کلمه جو
صفحه اصلی

lamb


معنی : ادم ساده، بره، گوشت بره
معانی دیگر : آدم مظلوم، آدم معصوم (به ویژه طفل)، آدم آرام و بی آزار، بچه گوسپند، شیشک، پوست بره (lambskin هم می گویند)، عزیز، گرامی، نور چشم، آدم ساده لوح، گولو، بی تجربه، رجوع شود به: lamb of god، بره زاییدن، چارلز لمب (نویسنده ی انگلیسی)

انگلیسی به فارسی

بره، گوشت بره، آدم ساده


گوشت بره، بره، ادم ساده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a young sheep, esp. one not weaned.

- The ewe bore two lambs.
[ترجمه ترگمان] The دو lambs داشت
[ترجمه گوگل] دوز بره دو برهه داشت

(2) تعریف: the meat of a young sheep eaten as food.

- They're having lamb for Sunday dinner.
[ترجمه ترگمان] آن ها گوشت بره را برای شام یکشنبه دارند
[ترجمه گوگل] آنها برای یکشنبه شام ​​برشته می شوند
- She eats beef but not lamb.
[ترجمه elahe] او گوشت گاو می خورد اما گوشت بره نمی خورد.
[ترجمه ترگمان] گوشت گاو می خورد، اما نه بره
[ترجمه گوگل] او گوشت گاو را بخورد، اما نه بره

(3) تعریف: a person resembling a young sheep in some quality such as gentleness or innocence, as in financial dealings.
مشابه: naif

(4) تعریف: (cap.) Jesus Christ.

- the Lamb of God
[ترجمه ترگمان] بره خدا
[ترجمه گوگل] بره خدا
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: lambs, lambing, lambed
• : تعریف: to give birth to a lamb.

• one of the names for jesus christ
family name; charles lamb (1775-1834) english essayist and poet who used the pen name "elia", author of the children's book "tales from shakespeare" together with his sister mary lamb; mary lamb(1764-1847) english writer, wrote the children's book "tales from shakespeare" together with her brother charles lamb, in 1796 she suffered a breakdown and attacked and wounded their father and stabbed and killed their mother with a kitchen knife
young sheep; meat of a young sheep; naive and innocent person; gullible person, person who is easily fooled
give birth to a lamb, give birth to lambs
a lamb is a young sheep.
lamb is the flesh of a sheep or lamb eaten as food.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] گوشت بره : گوشت گوسفند جوان معمولا زیر یک سال.
[نساجی] بره - پشم بره

مترادف و متضاد

ادم ساده (اسم)
innocent, goof, lamb

بره (اسم)
lamb

گوشت بره (اسم)
lamb

جملات نمونه

1. lamb chop
گوشت با استخوان دنده ی گوسفند

2. a cade lamb
بره ی دست آموز

3. a pet lamb
یک گوسفند دست آموز

4. breast of lamb
(گوشت) سینه ی گوسفند

5. a leg of lamb
یک ران گوسفند

6. a rack of lamb
شقه ی گوشت دنده

7. a whole roasted lamb
یک بره ی درسته کباب شده

8. meek as a lamb
آرام و بی آزار مثل بره

9. she heard a lamb bleating in the garden
شنید که بره ای در باغ بع بع می کند.

10. the sacrifice of a lamb to the gods
قربانی یک گوسفند در راه خدایان

11. they spitted a whole lamb
یک گوسفند درسته را به سیخ کشیدند.

12. he danced and then pantomimed the killing of a lamb
او رقصید و سپس کشتن یک گوسفند را به طور صامت نمایش داد.

13. Put the lamb in the centre of the dish, with the vegetables and herbs around the edge.
[ترجمه ترگمان]بره را در وسط بشقاب قرار دهید، با سبزیجات و گیاهان اطراف لبه
[ترجمه گوگل]بره را در مرکز ظرف قرار دهید، با سبزیجات و گیاهان اطراف لبه

14. A lamb was offered in sacrifice.
[ترجمه ترگمان]یک بره خودش را قربانی کرد
[ترجمه گوگل]بره در قربانی عرضه شد

15. The 'b' in lamb is not pronounced.
[ترجمه ترگمان]ب)در بره مشخص نیست
[ترجمه گوگل]'ب' در بره تلفظ نمی شود

16. The people offered a lamb on the altar as a sacrifice for their sins.
[ترجمه ترگمان]مردم یک بره را به عنوان قربانی کردن گناه خود به محراب پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]مردم بره بر روی محراب به عنوان قربانی گناهان خود را ارائه کردند

17. She's as meek as a lamb.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک بره متواضع است
[ترجمه گوگل]او همانند یک بره به اندازه آرام است

18. They sacrificed a lamb to the gods.
[ترجمه ترگمان]اونا یه بره رو فدای خدایان کردن
[ترجمه گوگل]آنها یک بره را به خدایان قربانی کردند

19. Allow an extra 10-15 min if you prefer lamb well done.
[ترجمه ترگمان]اگر گوشت بره را ترجیح می دهید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بیشتر وقت بگذارید
[ترجمه گوگل]اگر ترجیح می دهید بره خوب انجام شود، 10-15 دقیقه اضافی را بگذارید

20. Serve the lamb with new potatoes and green beans.
[ترجمه ترگمان]بره را با سیب زمینی و لوبیا سبز سرو کنید
[ترجمه گوگل]گوشت بره با سیب زمینی های تازه و لوبیا سبز

the killing of those lambs in the desert of Karbela

کشتن آن معصومان در صحرای کربلا


اصطلاحات

the Lamb

حضرت عیسی


پیشنهاد کاربران

بره, بچه گوسفند

گوشت گوسفند

بچه گوسفند

گوسفند کوچک بچه گوسفند به قول بچه ها ببعی

گوساله

گوشت بره/یا گوسفند

بره ، گوشت گوسفند یا بره.
Lamb:A meat that make from lamb or sheep.

arm and leg

گوشت بره


کلمات دیگر: