کلمه جو
صفحه اصلی

acetylcholine


(شمیی) استیل کولین، ماده ای بفرمول c7h17no3 از جود و سر

انگلیسی به فارسی

(شیمی) ماده‌ای به فرمول: C 7 H 17 NO 3 از جود و سر


استیل کولین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in biochemistry, the substance produced during nerve conduction that transmits nerve impulses across synapses and causes muscles to move.

(2) تعریف: a form of this compound used in medicine for its ability to decrease blood pressure and cause muscular movement in such organs as the alimentary canal.

• acetic acid ester of choline which is found in the human body and used in certain medications

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] استیل کولین : استیل مشتق از کولین که از نرونهای عصبی انتهایی cholinergic nerves آزاد شده و ماهیچه را تحریک میکند.
[زمین شناسی] ماده ای بفرمول c7h17no3از جود و سر .

جملات نمونه

1. The acetylcholine sweat spot test is an easy, inexpensive, time saving test for detecting autonomic neuropathy.
[ترجمه ترگمان]تست نقطه استیل کولین یک تست ساده و کم هزینه برای تشخیص ناخوشی autonomic است
[ترجمه گوگل]آزمون نقطه عطری استیل کولین یک آزمون آسان و ارزان برای صرفه جویی در زمان برای تشخیص نوروپاتی اتونوم است

2. Botulism toxin from bacteria prevents the release of acetylcholine and is the most poisonous substance known.
[ترجمه ترگمان]سم Botulism از باکتری از انتشار استیل کولین جلوگیری می کند و the ماده ای است که شناخته می شود
[ترجمه گوگل]توکسین بوتولیسم از باکتری ها باعث آزاد شدن استیل کولین می شود و ماده سمی ترین آن شناخته شده است

3. Drugs that block acetylcholine interfere with memory.
[ترجمه ترگمان]مواد \"استیل\" - ی که \"استیل کول\" رو از یاد برده
[ترجمه گوگل]داروهایی که استیل کولین را متوقف می کنند با حافظه مواجه می شوند

4. Other drugs block the reuptake of acetylcholine from a synapse and at the junction between neurones and muscles.
[ترجمه ترگمان]داروهای دیگر از بازجذب استیل کولین را از سیناپس تشکیل می دهند و در نقطه اتصال بین neurones و ماهیچه ها قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]داروهای دیگر سبب جذب استیل کولین از یک سیناپس و در اتصال بین نورون ها و عضلات می شوند

5. Methods:Histamine and acetylcholine were used to induce the guinea pig model of asthma. The animals inhaled scoparone for therapy.
[ترجمه ترگمان]روش ها: Histamine و استیل کولین برای ایجاد مدل pig هندی مورد استفاده قرار گرفتند حیوانات scoparone را برای درمان تنفس کردند
[ترجمه گوگل]روش ها: برای ایجاد الگوی خوکچه دریایی آسم، از هیستامین و استیل کولین استفاده شد حیوانات اسکاپارون برای درمان در معرض هوا قرار می گیرند

6. AIM To examine whether the endothelial-target for acetylcholine is different from muscarinic receptors.
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی این که آیا هدف اندوتلیال - برای استیل کولین از گیرنده های muscarinic متفاوت است یا نه
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی اینکه هدف اندوتلیال استیل کولین متفاوت از گیرنده های ماکارینیک است

7. Myasthenia Gravis is caused by an acetylcholine receptor deficiency at the neuromuscular junction. Ptosis may be an early and prominent sign of the disease.
[ترجمه ترگمان]Myasthenia Gravis ناشی از نقص گیرنده استیل کولین در نقطه اتصال neuromuscular است Ptosis ممکن است یک نشانه اولیه و برجسته از این بیماری باشند
[ترجمه گوگل]Myasthenia gravis بوسیله کمبود گیرنده استیل کولین در ناحیه عضلانی عضلانی ایجاد می شود پتوز ممکن است یک نشانه اولیه و برجسته بیماری باشد

8. Anticholinesterases increase the concentration of acetylcholine available at the muscarinic cholinergic receptors as well as the nicotinic cholinergic receptors.
[ترجمه ترگمان]Anticholinesterases غلظت استیل کولین را در گیرنده های muscarinic cholinergic و نیز گیرنده های cholinergic cholinergic افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آنتی کولین استراز ها غلظت استیل کولین موجود در گیرنده های کولینرژیک muscarinic و همچنین گیرنده های کولینرژی نیکوتین را افزایش می دهند

9. Metoclopramide sensitizes tissues to acetylcholine to stimulate upper GI tract motility without stimulating gastric, biliary, or pancreatic secretions.
[ترجمه ترگمان]Metoclopramide sensitizes به استیل کولین برای تحریک حرکت مجرای GI بالا بدون تحریک معده، biliary، یا ترشحات مثانه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]متوسلوپرامید بافت را به استیل کولین حساسیت می دهد تا تحرک حرکتی دستگاه گوارش فوقانی را بدون تحریک ترشحات معده، صفراوی یا پانکراس تحریک کند

10. Conclusion Abnormalities of intracerebral neurotransmitters, acetylcholine, noradrenalin, 5-hydroxy tryptamine may participate in the pathogenesis of obsessive-compulsive disorder.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Abnormalities از انتقال دهنده های عصبی intracerebral، استیل کولین، noradrenalin، ۵ - هیدروکسی tryptamine ممکن است در بیماری زایی اختلال وسواس اجباری مشارکت داشته باشند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اختلالات انتقال دهنده های عصبی داخل مغزی، استیل کولین، نورآدرنالین، 5 هیدروکسی تیپتامین در پاتوژنز اختلال وسواسی- اجباری می توانند مشارکت کنند

11. The maximun binding changes of the acetylcholine receptor on rat lateral pterygoid muscle after the function mandibular advancement.
[ترجمه ترگمان]تغییر اتصال maximun کننده استیل کولین بر روی ماهیچه pterygoid (rat)پس از پیشرفت تابع mandibular
[ترجمه گوگل]تغییرات اتصال حداکثر گیرنده استیل کولین در عضله پتریوگود جانبی موش بعد از پیشرفت عملکرد مفصلی

12. Objective To explore the roles of muscarinic acetylcholine receptor (M receptor) in rat brain injuries after soman intoxication combined with hypoxia.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نقش های گیرنده استیل کولین (گیرنده)در آسیب های مغزی موش پس از مستی soman همراه با hypoxia است
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش گیرنده استیل کولین muscarinic (M receptor) در آسیب های مغز موش پس از مسمومیت انسانی همراه با هیپوکسی

13. The role of the neurotransmitter acetylcholine may ultimately suggest new Parkinson's disease treatments.
[ترجمه ترگمان]نقش استیل کولین انتقال دهنده عصبی ممکن است در نهایت درمان بیماری پارکینسون را پیشنهاد کند
[ترجمه گوگل]نقش استیل کولین انتقال دهنده عصبی در نهایت می تواند درمان های جدید بیماری پارکینسون را پیش بینی کند

14. The effects of acetylcholine and epinephrine on the carotid baroreflex were studied with carotid sinus perfusion.
[ترجمه ترگمان]اثرات استیل کولین و آدرنالین در the carotid با سینوس carotid بررسی شدند
[ترجمه گوگل]اثرات استیل کولین و اپی نفرین بر روی بارورفلکس کاروتید با پرفیوژن سینوس کاروتید بررسی شد

پیشنهاد کاربران

نورو ترنسمیتر استیل کولین

ترکیبی که در کل سیستم عصبی وجود دارد و در آن به عنوان یک انتقال دهنده عصبی عمل می کند

استیل کولین ( جز انتقال دهنده های عصبی )


کلمات دیگر: