کلمه جو
صفحه اصلی

replicable

انگلیسی به انگلیسی

• can be replicated, duplicatable, can be copied

دیکشنری تخصصی

[صنعت] تکرارپذیر - توانایی تکرار اندازه گیری ها بر روی یک نمونه و یا جزء در شرایطی که تغییر فیزیکی مهمی در مؤلفه و محیط اندازه گیری ایجاد نشود.

جملات نمونه

1. Empiricism is principally the use of replicable experimental techniques, applied to texts.
[ترجمه ترگمان]Empiricism عمدتا استفاده از تکنیک های تجربی replicable است که برای متون کاربردی بکار می رود
[ترجمه گوگل]تجربی اساسا استفاده از تکنیک های تجربی قابل تکرار است که به متون اعمال می شود

2. If they don't have replicable seeds, they must be GMO.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بذر replicable نداشته باشند، باید GMO باشند
[ترجمه گوگل]اگر آنها دانه های قابل تکرار نداشته باشند، باید GMO باشند

3. Of these three functionalities, only sorting is somehow replicable in data reader mode.
[ترجمه ترگمان]از بین این سه ویژگی، تنها مرتب سازی در حالت خواننده داده ها به نوعی replicable است
[ترجمه گوگل]از این سه ویژگی، مرتب سازی فقط به نوعی قابل اصلاح در حالت خواننده داده است

4. Build "replicable systems that can and will operate in an owner's absence," Mr. Braun says.
[ترجمه ترگمان]براون می گوید: \" سیستم های replicable را ایجاد کنید که بتواند در غیاب مالک عمل کند \"
[ترجمه گوگل]آقای Braun می گوید: 'سیستم های قابل تکرار ساخت که می تواند و در غیاب صاحب کار باشد و کار کند '

5. This means that reported findings are more readily replicable and checkable by other teams of researchers.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که یافته های گزارش شده به راحتی توسط تیم های محققان دیگر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که یافته های گزارش شده به راحتی قابل تکرار و قابل بررسی توسط تیم های دیگر محققان می باشد

6. Those results are replicable and they hold true whether a person is from Iceland or Japan.
[ترجمه ترگمان]این نتایج replicable هستند و آن ها صادق هستند که آیا فرد از ایسلند یا ژاپن است یا نه
[ترجمه گوگل]این نتایج تکرار پذیر هستند و معتبر هستند که آیا فردی از ایسلند یا ژاپن است

7. Wiltse approach learning curve is short, with a simple micro-hooks and other minimally invasive surgical instruments relative to the expansion chamber is more easily replicable.
[ترجمه ترگمان]منحنی یادگیری رویکرد Wiltse کوتاه است، با یک micro ساده و دیگر ابزارهای جراحی حداقل تهاجمی نسبت به اتاق انبساط به راحتی قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]منحنی یادگیری روش Wiltse کوتاه است، با یک میکرو قلاب ساده و دیگر ابزار جراحی حداقل تهاجمی نسبت به اتاق گسترش به راحتی قابل تکرار است

8. But far be it for me to ridicule science when it is based on observable facts and replicable evidence.
[ترجمه ترگمان]اما برای من بسیار خوب است که علم را زمانی که براساس حقایق قابل مشاهده و شواهد replicable است مورد تمسخر قرار دهم
[ترجمه گوگل]اما اگر علم را بر اساس حقایق قابل مشاهده و شواهد تکرار پذیر، علم را خجالت بکشم،

9. It's a relationship farmers, chefs, educators that is a replicable model for the future of good food.
[ترجمه ترگمان]این یک رابطه میان کشاورزان، آشپزهای، و مربیان است که یک مدل replicable برای آینده غذای خوب است
[ترجمه گوگل]این روابط کشاورزان، سرآشپزها و مربیان است که یک مدل تکراری برای آینده غذای خوب است

پیشنهاد کاربران

تکرار پذیر


قابل تکرار


کلمات دیگر: