1. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده فروشی شیر در هر کوارت، شش سنت کمتر از خرده فروشی آن است
2. Many people were angered by the wholesale slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی می شوند
3. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید تخم مرغ به قیمت عمده فروشی هر سال پانزده دلار پس انداز می کنم
4. wholesale criticism
انتقاد گسترده
5. wholesale prices
قیمت های عمده فروشی
6. a wholesale merchant
تاجر عمده فروش
7. the wholesale massacre of civilians
کشتار همگانی غیر نظامیان
8. at wholesale
1- به قیمت عمده فروشی 2- به میزان عمده فروشی
9. by wholesale
1- به قیمت عمده فروشی 2- از طریق عمده فروشی 3- به طور گسترده،به مقیاس وسیع،یک باره،یکجا
10. they rejected our proposals wholesale
پیشنهادات ما را به کلی رد کردند.
11. they killed off the mice by wholesale
موش ها را یکجا کشتند.
12. the retail price of each commodity is higher than its wholesale price
بهای خرده فروشی هر کالا از بهای عمده فروشی آن بیشتر است.
13. Such shoes usually wholesale for much less.
[ترجمه ترگمان]این کفش ها معمولا به طور عمده به طور عمده به فروش می رسند
[ترجمه گوگل]این کفش ها معمولا برای خیلی کمتر است
14. A wholesale rush from the burning stores.
[ترجمه ترگمان]یک هجوم دسته جمعی از فروشگاه های در حال سوختن
[ترجمه گوگل]عجله عمده فروشی از فروشگاه های سوختن
15. These young people die wholesale from heroin overdoses.
[ترجمه ترگمان]این جوانان به طور عمده از مصرف بیش از حد اعتیاد جان خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]این جوانان بزرگتر از مصرف بیش از حد هروئین میمیرند
16. I am in the wholesale trade.
[ترجمه ترگمان]من در این عمده فروشی کار می کنم
[ترجمه گوگل]من در تجارت عمده فروشی هستم
17. What the system needs is wholesale reform.
[ترجمه ترگمان]آنچه که سیستم نیاز دارد اصلاح کامل است
[ترجمه گوگل]سیستم مورد نیاز اصلاحات عمده فروشی است
18. They wholesale the T - shirts at $ 5 each.
[ترجمه ترگمان]قیمت هر کدام ۵ دلار است
[ترجمه گوگل]آنها تی شرت های 5 دلاری را به فروش می رسانند
19. Some shopkeepers closed early to prevent the wholesale destruction of their property by the hooligans.
[ترجمه ترگمان]برخی مغازه داران زود تعطیل شدند تا از تخریب عمده اموالشان توسط اراذل جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مغازه داران برای جلوگیری از تخریب اموال توسط حراست ها، زود هنگام بسته شدند
20. I can get it for you wholesale.
[ترجمه ترگمان]من می توانم این کار را به خاطر شما به عهده بگیرم
[ترجمه گوگل]من می توانم آن را برای شما عمده فروشی
21. Wholesale slaughter was carried out in the name of progress.
[ترجمه ترگمان]قتل عام زیادی به نام پیشرفت صورت گرفت
[ترجمه گوگل]کشتار عمده به نام پیشرفت انجام شد
22. She's in the wholesale fruit trade.
[ترجمه ترگمان]این عمده فروشی میوه است
[ترجمه گوگل]او در تجارت میوه فروشی عمده فروشی است