کلمه جو
صفحه اصلی

tarp


(عامیانه) مخفف: tarpaulin

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) مخفف: tarpaulin


بین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a tarpaulin.

• strong waterproof fabric, tarpaulin

جملات نمونه

1. A clear plastic tarp flapped and ballooned in the breeze.
[ترجمه ترگمان]یک tarp پلاستیکی شفاف تکان می خورد و در نسیم تکان می خورد
[ترجمه گوگل]پلاستیکی واضح و پلاستیکی بین فلاپ و باد در باد

2. The tarp rolled askew, one end wrapped around the goal post.
[ترجمه ترگمان]برزنتی به طرف راست چرخید و یک سر دور دروازه هدف پیچید
[ترجمه گوگل]کراس نوردی بین، یک پایان در اطراف پست اهداف پیچیده شده است

3. There were a couple of men under the tarp with us, shivering with fever.
[ترجمه ترگمان]چند نفر زیر چادر با ما بودند و از تب می لرزیدند
[ترجمه گوگل]چند تن از مردان زیر بین ما بودند، لرزیدن با تب

4. The TARP program's unpopularity lingers even after a Congressional Budget Office report last month said the program would wind up costing taxpayers about $25 billion, far less than initial estimates.
[ترجمه ترگمان]عدم محبوبیت برنامه TARP حتی پس از گزارش دفتر بودجه کنگره در ماه گذشته، گفت که این برنامه برای مالیات دهندگان حدود ۲۵ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت، که بسیار کم تر از تخمین های اولیه است
[ترجمه گوگل]عدم محبوبیت برنامه TARP حتی پس از گزارش دفتر بودجه کنگره در ماه گذشته نشان می دهد که این برنامه هزینه مالیات دهندگان را به حدود 25 میلیارد دلار کاهش می دهد که بسیار کمتر از پیش بینی های اولیه است

5. If the TARP seeks to buy assets too cheaply, banks will not take part.
[ترجمه ترگمان]اگر the به دنبال خرید تجهیزات بسیار ارزان باشد، بانک ها شرکت نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]اگر TARP به خرید دارایی بیش از حد ارزان اقدام کند، بانک ها شرکت نمی کنند

6. Backers of the plan, including banking regulators, housing industry officials and bankers, say the about-face for the Troubled Asset Relief Program (TARP) would help both banks and homeowners.
[ترجمه ترگمان]Backers از این برنامه، از جمله تنظیم کنندگان بانکی، مقامات صنعت مسکن و بانکداران، می گویند که در مورد صورت - چهره برای برنامه امدادرسانی دارایی آشفته (TARP)به بانک ها و صاحبان خانه کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]حامیان طرح، از جمله تنظیم کننده های بانکی، مقامات صنعت مسکن و بانکداران، می گویند که در مورد برنامه تسهیل اموال (TARP) به هر دو بانک و صاحب خانه کمک خواهد کرد

7. There was a tarp on the mound, but I went out there to sit anyway.
[ترجمه ترگمان]روی پشته یک پارچه بود، اما من بیرون رفتم که بنشینم
[ترجمه گوگل]در میان تپه ای بین بود، اما به هر حال به آنجا می رفتم

8. Initially, Paulson was reportedly in favor of spending TARP money to buy up troubled assets.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، Paulson به نفع خرج کردن پول TARP برای خرید دارایی های مشکل دار بود
[ترجمه گوگل]در ابتدا، پولسون به نفع صرف هزینه پول TARP برای خرید دارایی های مشکوک بود

9. The TARP as originally conceived was to buy up toxic assets off the bank balance sheets.
[ترجمه ترگمان]The که در اصل به دست آمد این بود که دارایی های مهلک را از روی برگه موجودی بانک خریداری کند
[ترجمه گوگل]TARP در ابتدا تصور می شد که دارایی های سمی را از ترازنامه های بانکی خریداری کند

10. TARP was the Bush administrations administration's Troubled Asset Release Relief Program.
[ترجمه ترگمان]TARP، برنامه رهایی دارایی دولت بوش بود
[ترجمه گوگل]TARP برنامه امداد امدادرسانای آشوب های دولت بوش بود

11. TARP program. It also comes out of the blue; the banks' audited accounts still show that their nonperforming loans have fallen dramatically.
[ترجمه ترگمان]برنامه TARP همچنین از آبی خارج می شود؛ حساب های حسابرسی بانک ها همچنان نشان می دهد که وام های nonperforming به طور چشمگیری کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]برنامه TARP همچنین از آبی بیرون می آید حساب های حسابرسی بانکی هنوز نشان می دهد که وام های غیرفعال آنها به طرز چشمگیری کاهش یافته است

12. Why don't we take a look at that tarp from the coffee factory?
[ترجمه ترگمان]چطوره یه نگاهی به اون پارچه توی کارخونه قهوه بندازیم؟
[ترجمه گوگل]چرا ما از کارخانه قهوه نگاه نمی کنیم؟

13. In rehearsal, everything went smoothly as volunteers ran on to the field and unfurled the tarp in the allotted time.
[ترجمه ترگمان]در تمرین، همه چیز به آرامی پیش رفت و داوطلبان به سمت زمین دویدند و the را در زمان اختصاص داده شده باز کردند
[ترجمه گوگل]در تمرین، همه چیز به آرامی انجام شد، به عنوان داوطلبان به میدان رفت و در بین زمان های اختصاص داده شده بین

14. Along the left side of the car was a rectangular piece of gray tarp.
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ اتومبیل یک قطعه مستطیلی رنگ قرار داشت
[ترجمه گوگل]در کنار سمت چپ خودرو یک قطعه مستطیلی خاکستری میان بود

پیشنهاد کاربران

مخفف
Trace and Return Partnership

شرکت ردیابی و برگرداندن اجناس گمشده.

مشما، برزنت

سایبان

مخفف Troubled Asset Relief Program
برنامه امداد دارایی های آشفته


کلمات دیگر: