1. release on bail
به قید کفالت آزاد کردن
2. the release of gas from the cylinder
رها شدن گاز از سیلندر
3. the release of her injury claims came as a great surprise
انصراف او از ادعای خسارت بسیار غیر مترقبه بود.
4. the release of political prisoners was their first condition
آزادی زندانیان سیاسی شرط اول آنها بود.
5. the release of the arrow
رها شدن پیکان
6. to release a caged bird
پرنده ی در قفس را آزاد کردن
7. to release a reserved seat on a plane
از جای رزرو شده در هواپیما صرفنظرکردن
8. to release an arrow
پیکان را رها کردن
9. his latest release is being shown in many cinemas
آخرین فیلم او را در بسیاری از سینماها نشان می دهند.
10. i can't release him from jail, it's off my hands because i am retired
نمی توانم او را از زندان آزاد کنم،چون بازنشسته شده ام اختیار این کار را ندارم.
11. the company's release from any tax obligation
بخشودگی شرکت از هرگونه مشمولیت مالیاتی
12. he asked the general to release him from his promise
از سپهبد تقاضا کرد که او را از قولی که داده بود معاف کند.
13. the medicine provided him temporary release from pain
دارو درد او را موقتا فرو نشاند.
14. they met to arrange the release of hostages
آنها برای ترتیب دادن آزادی گروگان ها ملاقات کردند.
15. he is waiting for death to release him from his suffering
منتظر مرگ است که او را از رنج برهاند.
16. In a news release, the company said it had experienced severe financial problems.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در یک خبر رسمی اعلام کرد که مشکلات مالی شدیدی را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]در یک انتشار خبری، این شرکت اعلام کرده است که مشکلات مالی شدیدی را تجربه کرده است
17. The terrorists will only release their captives if they get what they want.
[ترجمه :(:] تروریست ها اسیران خود را فقط در صورت دستیابی به خواسته هایشان آزاد خواهند کرد.
[ترجمه مهران جعفری] تروریست ها فقط یک نفر اسرا آنان را آزاد میکنند آنهم در صورتی که خواسته ای که دارند برسند
[ترجمه ترگمان]تروریست ها اگر آنچه را که می خواهند به دست آورند، اسرا خود را آزاد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]تروریست ها تنها اسیر آنها را آزاد خواهند کرد اگر آنها چیزی را که می خواهند دریافت کنند
18. Only the intervention of powerful friends obtained her release.
[ترجمه ترگمان]تنها دخالت دوستان قدرتمند آزادی او را به دست آورد
[ترجمه گوگل]تنها مداخله ی دوستان قدرتمند او آزادی او را به دست آورد
19. The release of the hostages could not be achieved without the use of force.
[ترجمه ترگمان]آزادی گروگان ها را نمی توان بدون استفاده از زور به دست آورد
[ترجمه گوگل]آزادی گروگان ها بدون استفاده از زور به دست نمی آمد
20. I think my uncle's death was a merciful release for my poor aunt.
[ترجمه تسنیم سها] فکر می کنم فوت عمویم برای عمه بیچاره ام یک گشایش پر از نعمتی بود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مرگ عمویم به خاطر عمه بیچاره من آزاد بود
[ترجمه گوگل]فکر می کنم مرگ عمه من برای خاله ام فقیر محترم بود
21. The court was forced to release him on a technicality.
[ترجمه ترگمان]دادگاه مجبور شد او را به عنوان تشریفات قانونی آزاد کند
[ترجمه گوگل]دادگاه مجبور شد او را به صورت فیزیکی آزاد کند
22. They are demanding the release of all political prisoners.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی هستند
[ترجمه گوگل]آنها خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی هستند
23. Britain is intensifying its efforts to secure the release of the hostages.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا تلاش های خود برای تضمین آزادی گروگان ها را تشدید کرده است
[ترجمه گوگل]بریتانیا تلاش های خود را برای تضمین آزادی گروگان ها تشدید می کند
24. As a personal favour to me, please don't release my story to the press.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک لطف شخصی، لطفا داستانم را به مطبوعات باز نکن
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مزیت شخصی به من، لطفا داستان من را به مطبوعات آزاد نکنید
25. He was treated as a hero on his release from prison.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک قهرمان از زندان آزاد شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک قهرمان در آزادی از زندان درمان شد
26. Ice could freeze up their torpedo release mechanisms.
[ترجمه ترگمان]یخ می تواند مکانیزم های انتشار اژدر را متوقف کند
[ترجمه گوگل]یخ می تواند مکانیسم های آزادی اژدر خود را بگیرد
27. When is the best moment to release the date of the election to the newspapers?
[ترجمه ترگمان]بهترین لحظه برای انتشار تاریخ انتخابات به روزنامه ها چه زمانی است؟
[ترجمه گوگل]بهترین زمان برای انتشار تاریخ انتخابات به روزنامه چیست؟
28. On his release the police returned all his personal effects.
[ترجمه ترگمان]پس از آزادی وی، پلیس همه اثرات شخصی خود را پس گرفت
[ترجمه گوگل]پلیس پس از آزادی خود، تمام آثار شخصی خود را باز کرد
29. She gave her reaction to his release at a press conference.
[ترجمه ترگمان]او به او در یک کنفرانس مطبوعاتی واکنش نشان داد
[ترجمه گوگل]او در یک کنفرانس خبری واکنش خود را به وی واگذار کرد