کلمه جو
صفحه اصلی

watch chain


(ساعت جیبی) زنجیر، بند

انگلیسی به فارسی

(ساعت جیبی) زنجیر، بند


زنجیر ساعت


انگلیسی به انگلیسی

• type of chain to which a miniature clock is attached

جملات نمونه

1. We dined among men with heavy watch chains and heavier bellies.
[ترجمه ترگمان]در میان مردانی با زنجیره ای سنگین و شکم های سنگین شام خوردیم
[ترجمه گوگل]ما در میان مردان با زنجیرهای زنجیری سنگین و سنگ های سنگین تر غذا خوردیم

2. He wore a tarnished gold watch chain across his waistcoat.
[ترجمه ترگمان]زنجیر طلای tarnished بر جلیقه اش آویخته بود
[ترجمه گوگل]او زنجیری طلای زرق و برق دار طلای خود را پوشید

3. He felt a twitch at his watch chain.
[ترجمه ترگمان]به زنجیر ساعتش دست کشید
[ترجمه گوگل]او در زنجیرهای تماشاش زجر کشید

4. His suit was of excellent cloth, with a watch chain and cravat in the continental style.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوارش بسیار عالی بود، با زنجیر ساعت و کراوات به سبک قاره ای
[ترجمه گوگل]کت و شلوار او از پارچه های عالی، با زنجیرهای تماشا و خزنده در سبک قاره بود

5. D: Look. A gold watch chain. Isn't it lovely, Jim?
[ترجمه ترگمان] ببین زنجیر ساعت طلا جیم، آیا این عالی نیست؟
[ترجمه گوگل]د نگاه کن یک زنجیره نقرهای طلا آیا جالب نیست که دوست داشتنی باشد؟

6. He felt a at his watch chain.
[ترجمه ترگمان]به زنجیر ساعتش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او در زنجیره تماشای خود احساس کرد

7. At first glance, this seems watch chain.
[ترجمه ترگمان] در نگاه اول، به نظر زنجیر ساعت میاد
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، این به نظر می رسد زنجیره تماشا

8. His suit was of excellent cloth, with watch chain and cravat in the continental style.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوارش بسیار عالی بود، با زنجیر ساعت و کراوات به سبک قاره ای
[ترجمه گوگل]کت و شلوار خود را از پارچه های عالی، با زنجیره تماشا و cravat در سبک قاره است

9. The gold watch chain was a gift from his beloved wife.
[ترجمه ترگمان]زنجیر ساعت طلا هدیه ای از همسر محبوبش بود
[ترجمه گوگل]زنجیره نقرهای طلا یک هدیه از همسر محبوبش بود

10. He had retained his grandpa's Albert, however, and wore the watch chain looped round his neck like a medallion.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او آلبرت پدربزرگش را نگه داشته بود و زنجیر ساعتش را مثل مدال به دور گردنش حلقه کرده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، او آلبرت پدربزرگ خود را حفظ کرده بود، و زنجیره تماشای آن را دور گردن خود مانند یک مدال نقره ای پوشانده بود

پیشنهاد کاربران

ساعت زنجیردار


کلمات دیگر: