1. Premeditated murder carries the death sentence .
[ترجمه ترگمان]قتل premeditated حکم مرگ را اعلام میکنه
[ترجمه گوگل]قتل پیش از قتل، حکم اعدام را به عهده دارد
2. In a case of premeditated murder a life sentence is mandatory.
[ترجمه ترگمان]در مورد قتل از پیش برنامه ریزی شده، حکم حبس اجباری است
[ترجمه گوگل]در مورد قتل پیش از قتل، حکم زندان اجباری است
3. The assault was premeditated and particularly brutal.
[ترجمه ترگمان]حمله با قصد قبلی و به خصوص وحشیانه بود
[ترجمه گوگل]حمله به طور پیش بینی شده و به ویژه وحشیانه بود
4. The killing had not been premeditated.
[ترجمه ترگمان]کشتن با قصد قبلی نبوده
[ترجمه گوگل]این قتل عمدا نبوده است
5. It appears that we are confronted by premeditated aggression. . . .
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ما با تهاجم از پیش برنامه ریزی شده مواجه هستیم
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ما با تجاوز به هدف پیش رو مواجه هستیم
6. It is also defined as premeditated and involving a level of danger or personal injury.
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین به عنوان یک سطح از خطر یا آسیب شخصی تعریف می شود
[ترجمه گوگل]این نیز به عنوان پیش بینی شده و شامل سطح خطر یا آسیب شخصی تعریف شده است
7. Moreover, death caused by poisoning, the most pre-meditated of all murders, was exempted from liability to capital punishment.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مرگ ناشی از مسمومیت، the تمام قتل ها، از مسوولیت مجازات اعدام معاف بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مرگ ناشی از مسمومیت، بیشتر از قبل از هر قتل، از مسئولیت به مجازات اعدام محروم شد
8. The murder was premeditated.
[ترجمه ترگمان]قتل با قصد قبلی بوده
[ترجمه گوگل]قتل به طور پیش بینی شده بود
9. In a medical book, the psychopath is cold-blooded, premeditated, uncaring, manipulative.
[ترجمه ترگمان]در یک کتاب پزشکی، بیمار روانی خونسرد، عاری از قصد، بی تفاوت و خونسرد است
[ترجمه گوگل]در یک کتاب پزشکی، روانپزشکی سرد خون است، به طور پیش بینی شده، uncaring، دستکاری است
10. After all, if they were premeditated, why were they carried out with such extreme violence?
[ترجمه ترگمان]بعد از همه این ها، اگر قرار بود آن ها با قصد قبلی پیش بروند، چرا با چنین خشونتی به این طرف و آن طرف می رفتند؟
[ترجمه گوگل]پس از همه، اگر آنها به طور پیش بینی شده بودند، چرا آنها با چنین خشونت شدید انجام شد؟
11. The defense claim that the killing was not premeditated.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع ادعا می کنه که کشتن با قصد قبلی نبوده
[ترجمه گوگل]دفاعی ادعا می کند که قتل عمد نبوده است
12. Less forgiving souls would call it a premeditated felony.
[ترجمه ترگمان]روح forgiving کم تر از این بهش میگن جرم قبل از قصد قبلی
[ترجمه گوگل]روحهای بی پروا آن را یک جنایت پیش بینی شده می دانند
13. And actually, of this enterprise buythestrategy already" premeditate long already".
[ترجمه ترگمان]و در واقع، این شرکت قبلا \"premeditate\" بود
[ترجمه گوگل]و در واقع، این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری را برای مدت طولانی از قبل خریداری کرده است
14. I rarely premeditate, which is a mistake.
[ترجمه ترگمان]به ندرت دچار اشتباه می شوم، که این یک اشتباه است
[ترجمه گوگل]من به ندرت پیش بینی می کنم که یک اشتباه است