کلمه جو
صفحه اصلی

monomer


(شیمی - مولکول ساده ای که با ملکول های مشابه ترکیب شده پلیمر تشکیل می دهد) مونومر، تک پار

انگلیسی به فارسی

(شیمی - مولکول سادهای که با ملکول‌های مشابه ترکیب شده پلیمر تشکیلمی‌دهد) مونومر، تک پار


مونومر


انگلیسی به انگلیسی

• simple chemical compound of low molecular weight that can be polymerized

دیکشنری تخصصی

[خودرو] مونومر
[عمران و معماری] مونومر
[نساجی] منومر - جزء سازنده پلیمرها
[ریاضیات] تکپار، منومر
[پلیمر] مونومر، تکپار

جملات نمونه

1. It was inflated with liquid rubber monomer under its own vapour pressure.
[ترجمه ترگمان]It با مونومر پلاستیکی مایع تحت فشار بخار خودش، متورم شده بود
[ترجمه گوگل]این با مونومر لاستیک مایع تحت فشار بخار خود نفوذ کرد

2. The styrene monomer, as the continuous phase, constituted the framework of PS/DVB porous polymer after the polymerization.
[ترجمه ترگمان]مونومر مونومر به عنوان فاز پیوسته، چارچوب of \/ DVB - پلیمری را بعد از پلیمریزاسیون ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]مونومر استایرن، به عنوان فاز پیوسته، پس از پلیمریزاسیون چارچوب پلیمری متخلخل PS / DVB تشکیل شده است

3. Freeze-dried vaccine was mixed with the vinyl-pyrrolidone monomer before being placed into microneedle molds and polymerized at room temperature using ultraviolet light.
[ترجمه ترگمان]واکسن خشک با مونومر vinyl - pyrrolidone قبل از قرار گرفتن در قالب های microneedle مخلوط شد و در دمای اتاق با استفاده از نور فرابنفش، polymerized می شود
[ترجمه گوگل]قبل از قرار دادن در قالب های میکروسکوپی و با استفاده از نور ماوراء بنفش در دمای اتاق، واکسن یخ زده با مونومر وینیل پیرولیدون مخلوط شد

4. Effeets of monomer concentration and reaction time on the graft copolymerization were studied.
[ترجمه ترگمان]Effeets غلظت مونومر و زمان واکنش در copolymerization مورد بررسی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت مونومر و زمان واکنش بر روی کوپلیمرازی پیوند مورد مطالعه قرار گرفت

5. The effects of reactive functional monomer mass concentration, double-functional monomer mass concentration in core and shell thickness on the crosslinking degree of dry latex film are investigated.
[ترجمه ترگمان]اثرات غلظت توده واکنش پذیر، غلظت جرمی برابر با هیبرید دو لایه در هسته و ضخامت پوسته در لایه عرضی لایه نازک لاتکس نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تاثیر غلظت توموم مکانیکی فعال واکنشی، غلظت توزیع مونومر دو طرفه در ضخامت هسته و پوسته در سطح Crosslinking فیلم لاتکس خشک بررسی شده است

6. Besides, they are concolorous monomer. They have many features, like natural color, bushy-fine hair, and natural-bend hair and so on.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها مونومر concolorous هستند آن ها ویژگی های زیادی دارند، مثل رنگ طبیعی، موهای پرپشت و موهای خم شده و غیره
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها مونومر سازگار هستند آنها دارای ویژگی های فراوانی مانند رنگ طبیعی، موی پر شور و موی طبیعی و غیره هستند

7. The essential feature of monomer molecules is the ability to form chemical bonds (see bonding) with at least two other monomer molecules (polyfunctionality).
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی مولکول های مونومر توانایی تشکیل پیوندهای شیمیایی با حداقل دو مولکول مونومر دیگر (bonding)است
[ترجمه گوگل]خصوصیات اساسی مولکول های مونومر توانایی تشکیل پیوندهای شیمیایی (پیوند) با حداقل دو مولکول دیگر مونومر (چند فاکتوریت) است

8. Introduce functional monomer within measure to shell polymerization to study the effect of the polarity of shell polymer on the performance of core-shell emulsion.
[ترجمه ترگمان]مونومر کارکردی در اندازه گیری to پوسته برای مطالعه تاثیر قطبیت مولکول ها بر روی عملکرد امولسیون هسته - پوسته عمل می کند
[ترجمه گوگل]مونومر عملیاتی را درون اندازه گیری برای پوسته پلیمریزاسیون برای بررسی اثر قطب پلیمری پوسته در عملکرد امولسیون هسته پوسته معرفی کنید

9. The results show that the addition of triamine monomer has no obvious influences on chemical structures and aggregative states of polyimide precursors and the imidized products.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که افزودن مونومر پلی monomer هیچ تاثیر مشخصی بر سازه های شیمیایی و aggregative های مواد اولیه polyimide و محصولات imidized ندارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که افزودن مونومر تریآین اثرات آشکار بر ساختارهای شیمیایی و حالت های ترکیبی پیش ماده های پلی آمید و محصولات تقلید ندارد

10. A polyfunctional monomer is one with three or more functional groups per molecule.
[ترجمه ترگمان]مونومر پلی polyfunctional یکی از سه یا چند گروه عملکردی در هر مولکول است
[ترجمه گوگل]یک مونومر polyfunctional یکی با سه یا چند گروه کاربردی در هر مولکول است

11. Using lactic acid as monomer, L- lactide was synthesized by condensation polymerization and consequent depolymerization steps.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L - lactide توسط پلیمریزاسیون تغلیظ و مراحل depolymerization بعدی سنتز شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L-lactide با پلیمریزاسیون تراکم و مراحل دفولیمریزاسیون ترکیب شد

12. Added monomer diffuses into the micelle for polymerization.
[ترجمه ترگمان]مونومر اضافی به میسل تحت پلیمریزاسیون انجام می شود
[ترجمه گوگل]افزودن مونومر برای پلیمریزاسیون به میتال نفوذ می کند

13. Continuous carbon fiber reinforced monomer casting (MC) nylon(CCF/MCPA for short)composites have been prepared by anionic polymerization of caprolactam(CL).
[ترجمه ترگمان]لایه های متوالی تولید فیبر کربن تقویت شده با فیبر کربن (MC)(MC)(MC)(CCF \/ MCPA برای کامپوزیت کوتاه)توسط پلیمریزاسیون آنیونی caprolactam (CL [ prepared ] تهیه شده است
[ترجمه گوگل]کامپوزیت های ریخته گری منومر (MC) نایلون (CCF / MCPA برای کوتاه) با استفاده از پلیمریزاسیون آنیونی کاپرولاکتام (CL) تهیه شد

14. A novel monomer 6 - diphenoxybenzonitrile (DPOBN) was prepared by condensation of 6 -dichlorobenzonitrile with phenol in N - methyl pyrrolidone (NMP)in the presence of KOH and K2CO
[ترجمه ترگمان]مونومر پلی ۶ (DPOBN)با تغلیظ ۶ - فنیل dichlorobenzonitrile با فنول در N - متیل pyrrolidone (NMP)در حضور of و K۲CO آماده شد
[ترجمه گوگل]مونومر 6 - دیفنوکسی بنزنتریلیل (DPOBN) با تراکم 6 - دیهلروبنزنیترول با فنل در N - متیل پیرولیدون (NMP) در حضور KOH و K2CO

15. The main composition of the emulsion polymerization is monomer, water, and initiator.
[ترجمه ترگمان]ترکیب اصلی پلیمریزاسیون امولسیون کننده، آب، و آغازگر است
[ترجمه گوگل]ترکیب اصلی پلیمریزاسیون امولسیون مونومر، آب و آغازگر است

پیشنهاد کاربران

مونومر ( ترکیبات شیمیایی ساده با وزن مولکولی کم که میتوانند پلیمریزه شوند

monomer ( شیمی )
واژه مصوب: تکپار
تعریف: مولکولی که با مولکول های دیگر تشکیل بَسپار دهد


کلمات دیگر: