کلمه جو
صفحه اصلی

encapsulation

انگلیسی به انگلیسی

• state of being enclosed within a capsule; act of placing or enclosing in a capsule; insertion of all methods and data needed for independent operation into one program; (telecommunications) inclusion of one data structure within another

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کپسول سازی، بسته سازی، بسته بندی .
[برق و الکترونیک] بسته بندی ،کپسول کردن قرار دادن پوشش محافظ برای یک قطعه یا مجموعه از طریق فرو بردن آن در مذاب پلاستیک عایق یا ماده عایق دیگری که پس از سرد شدن ،محکم و سخت شود. برخی از مواد کپسول کننده ،عبارت اند از سیلیکون RTV ،اپوکسی و اکسید سیلیسیم (شیشه ) . - بسته بندی، روپوش دار کردن
[صنایع غذایی] پوشش دار کردن : استفاده از مواد شیمیایی آلی ککمپلکس برای پوشش دار کردن ذرات یا مولکولهای مواد غذایی یا دارویی. در صنایع غذایی از کپسولهای بسیار ریز جهت حفظ مواد فرار و رنگی خوراکی و امثالهم برای افزودن یکنواخت به سیستمهای غذایی استفاده میشود.
[ریاضیات] محفوظ سازی اطلاعات، در حفاظ قرار دادن اطلاعات
[پلیمر] کپسولی شدن، کپسول دار شدن

جملات نمونه

1. an encapsulation of his thoughts
خلاصه ای (کوته واره ای) از اندیشه های او

2. Extensive traveling induces a feeling of encapsulation; and travel, so broadening at first, contracts the mind.
[ترجمه ترگمان]مسافرت گسترده، احساس of را القا می کند؛ و سفر، که در ابتدا گسترش می یابد، ذهن را منقبض می کند
[ترجمه گوگل]سفر گسترده ای باعث ایجاد انعطاف پذیری می شود؛ و سفر، به طوری که در ابتدا گسترش، ذهن قرارداد

3. It appears that this phenomenon requires the encapsulation by a head of a gradable modifying notion.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این پدیده به encapsulation با یک مفهوم اصلاح gradable نیاز دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این پدیده نیاز به کپسوله کردن توسط یک سر یک مفهوم اصلاح تدریجی دارد

4. Encapsulation has been used synonymously with other terms such as component and module.
[ترجمه ترگمان]Encapsulation با اصطلاحات دیگری مانند مولفه و ماژول به کار رفته است
[ترجمه گوگل]Encapsulation به صورت مترادف با اصطلاحات دیگر مانند جزء و ماژول استفاده شده است

5. Our company adopted American advanced vacuum encapsulation technology and CMOS chip, the controllability Si AC contactors is peerless in national market.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما تکنولوژی کپسوله کردن خلا پیشرفته آمریکایی و چیپ CMOS را تصویب کرد، the controllability Si Si in در بازار ملی است
[ترجمه گوگل]شرکت ما با استفاده از فناوری پیشرفته خلاء کامپوزیتی آمریکا و تراشه CMOS، کنتاکتورهای کنترل Si AC کنترل شده در بازار ملی بی نظیر است

6. CMS describes an encapsulation syntax for data protection.
[ترجمه ترگمان]CMS یک نحو ریزکپسوله سازی برای حفاظت از داده را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]CMS یک نحو encapsulation برای حفاظت از داده ها را توصیف می کند

7. In a scenario that involves encapsulation, decapsulation and TCP/IP through software, performing these functions on the host processor requires many CPU cycles to process the data and SCSI commands.
[ترجمه ترگمان]در یک سناریو که شامل کپسوله کردن، decapsulation و TCP \/ IP از طریق نرم افزار است، انجام این توابع روی پردازنده میزبان نیازمند چندین چرخه های CPU برای پردازش اطلاعات و فرمان های SCSI است
[ترجمه گوگل]در یک سناریو که شامل encapsulation، decapsulation و TCP / IP از طریق نرم افزار است، انجام این عملکردها بر روی پردازنده میزبان نیاز به پردازش داده ها و دستورات SCSI دارد

8. In most studies, encapsulation bras reduce up-and-down breast bounce best, particularly for large-breasted women, but are rated the least comfortable bra, which matters.
[ترجمه ترگمان]در بیشتر مطالعات، encapsulation به خاطر زنان با سینه بالا به بهترین شکل بالا و پایین، به ویژه برای زنان با سینه بالا کاهش یافت، اما در حال حاضر کم ترین کرست را از خود نشان می دهند که این امر اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]در اغلب مطالعات، سینه های کپسول زدن، گزاف گویی پستان بالا و پایین، به ویژه برای زنان سینه بزرگ، کاهش می یابد، اما کمترین سینه بند را در نظر می گیرند

9. The high vacuum encapsulation of field emission display was realized with low-melting-glass encapsulation technology and high-temperature sintering process.
[ترجمه ترگمان]کپسوله کردن خلا high در معرض تابش میدان با تکنولوژی ریزکپسوله سازی با ذوب کم و فرآیند - با دمای بالا محقق شد
[ترجمه گوگل]انحصار بالا خلاء صفحه نمایش خروجی میدان دید با تکنولوژی انکوباسیون با شیشه ذوب پایین و فرآیند پخته شدن با درجه حرارت بالا به دست آمد

10. The Object - Oriented characters, such as encapsulation, inheritance, polymorphism and dynamic binding etc, increase the testing complexity.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شی گرا مانند ریزکپسوله سازی، وراثت، پلی مورفیسم و اتصال پویا و غیره، پیچیدگی آزمایش را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]شخصیت های Object-Oriented، مانند encapsulation، ارث، پلی مورفیسم و ​​اتصال پویا و غیره، پیچیدگی تست را افزایش می دهد

11. The encapsulation efficiency and drug loading of triptolide-loaded poly (D, L-lactic acid) nanoparticles were analyzed by RP-HPLC and ultracentrifuge method in this study.
[ترجمه ترگمان]اثربخشی ریزکپسوله سازی و بارگیری دارو با نانوذرات با بار triptolide (D، L - لاکتیک)با روش RP - HPLC و ultracentrifuge در این مطالعه آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]بازده کپسولاسیون و بارگذاری مواد دارای نانوذرات poly (D، L-lactic acid) با استفاده از روش RP-HPLC و روش اولترا سانتریفوژ در این تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

12. At present, most of the solar cell module encapsulation manufacturers to adopt the traditional laminator production, not only low efficiency, poor product quality, but also easy to cause damages.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اکثر تولیدکنندگان encapsulation cell با تولید the سنتی، نه تنها کارایی پایین، کیفیت محصول ضعیف را اتخاذ می کنند، بلکه به آسانی باعث ایجاد خسارت می شوند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اکثر تولیدکنندگان ماژول های سلول خورشیدی، برای تولید محصولات لامیناتور سنتی، نه تنها کم کارآیی، کیفیت محصولات ضعیف، بلکه همچنین به راحتی باعث خسارت می شوند

13. Be responsible for analysis problem - solving of encapsulation injection process.
[ترجمه ترگمان]مسئول تجزیه و تحلیل فرآیند تزریق کپسوله شده باشید
[ترجمه گوگل]مسئول تجزیه و تحلیل مشکل - حل فرآیند تزریق کپسول

14. The melanotic encapsulation of oocysts is a specific immune defence mechanism against Plasmodium infection, and is also a primary phenotype in the Plasmodium-refractory strain of An.
[ترجمه ترگمان]The melanotic از oocysts یک مکانیزم دفاعی بدن در برابر عفونت Plasmodium است و فنوتیپ اصلی در کرنش Plasmodium - refractory یک ماده است
[ترجمه گوگل]کپسول سازی ملانوسی اواسیست ها مکانیسم خاصی از ایمنی در برابر عفونت پلاسمودیوم است و همچنین یک فنوتیپ اولیه در کشف نسوز انسانی Plasmodium An می باشد

15. Data encapsulation and multi - tiered design go hand in hand.
[ترجمه ترگمان]کپسوله کردن داده ها و طراحی چند لایه دست به دست هم داده می شود
[ترجمه گوگل]کپسوله سازی داده ها و طراحی چند لایه با دست به دست می آیند

پیشنهاد کاربران

خلاصه سازی، چکیده کردن

فشرده کردن، انباشتن

محفظه - قالب

( تخصصی: مهندسی پزشکی ) : پوشش دادن

تزریق آنتی بوتیک

encapsulation ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: پوشینه‏دارسازی
تعریف: روشی که در آن ترکیبات حساس مواد غذایی با مواد محافظ پوشانده می شوند


کلمات دیگر: