت کاهش داد
[ترجمه گوگل]پنجم، اپورتونیسم را می توان با ادغام عمودی و قرارداد بلندمدت کاهش داد

14. With complete vertical integration of the mould production process, Red Maple sets the new benchmark for tooling system cost and delivery time.
[ترجمه ترگمان]با ادغام عمودی کامل فرآیند تولید کپک، می توان معیار جدید برای هزینه سیستم و زمان تحویل را تعیین کرد
[ترجمه گوگل]با ادغام عمودی یکپارچه سازی فرآیند تولید قالب، قرمز میپل معیار جدیدی را برای هزینه سیستم و زمان تحویل سیستم تعیین می کند

دانشنامه عمومی

ادغام عمودی؛ فرایندی که طی آن یک شرکت شرکت های توزیع و پخش محصولات خود را تحت تملک خود در می آورد تا پس از مرحلۀ تولید، کنترل خود را بر این قسمت ها افزایش دهد.


پیشنهاد کاربران

الحاق عمودی


کلمات دیگر: