1. hybrid corn
ذرت دورگه
2. a hybrid fruit
میوه پیوندی
3. a hybrid society
جامعه ی چندگونه ای
4. The garden strawberry is a large-fruited hybrid.
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی باغ یک هیبرید fruited است
[ترجمه گوگل]توت فرنگی باغ یک ترکیبی بزرگ میوه ای است
5. The hybrid from a donkey and a horse is called a mule.
[ترجمه ترگمان]دورگه از یک الاغ و یک اسب به نام قاطر نامیده می شود
[ترجمه گوگل]ترکیبی از یک خر و اسب موش نامیده می شود
6. The music was a hybrid of western pop and traditional folk song.
[ترجمه ترگمان]موسیقی ترکیبی از آهنگ های موسیقی پاپ غربی و سنتی بود
[ترجمه گوگل]موسیقی ترکیبی از پاپ غربی و آهنگ محلی سنتی بود
7. The new hybrid crops are much better at resisting disease.
[ترجمه ترگمان]محصولات هیبریدی جدید در مقاومت در برابر بیماری ها بسیار بهتر هستند
[ترجمه گوگل]محصولات جدید هیبرید در مقاومت در برابر بیماری بسیار بهتر هستند
8. A mule is a hybrid of a male donkey and a female horse.
[ترجمه ترگمان]یک قاطر دورگه است از یک الاغ نر و یک اسب ماده
[ترجمه گوگل]یک موش ترکیبی از یک الاغ مرد و زن اسب است
9. The hybrid stepping motor has two phases which are excited by positive or negative currents.
[ترجمه ترگمان]موتور پله ای ترکیبی دارای دو فاز است که توسط جریان های مثبت یا منفی تحریک می شوند
[ترجمه گوگل]موتور گام ترکیبی دارای دو مرحله است که توسط جریان مثبت یا منفی تحریک می شوند
10. A hybrid type of society emerged, in which archaic social forces were harnessed to modern industrial techniques.
[ترجمه ترگمان]یک گروه مرکب از جامعه پدیدار شد، که در آن نیروهای اجتماعی قدیمی به تکنیک های صنعتی مدرن بسته شدند
[ترجمه گوگل]نوع ترکیبی از جامعه ظهور کرد، که در آن نیروهای اجتماعی دائمی به تکنیک های صنعتی مدرن دست یافتند
11. Michael Heseltine's ungainly hybrid replacement received a poor reception from Tory activists gathered at Southport last weekend.
[ترجمه ترگمان]جایگزینی سنتی مایکل Heseltine یک پذیرش ضعیف از فعالان حزب محافظه کار در هفته گذشته در Southport دریافت کرد
[ترجمه گوگل]مایکل هسلتین، جایگزین هیبرید بی نظیر دریافت کننده ضعیف از فعالان Tory در آخر هفته آخر هفته در Southport گردید
12. You must cobble together whatever both / and hybrid design will get the job done.
[ترجمه ترگمان]شما باید هر دوی آن ها را به هم متصل کنید و هر دو طرح ترکیبی کار را انجام خواهند داد
[ترجمه گوگل]شما باید هرچه طراحی هر دو / و هیبرید را به هم بزنید کار را انجام می دهید
13. The hybrid of commonwealth, long ascendant, is waning.
[ترجمه ترگمان]، دورگه کشورهای مشترک المنافع، بلند پروازی، داره waning
[ترجمه گوگل]ترکیبی از جامعۀ بین المللی، بلند بلند، در حال کاهش است
14. The result is a hybrid virus that will multiply readily when given to humans but will not cause disease.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک ویروس ترکیبی است که وقتی به انسان داده می شود به راحتی تکثیر می شود اما باعث ایجاد بیماری نمی شود
[ترجمه گوگل]نتیجه یک ویروس هیبریدی است که وقتی به انسان داده می شود، به آسانی تکثیر می شود، اما باعث بیماری نمی شود
15. Brownies are a hybrid, part fudge, part cake.
[ترجمه ترگمان]Brownies \"یه دورگه، یه تیکه کیک\" و یه تیکه کیک
[ترجمه گوگل]براویان یک ترکیب هیجان انگیز، بخشی از کیک است